در دنیا از انیمیشن به عنوان یک صنعت یاد می شود؛ صنعتی خلاق که می تواند به درآمدزایی و پول سازی منجر شود و حتی شاید خیلی بیشتر از آنچه که ما برای کودکان خود دغدغه داریم و شعار می دهیم این صنعت در عرصه جهانی تلاش دارد که سبک زندگی مخاطب کودکش را با توجه به هویتی که مدنظرش است، بسازد.
انیمیشن، امروز در جهان هم محتوا میسازد و هم با تکنیک هایی که به کار می گیرد جذاب و سرگرم کننده است و هم به خوبی می تواند محتوای خود را فروخته و مشتری پیدا کند.
بهنود نکویی کارگردان، انیماتور و مدیر استودیوی گنبدکبود به دغدغه ها و مسایل پیرامون انیمیشن در کشور پرداخت و این مشکلات را تشریح کرد. نکویی که هم اکنون کارگردانی سریال انیمیشن «روبی و جوجه ها» را به همراه برادرش بابک نکویی در تلویزیون برعهده دارد درباره روند تولید و قرارداد بستن مجموعه های انیمیشن سخن گفت و اینکه چگونه به دلیل نبود عرضه و توزیع، مجبور هستند روی همان مبلغ اولیه قرارداد سود خود را هم حساب کنند.
وی همچنین بیان کرد که انیمیشن در کشور هنوز به اقتصاد دولتی وابسته است و دولت و صداوسیما باید حمایت کرده و نباید بابت این حمایت ها منتی داشته باشند.
متن این گفتگو را در زیر می خوانید:
*شما این روزها درگیر تولید مجموعه انیمیشن «روبی و جوجهها» هستید؛ اثری که دیالوگ ندارد و حتی سعی شده جغرافیای کار به مکان خاصی اشاره نکند با توجه به اینکه برای آثار خود به کشورهای مختلف می روید چه بازخوردهایی از این انیمیشن تاکنون دریافت کرده اید؟
ما فکر نمیکنیم که باید انیمیشنی در حد آثار مطرح سینمایی روز دنیا مثل کارهای پیکسار بسازیم و از این شعارها فاصله گرفتهایم چون مشکلات و ظرفیت تولید، بازاریابی و استانداردهای خود را میدانیم- بله ما به همه اتفاقاتی فکر کردیم که این انیمیشن بتواند در بازارهای خارجی موفق باشد. «روبی و جوجهها» سریالی است که توانست مخاطبانش را جذب و سرگرم کند و از کیفیت هم برخوردار باشد و البته این المانها در بسیاری از انیمیشنهای کوتاه و بلند ایران به وقوع میپیوندد. امسال عکسی از این انیمیشن هم در کتاب آموزشی انیمیشن که در هنرستان تدریس میشود قرار گرفت و یک فریم از آن در نمونههای تکنیک دوبعدی چاپ شد. ما فیدبکهای خوبی از دیگران دریافت کردیم و فکر می کنم لازم است که از این انیمیشن حمایت شود. امیدوارم نه فقط برای این سریال که برای کل جریان انیمیشن این حمایتها صورت بگیرد. ما پتانسیلهای زیادی داریم که البته به فعلیت رسیده است و باید این ظرفیتها را حفظ کنیم و فکر کنیم که چگونه بازار تولید را بهتر کنیم. خود ما اکنون به دنبال ایدهآلها نیستیم و دغدغههای واقعیتری داریم. به طور مثال فکر نمیکنیم که باید یک انیمیشن در حد آثار مطرح سینمایی روز دنیا مثل کارهای پیکسار بسازیم و از این شعارها فاصله گرفتهایم چون مشکلات و ظرفیت تولید، بازاریابی و استانداردهای خود را میدانیم.
