یکی از مشکلات عمده رسانه ملی، عدم پرداختن به ژانرهای متنوع تلویزیونی است. تمرکز زیاد روی مجموعههای ملودرام باعث شده که بازیگران در نقشهای تکراری به کار گرفته شوند و نتوانند از تمام ظرفیت هنری خود استفاده کنند!
این موضوع برای بازیگرانی که میانسالی خود را پشت سر گذاشتهاند خود را پررنگ تر نشان میدهد.گویی قانون نانوشتهای وجود دارد که به غیر موارد بسیار نادر، از این هنرمندان تنها در نقشهای کلیشهای مجموعههای تلویزیونی استفاده شود استفاده شود. بازیگران پیشکسوت البته از این وضعیت ابداً راضی نیستند. مانند صفا آقاجانزاده بازیگر با سابقه تئاتر و تلویزیون که معتقد است موقعیت های جدید بازیگری تنها به سه چهار نفر خاص داده میشود. وی که بازیگران وارداتی هم دلخوشی ندارد راجع به این موضوع گفت: «ما شاهد این هستیم که عده ای ناگهان سر و کله شان از اروپا یا آمریکا پیدا میشود و در یک بازه زمانی کوتاه، چندین سینمایی و سریال را بازی میکنند ولی بقیه یا بیکارند یا اینکه همچنان در همان کلیشهها به بازی گرفته میشوند.»
از طرفی بازیگران پیشکسوت مرد هم از نقشهای تکراری دلخوشی ندارند، رضا بنفشه خواه از بازیگرانی است که همواره از ورود به تجربه های جدید استقبال کرده است، وی حتی در مسابقه خنداننده شو نیز با اینکه شانسی برای رفتن به مراحل بالاتر نداشت شرکت کرد. بنفشه خواه نیز مانند آقاجان زاده منتقد به کار نگرفتن بازیگران پیش کسوت است. این بازیگر در این مورد گفت: «هنرمندان پیشکسوت ایرانی توانایی بالایی برای بازی در نقشهای متفاوت دارند. ظرفیت نقش آفرینی از خیاط گرفته تا راننده تاکسی در آنها وجود دارد.»
بنفشه خواه البته خود بازیگران را نیز به خاطر اینکه بازی در نقشهای کلیشهای کم تقصیر نمیداند و میگوید: «بازیگر اگر این احساس را دارد که در یک کلیشه در حال هضم شدن است، اصلاً نباید پیشنهاد بازی در آن را قبول کند. من وقتی نقش یک کارمند یا نقش یک پزشک را بازی کردم، دیگر آنها را قبول نمیکنم و منتظر یک چالش جدید برای محک زدن تواناییهایم میمانم.»
این اظهارات نشان میدهد بازیگران پیشکسوت زیادی وجود دارند که آمادگی کار در نقشهای چالشی را دارند. پیش زمینه این موضوع وجود ژانرهایی متنوعتر از ملودارم است که بتواند بستر نقشهای متنوع باشد. در حقیقت مجموعههای تلویزیونی آنقدر درگیر داستانهای اجتماعی کلیشهای هستند که برای بازیگران جوانتر هم بازی در نقشی متفاوت تبدیل به یک رویا شده است!
بازی پیشکسوتان در نقشهای متفاوت البته در رسانه ملی به صورت خیلی محدود وجود داشته که اتفاقاً با استقبال مخاطبان مواجه شده است. هنوز مجموعه «کارآگاه شمسی و دستیارش مادام» را به کارگردانی مرضیه برومند و نقش آفرینی پری امیرحمزه و لوریک میناسیان را به یاد داریم. این سریال با اینکه در نگاه اول رونوشتی از سریال خانوم مارپل بود، ولی برومند به خوبی از پس بومی سازی شخصیتها و داستاهای آن برآمده و آن را تبدیل به یک مجموعه شیرین و دوست داشتنی از پیرزنانی کرده بود که فعالانه بسیاری از مشکلات دوستان و آشنایانشان را حل میکنند.
متاسفانه این گونه تجربه ها آنقدر انگشت شمارند که به سختی میشود آنها را به یاد آورد. در حقیقت امروزه بازیگران پیشکسوت باید در درجه اول از حیث اینکه در فیلمنامه نقشی برای کهنسالان وجود داشته باشد خوش اقبال باشند،چه رسد به اینکه در ژانری متفاوت دیده شوند!
همانطور که گفته شد فیلمنامه و داستان مشکل اصلی مجموعههای تلویزیونی است. فیلمنامه نویسان کشورمان به خاطر دستمزدهای پایین ترجیح میدهند کمیت آثارشان را بالا ببرند تا اینکه برای خلق یک اثر با کیفیت دست رد به سفارشات دیگر بزنند. بنابراین اولین قدم برای درآوردن برخی بازیگران پیشکسوت از بن بست شانس، شناسایی و فرصت دادن به فیلمنامه نویسان خلاق و شجاع است.