«پرویز پرستویی» بهترین گزینه برای «خانه کاغذی»

مهدی صباغ‌زاده، کارگردان سینما و تلویزیون این روزها تازه‌‌ترین ساخته خود «خانه کاغذی» را بر پرده سینماها دارد. فیلمی که سوژه اش به نوعی وامدار خبرنگارهاست. البته پیش از این در سینمای ایران بارها پیش آمده بود که از رسانه و خبرنگار در حاشیه داستان یا برپایه درام استفاده کنند، اما خانه کاغذی، بی‌شک در بین فیلم‌هایی که براساس حرفه روزنامه‌نگاری شکل گرفته‌اند، چند گام جلوتر است.

این در حالی است که در سینمای جهان حرفه خبرنگاری همیشه جایگاهی ثابت داشته که به‌عنوان مثال می‌توان به فیلم‌هایی نظیر «اسپات لایت»، «همه مردان رئیس‌جمهور»، «تک خال در حفره» و... اشاره کرد. با صباغ‌زاده گفت‌وگویی درباره خانه کاغذی، حرفه‌روزنامه‌نگاری و... انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید.

ایده کارگردانی فیلمی با محوریت روزنامهنگاران و فضای زندگیشان چطور و از کجا در ذهن شما شکل گرفت؟

فیلمنامه خانه کاغذی را حدود چهار سال قبل آقای حسن قلی‌زاده به نگارش درآورده بود، اما دو سال پیش که تصمیم به ساخت آن گرفتم، بازنویسی‌اش را به خسرو نقیبی سپردم تا برای ساخت مهیا شود.

با توجه به گذشت زمان، آیا زمان بازنویسی تغییر عمدهای در فیلمنامه ایجاد شد؟

صددرصد تغییر به‌وجود آمد. فیلمنامه در بازنویسی استحکام و شکل بهتری گرفت و البته در اجرا هم تغییراتی پیدا کرد.

واکنش تینا پاکروان (با توجه به اینکه این سالها بیشتر مشغول کارگردانی و تهیهکنندگی است) بعد از پیشنهاد بازی در این فیلم چه بود؟ آیا سابقه روزنامهنگاری ایشان باعث شد نقش سارا را بپذیرند؟

خانم پاکروان، تهیه‌کننده فیلم بودند. من هم برای بازی در این نقش هنرپیشه‌های زیادی را دیدم که در نهایت مناسب نبودند تا این‌که خود آقای پرستویی به من گفتند خانم پاکروان از هر جهت مناسب این نقش هستند، چرا به ایشان پیشنهاد نمی‌دهی؟ گفتم من ایشان را در ذهنم داشتم، اما فکر کردم شاید به‌خاطر تهیه‌کنندگی و سایر مسائل این نقش را قبول نکنند! بالاخره خود پرویز پرستویی به خانم پاکروان گفت تو روزنامه‌نگار بودی و تجربه بازیگری هم داشتی، الان هم اصلا نمی‌خواهد سارا را بازی کنی و بهتر است خودت باشی و همان را جلوی دوربین بیاوری. خانم پاکروان در ابتدا به این دلیل که تهیه‌کننده کار بود مقاومت می‌کرد، اما در نهایت آن را بازی کردند.

مفاسد اقتصادی، رانت و... که شما در فیلمتان بیان کردید به چه دلیل است؟ آیا اقتضای زمان است یا مسائل دیگر؟

به هر حال خواه ناخواه در هر فیلمی اقتضای زمان وجود دارد. فساد اقتصادی هم سال‌هاست که گریبانگیر کشور ماست به حدی که حتی صدای مسئولان را هم درآورده.

بنابراین از فضای جامعه هم برای ساخت فیلمتان الهام گرفتید؟

فضای جامعه روی نوشته، اجرا و... تاثیر می‌گذارد و من هم در این فیلم سعی کردم بخشی از مشکلات و گرفتاری‌های روزنامه‌نگاران را بیان کنم.

شما در فیلم خانه کاغذی، دغدغههای دختری را بیان میکنید که بعضا شبیه خیلی از دختران امروز نیست و نگاه متفاوتی به جامعه و مردم دارد. این شخصیت چقدر با واقعیات نسل جوان منطبق است و چقدر از آنها فاصله دارد؟

سارا دختر یک نویسنده است و در فضایی فرهنگی بزرگ شده. مسلما در جامعه فعلی ما هستند دخترانی که اصلا به مقوله فرهنگ اهمیت نمی‌دهند و دنبال مسائل دیگری هستند، اما سارا با توجه به خاستگاه خانوادگی‌اش، نماینده قشری از طبقه و فرهنگی است که در آن رشد کرده.

یکی از نقدهایی که به فیلم وارد میکنند، رابطه پدر دختری، امیرعلی با ساراست. از این جهت که گاهی رابطهشان بشدت عمیق و گاهی بهقدری از هم فاصله میگیرند که انگار اصلا همدیگر را نمیشناسند!

ما اینجا تقابل دو نسل و دو طرز تفکر را نشان داده‌ایم. قطعا دو نسل مختلف حتی اگر با هم در یک خانه زندگی کنند به معنای مطلق کلمه با هم تفاهم ندارند و جاهایی چالش پیدا می‌کنند.

چطور شد پرویز پرستویی را برای نقش امیرعلی انتخاب کردید؟

پرویز پرستویی بهترین کسی بود که به لحاظ سن و شرایط می‌توانست این نقش را بازی کند.

نظر خودتان راجع به قشر روزنامهنگار چیست؟

روزنامه‌نگاران قشری پرتلاش هستند که باوجود تمام فرازونشیب‌ها سعی می‌کنند اخبار را سریع و بی‌کم و کاست در اختیار مردم قرار دهند. روزنامه‌نگاران جلودار فرهنگ هر کشوری هستند و این فیلم حتما می‌تواند خبرنگاران را جذب کند. چون ما در این اثر پیچ و خم‌ها و خطراتی را که اهالی این حرفه با آن مواجه هستند، نشان می‌دهیم.

از استقبال مردم در اکران عمومی خانه کاغذی، راضی هستید؟

من تمام توانم را برای ساخت خانه کاغذی گذاشتم و الان مردم هستند که باید از این‌گونه فیلم‌ها که در ساخت شان فکر شده و سطحی و گذرا نیستند، استقبال کنند. اگر استقبال مردم نباشد، این فیلم‌ها در اکران می‌سوزد.

خلاصه «خانه کاغذی»

امیرعلی ابراهیمی (پرویز پرستویی) روزنامه‌نگار پیشکسوت از ادامه فعالیت‌هایش کنارکشیده و در خانه قدیمی‌اش همراه سارا (تینا پاکروان) که او هم روزنامه‌نگار است، زندگی می‌کند. بازگشت مینو به زندگی امیرعلی که روزگاری عاشق هم بوده‌اند و شنیدن حقایقی درباره دلایل رفتن او، امیرعلی را مجاب به بازگشت دوباره و افشای اسراری می‌کند که بابت آنها خود را بازنشسته کرده است. از سوی دیگر سارا که دل در گرو عشق سردبیرش دارد، راه و رسمی متفاوت از پدر برای زندگی اش انتخاب کرده است.