*آیا برای دیده شدن این مجموعه در بازارها و جشنوارههای جهانی هم تلاش می کنید؟
- هنوز انیمیشن «روبی و جوجه ها» را به هیچ جشنواره خارجی ارسال نکردیم و منتظریم شروع تلاش ما با جشنواره انیمیشن «انسی» ۲۰۱۸ در فرانسه باشد، اما در داخل کشور در دهمین دوره از جشنواره پویانمایی تهران که سال گذشته برگزار شد اولین قسمت از این سریال را ارایه کردیم که در بخش تلویزیونی جایزه بهترین سریال تلویزیونی تولید داخل را دریافت کرد و اتفاق جالبتر این بود که در بخش بین الملل این جشنواره که داوران آن از کشورهای مختلف ایتالیا، آلمان و... بودند تنها اثر ایرانی بود که یکی از جوایز اصلی یعنی جایزه بهترین سریال تلویزیونی بین المللی را نیز برد. دومین حضور این انیمیشن در سال ۹۶ در جشن خانه سینما بود که توانست دیپلم افتخار بهترین متحرک سازی را دریافت کند. اینها نشان میدهد که این انیمیشن در حدی است که قابلیت دیده شدن را دارد و برای سریالی که از تولید آن مدت زیادی نمیگذرد اتفاق خوبی است. البته در سفرهایی هم که به کشورهای دیگر داشتم مثل سفر به کره جنوبی و در بازدید از استودیوی معتبری به نام «لوکاس انیمیشن» این مجموعه دیده شد و اعضای آن استودیو از کیفیت و داستان این مجموعه بسیار خوششان آمد، حتی راغب بودند که اثری را به صورت مشارکتی به تولید برسانیم.
فکر میکنم ابتدا باید تلاش کنیم که اثری با کیفیت تولید و بعد مسیر درست برای عرضه را هم انتخاب کنیم. همچنین باید ارایه یا به قول فرنگیها پرزنت خوبی هم از آثار داشته باشیم تا بتوانیم در عرصه توزیع و بازارهای جهانی همانند تولید اثر با وسواس و انرژی ورود کنیم و اگر به این بخش توجه کافی نشود شاید آن اثر هرچقدر هم ارزشمند باشد دیده نشود. بخش بازاریابی و پرزنت در همه کشورها از اهمیت فوق العادهای برخوردار است و برای آن سرمایهگذاری میشود. به طور مثال استودیو انیماکور روسیه که مجموعه پربیننده «ماشا و خرس» را تولید میکند هزینه و انرژی زیادی روی پخش و توزیع آثار خود میگذارد. بخش اصلی این استودیو واحد بازرگانی آن است و فقط ۱۴ حقوقدان در ۱۴ نقطه دنیا دارد که این افراد به لحاظ حقوقی قوانین منطقه را برای آنها پیگیری میکنند. این استودیو با کمپانیهای معتبر و برندهای شناخته شده بسیاری تعامل دارد. همچنین بسیاری از برندها کاراکترهای این مجموعه انیمیشن را روی محصولات خود چاپ کرده و به عنوان نمونه برای استودیو میفرستند که ممکن است بسیاری از این نمونهها کنار گذاشته شوند.
*فکر میکنید چقدر در سازمان صداوسیما انیمیشن به عنوان ظرفیتی که باید روی آن سرمایه گذاری شود مورد دغدغه است؟
- بگذارید مثالی بزنم؛ یکی از سریالهای انیمیشنی که صدا و سیما سفارش داد و از تولیدش حمایت کرد انیمیشن «شکرستان» بود که البته حوزه هنری هم در تولیدش مشارکت داشت و حتی سرمایه گذاریهایی در حوزه نوشت افزار و وسایل جانبی روی آن صورت گرفت. فروشگاهی تاسیس شد که فقط به عرضه و توزیع محصولات «شکرستان» پرداخت و ما دیدیم که این تجربه نتیجه خوبی داشت. البته من از آمار و ارقام فروش این پروژه اطلاعی ندارم اما فکر میکنم از این پروژه به خوبی استقبال شد و کاملا موفق بود.
وقتی با مجموعههای دولتی وارد بحث تهیه کنندگی میشوید، مجبورید فکر کنید با چه عددی قرارداد خود را ببندید و بعد با چه رقمی به تولید برسید و هرچه با اعداد بیشتری بازی کنید سود حاصله بیشتر تغییر میکند*فکر میکنم انتشار اطلاعات و آمار و گزارش در این حوزهها میتواند در بخش تجاری سازی و تعامل نهادها کمککننده باشد.
