تئاتر توسط عده اى نزول خوار تبدیل به بانک محلى شده است
وى با اشاره به اینکه تئاتر به یک بلا و آفتى مبتلا شده است به نام سرمایه سالارى، توضیح داد: افرادى که در عمرشان حتى یک تئاتر تماشا نکردند و مربوط به تئاتر نیستند و به فروش میلیاردى یک یا چند تئاتر نگاه مىکنند و بعد با خودشان مىگویند چرا باید پول خودمان را در بانک بگذاریم تئاتر یک بانک محلی شده است و چرا از این فرصت ما استفاده نکنیم، با کمال احترام و عذرخواهى از اسپانسرهاى فهیم باید مجددا تاکید کنم که تئاتر توسط عده اى نزول خوار تبدیل به بانک محلى شده است.
چرا بهرام بیضایی از ایران رفت
این نویسنده و روان شناس در ادامه خاطرنشان کرد: در گذشته در تئاتر قرارداد تیپ وجود داشت به شکلى که دولت و مرکز هنرهاى نمایشى در سال یک مرتبه پول به گروه هاى حرفه اى تئاتر پرداخت مى کرد که البته آقاى پارسایى این مسئله را ویران کرد. بعد از وى هم آدم هاى نالایق و بی اطلاع تر آمدند، مثلا از تلویزیون آمده که یا شهرستانى بودند و در فضاى تئاتر نبودند یا اصلا مدیریت بلد نبودند و صرفا یک رشته مهندسى خواندند و آنها را رئیس کردند.
بعد این آدم ها چیکار مى کنند: اولین اقدام آنها قطع بودجه دولتى است، من سوالم این است که این پول کجا مى رود؟ نباید وضعیت همسر دکتر صادقى اینگونه شود، چرا باید پرى صابرى به تنهایی هزینه هاى خودش را پرداخت کند یا استاد بیضایى چرا از ایران رفت؟ چون پیشنهاد یک تئاتر داد که گفتند بودجه نداریم بعد از آن طرف نمایش سهروردى شکرخدا گودرزى که کم فروش بود و در مهجوریت واقع شد ١٠٠ میلیون حمایت مى کنند. چیستا یثربى با ١٠٠ میلیون نمایش درسطح جهانى روى صحنه خواهد برد.
گفتم در اتاق انبار به من جا بدهید گفتند نداریم
یثربى همچنین با انتقاد از رئیس کنونى تئاتر شهر گفت: من آخرین پیامکى که به پیمان شریعتى رئیس تئاتر شهر دادم گفتم که سالن مى خواهم گفتند نداریم، گفتم دو سئانس گفتند نداریم، گفتم در کافى شاپ، اتاق انبار یا اتاق آرشیو تئاترشهر گفتند نداریم، چرا چون من سال گذشته یک نمایش در تئاترشهر روى صحنه بردم. گفتم این قانون نیست که دوسال یک بار از تئاترشهر استفاده کنیم، که در پاسخ اعلام کردند به سالن هاى خصوصى مراجعه کنم که دستیارم به سالن هاى خصوصى مراجعه کرد دید قیمت ها بشدت بالا و سنگین است. حالااین تنها یک طرف ماجرا است.
مهناز افشار دیالوگ بد میگوید
وى در ادامه اضافه کرد: نمایش "گاردن پارتی در برف" بعد از مدتى توسط پرستو گلستانى به روى صحنه رفت که کلى جایزه دریافت کرد. زمانى که کار دست بچه هاى تئاتر باشد نتیجه مثبت از آب درخواهد آمد، چرا پرستو گلستانى با "گاردن پارتى در برف" موفق شد ولى با مهناز افشار کار رد شد، به دلیل بازی ضعیف این بازیگر! هنوز نامه بازبین ها را دارم که نوشتند بازیگران را عوض کنید و از بازیگران تئاترى استفاده کنید ما به شما سالن خواهیم داد. این اتفاقات در دوره شریف خدایى و مسافر آستانه رخ داد.
