سیاوش پاکراه نویسنده و کارگردان نمایش «کوررنگی» که در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است درباره مضمون این اثر گفت: بعد از ۲ نمایش «پروانگی» و «صوراسرافیل» که آثاری در ارتباط با جنگ و تاثیرات آن بودند به این فکر کردم که این جنگ نتیجه چه اتفاقی است که در نهایت به واژه قدرت و قدرت طلبی رسیدم و علاقه مند شدم تا نمایشی در نقد قدرت روی صحنه ببرم؛ اثری با این مفهوم که قدرت همیشه در هر جایگاهی باشد آفت هایی دارد که نمیتوان انکارش کرد.
وی ادامه داد: این آفت ها متوجه کلیت جامعه می شود چون افرادی که قدرت را به دست می گیرند برای خودشان موهبت قدرت را کسب می کنند و آفت را به پیکره جامعه می بخشند. زمانی که به این مساله دقیق شدم به این نتیجه رسیدم این قدرت طلبی با سیاست هم عجین می شود پس در این نمایش کاراکترهای اصلی افراد سیاست مدار هستند و تفکر قدرت را مدیریت می کنند. تولد اتفاقاتی مثل جنگ نیز به وسیله چنین افرادی رقم می خورد چون افرادی جنگ را راه می اندازند که خودشان هیچ وقت در جنگ شرکت نمی کنند.
پاکراه درباره شکل گیری ۲ کاراکتر اصلی نمایش توضیح داد: برای شکل گیری مفهومی که قصد انتقالش را داشتم دیالکتیکی را بین ۲ فرد برقرار کردم که یکی از آنها از نیروهای یک نظام قدرت طلب و دیگری نیروی روبروی آنها است که البته همه اتفاقات در یک بی زمانی و بی مکانی و در کشوری خیالی رخ می دهد. در این نمایش هر ۲ کاراکتر از نیروهای بالادستی هستند که تلاش کردم دست به روانکاوی این ۲ عنصر اصلی بزنم و در این رویکرد یکی از این افراد که از نیروهای حکومت است تنها به خودش فکر می کند و آنجایی که باد بوزد بادبادکش را هوا می کند و حتی اگر روزی باد برای این حکومتی که کار می کند، نورزد به سمت دیگری متمایل می شود که نقد اول من روی این کاراکتر است. علاقه ای ندارم که خیل عظیمی از تماشاگر به تئاتر من بیاید فقط به این دلیل که بازیگر محبوبش را بببیند بلکه دوست دارم مخاطب مجموعه کار ما و اندیشه مستتر در کار را ببیند
وی ادامه داد: طرف دیگر ماجرا زنی نشان داده می شود که به ظاهر با نیتی زیبا سعی در برقراری حکومتی ایده آل دارد اما برای رسیدن به این آرزو از ابزار و وسایلی استفاده می کند که حکومت قبلی نیز از آنها بهره برده است. در این نمایش به این مساله پرداختم که لزوما این نیت آدم ها نیست که آنها را پاک می کند بلکه آدم ها کم کم شبیه انتخاب های خودشان می شوند چون هیچ گاه نمی شود به خاطر صلح، جنگ برقرار کرد.
وی درباره انتخاب یک زن به عنوان یکی طرفین قدرت در نمایش، بیان کرد: همیشه در نمایشنامه هایی که نوشته و به صحنه برده ام اگر از نظر قدرت روحی برتری به زن ندادم هیچگاه پایین تر از مرد هم به او نگاه کرده ام و حتی معتقدم زن از لحاظ روحی قدرتمندتر و فرد یپیچیده تر و مرموزتری از مرد است. در این نمایش نیز به ۲ دلیل ساده تصمیم گرفتم یک شخصیت زن و یک مرد داشته باشم که دلیل اول توازن قدرت بین ۲ جنسیت بود تا نشان دهم که یک زن هم به راحتی می تواند چنین مدیریتی داشته باشد و دلیل دوم به دلیل تکنیکی رخ داد چون وجود ۲ جنسیت مختلف همیشه رنگ آمیزی بهتر و دراماتیک تری را حادث می کند و دیالکتیک جنسیت ناخودآگاه هویت درام را قوام می بخشد.