- بله من فکر میکنم تهیهکنندگان و سازندگان در بحث فرهنگی به تازگی فهمیدهاند که آمار و گزارش میتواند به سودآوری کمک کند. به طور مثال وقتی در سینما گفته میشود فیلمی در هفته اول اکران فروش زیادی داشته است باعث میشود که باز هم بیشتر دیده شود و یک جریان تبلیغاتی برایش درست شود و کارگردان و تهیه کننده آن برای فیلم های بعدیشان راحتتر بودجه و سرمایه جذب می کنند. باید دانست آمار و ارقام صرفا یک جریان شخصی نیست که تا جایی که بتوانیم، بخواهیم آن را محفوظ نگه داریم و اطلاعرسانی نکنیم.
با این حال درباره توجه به ظرفیتها و سرمایهگذاری در این راستا باید گفت یکی از مشکلات سازندگان انیمیشن در ایران این است که هزینهای که از همتای دوم قرارداد دریافت میکنند اولین و آخرین پولی است که برای ساخت محصولشان به دست میآورند یعنی خروجی کار به گونهای است که باید سود را هم در تولید ببینند. درواقع رقمی برای تولید مشخص میشود و تولیدکننده باید سود کار خود را هم از همان حساب کند و چنانچه بخواهد سود بیشتری داشته باشد باید از کیفیت کار کم کند چون باید به دنبال نیرویی باشد که بتواند کار را با حداقل دستمزد و حداکثر سرعت به تولید برساند بنابراین وقتی با مجموعههای دولتی وارد بحث تهیه کنندگی میشوید، مجبورید فکر کنید با چه عددی قرارداد خود را ببندید و بعد با چه رقمی به تولید برسید و هرچه با اعداد بیشتری بازی کنید سود حاصله بیشتر تغییر میکند. از طرفی بودجه این سفارش دهندگان هم مشخص و محدود است پس عملا تولیدکننده هیچ انگیزهای برای بالا بردن کیفیت ندارد. این درحالی است که در تمام دنیا تولید محتوا جریانی گران محسوب میشود اما فروش آن ارزان و گسترده است و اگر قرار باشد سازندگان، سریالی را به برندی تبدیل کنند که در عرصههای منطقهای و جهانی فروش داشته باشد هزینههای زیادی صرف میکنند و بعد از آن سود را در پخش و توزیع به دست میآورند. در این کشورها تازه وقتی کار تمام می شود جریان پول سازی شروع می شود ولی ما وقتی کار را تمام میکنیم همه چیز به انتها میرسد و باید خوش شانس باشیم که بعد از چند نوبت پخش کار به آرشیو سپرده نشود.
«روبی و جوجه ها» با توجه به استانداردهایی که در تولید رعایت کرده است اگر به یک کمپانی خارجی که فروش برایش حیاتی بود تعلق داشت آنقدر در عرضه و پخش با برنامههای تبلیغاتی سازماندهی شده جلو میرفت که شاید خود ما هم جزو مشتریان خریدارش بودیم اما الان که خودمان این کار را تولید کردهایم شاید قدرش را کمتر بدانیم. الگویی وجود دارد که می گویند باید ابتدا اثر نمایشی از تلویزیون پخش شود و بازخورد مخاطبان دریافت شود و اگر مخاطب به اثر مذکور علاقمند بود این مجموعه به یک برند تبدیل شده است و می تواند مورد حمایت قرار بگیرد اما بازار جهانی داور بهتری برای چنین مسایلی است و میتوان در عرصه رقابت فهمید اثری چقدر خواهان دارد و چه کاری میتواند به برند تبدیل شود و ما باید در این زمینه تجربههای بیشتر و جدی تری کسب کنیم.
