اهورا ایمان ترانه سرا و خواننده موسیقی پاپ درباره وضعیت اشعار و ترانه ها در موسیقی این روزها گفت: خلق ترانه و شعر به لحاظ کمی رشد چشمگیری داشته و آثار زیادی این روزها منتشر می شود ولی در دو مقوله کیفیِ ترانه و نقد شاهد رشد نیستیم.
وی افزود: جلسات نقد و بررسی شعر و ترانه به رشد کیفی این آثار کمک می کند تا مردم یا علاقمندان در بین آثار عرضه شده اثر مبتذل و درست را از هم تشخیص دهند و صرفا به دلیل نام یک استاد در شعر و ترانه، آن اثر را خوب و بی نقص نبینند.
وی ادامه دادم: لزوما اسم های بزرگ در مقام مولف، برآورده کننده انتظارات مخاطب نیستند به خصوص در موسیقی پاپ بین آثار فراوانی که منتشر می شود اثری که بر سر زبان ها بیفتد و به لحاظ زبان، محتوا و ساختار ارزشمند و سالم باشد و از ارزش و فصاحت میراث تمدنی ما ایرانی ها یعنی زبان فارسی کم نکرده باشد سراغ ندارم.
این ترانه سرا درباره ماندگاری ترانه های ابتدای انقلاب اسلامی ایران در مقایسه با آثار امروزی اظهار کرد: یک اثر بدون نقص ممکن است توسط افرادی که پیشینه شعر داشته باشند سروده شود اما به لحاظ ساختار ترانه موفق نباشد، یعنی خالق اثر نتوانسته عواطف جمعی را تحریک کند و به نقطه ای برساند که آن ترانه یا شعر ماندگار شود بنابراین این روزها در خانه ها، ماشین ها و برنامه های مختلف آهنگ های قدیمی کاربرد بیشتری دارد.
وی تصریح کرد: دلیل توجه مردم به آثار قدیمی این است که مولف این روزگار نتوانسته جوابگوی ذائقه مردم باشد و اثری سالم به وجود بیاورد که نظر منتقدین، متخصصین و مردم را با موسیقی جلب کند. متاسفانه ترانه هایی که منتشر می شوند یا مورد پسند مردم یا مورد پسند منتقدین هستند و قابلیت تایید همزمان این دو دسته را ندارند. اثری نداریم که نظر منتقدین، نخبگان، تحصیلکرده ها، و عامه مردم را جلب کند، در سالهای اخیر کمتر از انگشتان یک دست آثاری با این مشخصات به وجود آمده است.
ایمان به نقش مخاطب و ترانه سرایان در محتوای ترانه ها اشاره کرد و توضیح داد: مخاطب باید یک شعر را به شاعر نسبت دهد و بداند اثری که دانلود غیرقاونی کرده است و می شنود فقط خواننده ندارد بلکه مولفینی دارد که اثر را خلق کرده اند و خواننده تنها ارائه دهنده اثر است. انتظار ندارم مخاطب برای این که لذت ببرد حتما نقد ادبی، موسیقی و هنر بداند چون ویژگی یک اثر این است که یا به دل مخاطب بنشیند یا ننشیند. آثاری که به دل می نشینند فاکتورهای به دل نشستن را دارند و آن ها که به دل نمی نشیند فاکتورهای لازم از جمله درست خواندن خواننده، صدای دلنشین و تناسب در کلمات و ترکیبات را ندارند.
وی ادامه داد: از مولفین و ترانه سرایان انتظار دارم که حداقل با شعر فارسی آشنا باشند. در اکثر کارگاه های ترانه مقوله ای برای آموزش شعر وجود ندارد، گویی که ترانه ژانر مستقلی بی ارتباط با ادبیات، شعر و موسیقی است یعنی در این کارگاه ها موسیقی و شعر آموزش داده نمی شود در صورتی که ترانه نقطه طلایی تلفیق شعر و موسیقی است. وقتی کسی شعر و موسیقی نداند نمی تواند ترانه سرای خوبی شود.