کارگردان نمایش «تریو بدون هارمونی» درباره طراحی صحنه نمایش بیان کرد: در زمینه طراحی دکور نمایش می توان گفت که یک کار کارگاهی قبل از انتخاب بازیگران و آغاز تمرین ها بین من و امیرحسین دوانی طراح صحنه نمایش شکل گرفت. در این طراحی ما برای فضاسازی اثر به یک بستر کلی رسیدیم که بر این مبنا قرار بر این بود که خفقان و آینده نگری را وارد کار کنیم و در عین حال واژه ای در ذهن داشتیم به نام دروغ که باعث شد در نهایت به ایجاز مورد نظرمان دست یابیم. قصد من این بود فضایی خلق کنیم که زمانی مخاطب به آن نگاه می کند به یک باور برسد؛ باوری که در نهایت به شکل دیگری دربیاید و ناگهان مخاطب متوجه شود هر آنچه تا به حال دیده آن چیزی که فکر می کرده، نیست همانطور که در انتها در ارتباط بین ۲ شخصیت نمایش نیز شاهد همین اتفاق هستیم. در حقیقت این نمایش و صحنه پردازی آن یک بلوف است.
وی با اشاره به اینکه این نمایش یک درام سیاسیِ علمی تخیلی است درباره انتخاب بازیگران اثر توضیح داد: بازیگران این نمایش باید در تمرین های طولانی مدتی حضور پیدا می کردند و روی ظرایفی متمرکز می شدند. بازیگران باید در یک فضای ۱.۵ در ۱.۵ بازی می کردند بنابراین باید از هنرمندان حرفه ای استفاده می کردم که قدرت کارِ کارگاهی را داشته باشند و صرفا از تجربیات قبلی شان بهره نبرند. با این نگاه به سراغ بهار کاتوزی و عباس جمالی رفتم چون ترجیح می دادم با بازیگرانی کار کنم که با شیوه کاری و روحیاتشان آشنایی داشته باشم.
پاکراه متذکر شد: تا به حال در هر کاری که اجرا کرده ام به این فکر نکردم که به سراغ بازیگرانی بروم که بتوانند تماشاگر به سالن بکشانند چون به این مساله باور دارم که تئاتر جزو هنرهای اصلی است و وظیفه تئاتر این است که تاثیرگذار باشد نه اینکه متحیر کند. علاقه ای ندارم که خیل عظیمی از تماشاگر به تئاتر من بیاید فقط به این دلیل که بازیگر محبوبش را بببیند بلکه دوست دارم مخاطب مجموعه کار ما و اندیشه مستتر در کار را ببیند. ممکن است روزی با این باور نتوانم اقتصادم را بگردانم که در این صورت کار نخواهم کرد اما باورم را کنار نمی گذارم چون زمانی که من از بازیگری استفاده می کنم که اعتقادی به او ندارم در حق بازیگرانی که به آنها معتقد هستم، خیانت می کنم.
وی در پایان درباره انتخاب نام نمایش گفت: مفهوم واژه کوررنگی در این نمایش برای من اهمیت داشت. در این نمایش حقیقت بین ۲ بازیگر و از دید تماشاگر پنهان می شود به این معنی که ما اگر با واقعیت زندگی می کنیم پس حقیقت را نمی بینیم و حقیقت چیز دیگری است. کوررنگی نیز واژه ای است که دقیقا مخاطب را به همین سمت هدایت می کند چون فرد کوررنگ فقط یک تصویر سیاه و سفید را می بیند و تصوری از حقیقت ندارد. در عین حال من توانستم از این مفهوم به لحاظ دراماتیک نیز در نمایش استفاده کنم. این نمایش برای من اثری چالش برانگیز و دوست داشتنی بوده است که بیشتر از کارهای دیگرم برای آن زحمت کشیدم. گروه بسیار همراهی در «کوررنگی» کنار من بودند که از همه آنها سپاسگزارم.
«کوررنگی» به نویسندگی و کارگردانی سیاوش پاکراه تا ۲۸ دی ماه ساعت ۱۹ در تالار قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است. در این اثر نمایشی بهار کاتوزی و عباس جمالی به عنوان بازیگر حضور دارند.