لباس شیکشان را میپوشند و برای شوآف به تئاتر میروند
من از هیچکس نمى ترسم حتى از ایشان که کلکسیون جواهرات دارد
یثربى در ارتباط با علت استقبال از نمایش "شب" در سال گذشته،گفت: چرا تمام بلیت هاى نمایش "شب" چیستا یثربى تا روز آخر اجرا به سرعت در تیوال به فروش مى رسد چون نوشته هاى من را دوست دارند، البته نمایش "شب" در سالن قشقایى تئاتر شهر اجرا شد، من ٥ هفته براى اجراى یک نمایش به دیدن تمام سالن هاى خصوصى تئاتر رفتم که همه آنها از دم مى گفتند از بازیگران چهره مطمئنا استفاده مى کنید که من گفتم از بازیگر چهره استفاده نمى کنم. من هیچوقت مهناز افشار را در حدى نمى بینم که جرات بکند پاى خودش را بر روى صحنه تئاتر بگذارد، ببخشید که این مسئله را رک مى گویم من از هیچکس نمى ترسم حتى از ایشان که کلکسیون جواهرات دارد و همسرشان آن آدم است.
وى با اعلام اینکه فهم تئاتریى و بیان مهناز افشار مشکل دارد، گفت: مهناز افشار براى نقش هاى سینمایى مدل شخصیت خودش و مانند "آتش بس ١" خیلى خوب است، ولى چرا خانم تهمینه میلانى براى "آتش بس ٢" میترا حجار را آورد باید به این موضوع فکر کرد، آدم ها مغرور مى شوند، سینما سالارى به جان تئاتر کشور افتاده است و به قول ژان کلود کریر نویسنده فرانسوى که همسر ایرانى دارد" اگر سرمایه سالارى و ستاره سالارى سینما به تئاتر ورود پیدا کند فاتحه تئاتر خوانده است" یک مثال ساده برایتان میزنم. نیکول کیدمن براى فیلم هاى سینمایى میلیاردها تومان دستمزد مى گیرد اما در تئاتر به اندازه بچه هاى تئاتر حق الزحمه مى گیرد چون عاشق تئاتر است. ولى متاسفانه در تئاتر ایران فاجعه اى در حال وقوع است.
این نویسنده و کارگردان در ادامه گفت: آلبرکامو جمله جالبى داشت که مى گفت "تنها هنرى که از تجارت کثیف نزول خواران و سرمایه داران دور مانده ، تئاتر است و اگر شما تئاتریى ها اجازه بدهید که پای کاسبان،کارخانه داران،سرمایه داران ،نزول خواران به تئاتر باز شود براى همیشه فرهنگ خودتان را از بین بردید چون تئاتر تنها بخش فرهنگى کشور است که باقى مانده"٬ ما یک تئاتر داشتیم که جاى روشنفکرها و نفس کشیدن و تفکر بود، اگر همان هم با ورود شاکردوست ها و افشار ها و فروتن ها به خاطر سرمایه سالارى در حال از بین رفتن است.
نویسنده کتاب "پستچى" در خاتمه بیان کرد: دولت کجاست، همان دولتى که چند سال قبل آقاى روحانى قول داد که ممنوع الکارها را از کار بیرون بیاورد، افراد اصیل تئاتری امثال اکبر رادى که سالها در تئاتر خون جگر خوردند، خانه نشین شد و فوت کردند را ببینیم، جایگاه امثال چیستا یثربى کجاست، چرا موقعیت واقعى این آدم ها در اختیارشان گذاشته نمى شود؟ اصلا قرارداد تیپ کجاست؟چرا مجوز این همه سالن خصوصى را می دهید که به شکل قارچ گونه در حال رشد هستند، البته اصلا بد نیست ولى از ما نپرسند که قهرمان اول من بازیگر سینما است یا نه، قهرمان اول من دخترم است که ٢٠ سال سن دارد، چرا این سوال را مى پرسند،این اهانت به من است که موهاى سرم براى تدریس تئاتر به بچه ها سفید شده است، ببینید کى گفتم بزودى تئاتر ما با این وضعیت از بین خواهد رفت و ورشکسته خواهد شد، یاد روزهایى بخیر که تئاترهاى ما در جهان مى درخشید الان دیگر هیچ جا دعوت نمى شویم متاسفانه فاجعه اى براى تئاتر در راه است و واى از آن روزى که بازیگر سینمایى بخواهد دیالوگ تئاتری بگوید.