ترانه سرای "میم مثل مادر" به سواستفاده ترانه سرایان و خوانندگان از زبان محاوره پرداخت و افزود: نکته تاسف بار این است که حتی برخی ترانه سرایان شناخته شده آگاهی از شعر و ترانه ندارند، در کارنامه برخی از آن ها یک شعر خوب پیدا نمی شود و صرفا با دست گذاشتن روی تکه کلام های محاوره آثاری خلق می کنند که از سوی برخی مخاطبان پرطرفدار شود ولی واقعیت این است که این آثار برآمده از شعر و موسیقی و وفادار به ادبیات نیستند و صرفا برآمده از ریتم و تکه کلام های روز هستند که امروز بر سر زبان هستند و فردا نیستند.
ایمان تصریح کرد: به فرض مثال تکه کلام "مگه داریم" و "حالیته" اگر امروز بر سر زبان ها بیفتد ناگهان ده ها ترانه با این تکه کلام ها نوشته می شود، خواننده ای که این نوع آثار را خلق کرده در یک بازه زمانی دو تا سه ماهه جزو خوانندگان پر طرفدار می شود و پولی به جیب می زند اما بعد از مدتی اثری از آن دیگر نیست، جایگاهی ندارند و با این کار آن ها ساختار اساسی زبان را زیر پا گذاشته و به زبان فارسی آن لطمه می زنند.
وی به نبود احترام به زبان فارسی اشاره و بیان کرد: به حال دست اندرکاران حوزه زبان و موسیقی تاسف می خورم که توجهی به نابودی زبان ندارند. در این دنیای آشفته مولفه ای تنها زبان فارسی است که می توانیم به عنوان عامل وحدت بخش به آن چنگ بزنیم، در هر جای دنیا از فردوسی، حافظ، سعدی و خیام گفته شود تعظیم و تکریم می کنند اما در کشور خودمان به میراث زبان توسط ترانه سرایان اهمیت لازم داده نمی شود، قطعا نوشتن و در صدر نشاندن اثری که سلامت زبان و فاکتورهای لازم زبانی را نداشته باشد خیانت به زبان فارسی و میراث ادبی است.
وی ادامه داد: این خیانت مدام تکرار می شود و گوش کسی بدهکار نیست. در کارگاه های ترانه جایی برای شعر وجود ندارد و این خنده دار است. ترانه هویت مستقل ندارد و وجودش از شعر است.
این ترانه سرا و خواننده به ابتذال در شعر فارسی و موسیقی امروز پرداخت و افزود: در همه ژانرهای هنری به ویژه در هنرهایی که امروزه تبدیل به هنر صنعت شده اند ممکن است ابتذال وجود داشته باشد اما در همین هنرها هم افرادی با آفرینش درست سعی می کنند به شکلی کار کنند تا چراغی روشن باشد. فکر نمی کنم کسانی که فقط به دنبال منفعت خود هستند و این منفعت را در تولید مدنظر قرار دارند به حرف و توصیه امثال من نظر و شیوه خود را تغییر دهند چون بحث میلیاردها تومان پول است و تنها بحث نوشتن یک اثر نیست. این افراد منفعت طلب با همین فرمول ضعیف نویسی و مبتذل نویسی میلیاردها تومان پول را از جیب مخاطب در آورده و به جیب خود می گذارند. ایمان خاطرنشان کرد: ترانه سرایانی که این روز ها کار می کنند و با این منفعت طلبان در عرصه موسیقی هم همکاری دارند باید کتاب "چگونه درست بنویسیم" از دکتر ابوالحسن نجفی و "آیین نگارش" را بخوانند تا با شعر و انواع آن آشنا شوند تا شاهد بهبود وضعیت موسیقی باشیم اما واقعیت این است که گوش شنوایی وجود ندارد به همین خاطر نشانه های مفعولی و حروف اضافه در اشعار و ترانه ها حذف می شود، ضمایر مختلف در کنار هم قرار می گیرد، حشو قبیح، ملیح و ضعف فراوان وجود دارد و آن وقت می گویند به عامیانه ترین شکل حرف زدن دلیل موفقیت یک اثر است. وقتی با این فرمول میلیاردها تومان پول در می آورند و هر روز ثروتمند تر می شوند به حرف من که دغدغه اولم بی احترامی نکردن و لطمه نزدن به ادبیات فارسی است گوش نمی دهند چون ترجیح می دهند تجارت میلیاردی از عرصه موسیقی را از دست ندهند.