*عدهای معتقد هستند که بسیاری از انیمیشنهای تولیدی کشور که از تلویزیون پخش میشود جذابیتی برای کودکان ندارند. فکر میکنید چرا؟
- وقتی تیزری در یک شبکه ماهوارهای باعث فروش بیشتر یک محصول فرهنگی میشود، میتوان به تاثیر این شبکهها علی رغم محتوای غیرقابل دفاعی که ارایه میکنند، پی برد. من خودم منتقد چنین شبکههایی هستم با این حال توانستهاند سلیقه بخشی از مخاطب را به سمت خود جذب کند. دو برنامه مثل «دورهمی» و «خندوانه» با اینکه در یک شبکه نه چندان معروف و تازه تاسیس پخش شدند اما به دلیل مخاطبشناسی که داشتند و محتوایی که ارایه کردند، توانستند جای خود را باز کنند و این نشان میدهد وقتی مسیر را درست بروید میتوانید خروجی درستی هم داشته باشید. نکته بعدی این است که باید برای انیمیشنهای تولید داخل تبلیغات و محصولات جانبی هم داشته باشیم. خاطرم هست دوره ای که «بن تن» بسیار پرمخاطب شده بود خیلی از مدیران تلویزیون فکر میکردند که چه بسازند تا بتوانند با این انیمیشن مقابله کنند و کودکان به جای «بن تن» کار آنها را ببینند، در چنین مواردی هم باید به همان مسیر درست فکر کرد و در حوزه انیمیشن بخشی از این مسیر درست همان پخش و بازاررسانی است یعنی وقتی «روبی و جوجهها» را خلق می کنید باید همزمان کاراکتر و لوازم جانبی آنها را هم عرضه و پخش کنید. این اقدامات اگرچه هزینهبر است اما لزوما نیاز نیست صداوسیما هزینه کند بلکه می تواند با تعامل درست با بخش خصوصی و سرمایه گذارها در این زمینه به نتیجه برسد.
در عرصه انیمیشن هم قطعا نقصهایی وجود دارد اما باید این حمایتها وجود داشته باشد و دولت و صداوسیما نباید برای این حمایت منتی بر سر فعالان این حوزه داشته باشنداگر فقط من به عنوان تولیدکننده به تنهایی بخواهم وارد این مذاکرات شوم ممکن است سرمایه گذاران به دلیل نگرانی هایی که در تضمین بازگشت سرمایه دارند در این مسایل ورود نکنند. اقتصاد ما هنوز به دولت وابسته است و اگرچه بخش خصوصی هم فعال است اما جریانهای نوپایی مثل انیمیشن هنوز زیر نظر اقتصاد دولتی هستند و دولت باید از انیمیشن حمایت کند. بسیاری از استودیوهای خارجی هم که از آنها بازدید داشتیم از دولت کمک دریافت میکردند و این یک الزام است. متاسفانه در ایران چنین دغدغههایی و حمایتهایی وجود ندارد یا هنوز درست تعریف نشده است که مثلا دولت به شکل مستقیم از استودیوی انیمیشن و شرکت انیمیشنسازی حمایت کند هرچند میبینیم این حمایتها در جریانهای دیگر رخ میدهد. مثلا دولت در ورزش هزینه میکند و اگر به اندازه هزینهای که میکند نتیجه نگیرد باز هم این هزینهها صرف میشود که البته درست هم همین است. حتی نمیتوان گفت دیگر برای کشتی یا والیبال که موفق شدهاند دیگر هزینه نکنیم چون ممکن است شرایط دگرگون شود. در عرصه انیمیشن هم قطعا نقصهایی وجود دارد اما باید این حمایتها وجود داشته باشد و دولت و صداوسیما نباید برای این حمایت منتی بر سر فعالان این حوزه داشته باشند. همین که ما در ایران ماندهایم و با مشکلات و سختیهایی که اکنون در کشور وجود دارد مشغول به کار هستیم و یا نیروهای متخصصی را در استودیو حفظ کردهایم که نه به گفته من بلکه بر اساس جوایزی که از جشنوارههای داخلی و خارجی دریافت میکنند اعتبار و تخصص شان مشخص است، یعنی وظیفه خود را انجام دادهایم. دولت و نهادهای دولتی مثل صداوسیما هم وظیفه دارند از ما حمایت کنند. دولت باید به من جوابگو باشد اما گاهی از جانب دوستان دولتی به گونهای صحبت میشود که گویی منتی بر سر ماست. امام خمینی جمله معروفی دارند که مردم را ولی نعمت میدانند و اگر مسئولان هم به این جمله اعتقاد داشته باشند منت نمیگذارند و فکر نمیکنند که اگر کاری و یا حمایتی برای هنرمندان انجام دهند به آنها لطف کردهاند.
*چقدر نقش مراکزی مثل صداوسیما در فعالیت استودیوهای انیمیشنسازی تاثیر دارد؟
- ما فعلا بازار جهانی درستی برای ارایه کار نداریم، نه VOD ها و نه IPtv ها هنوز به درستی ساماندهی نشدهاند و تلویزیون تنها سفارشدهنده و حامی انیمیشن صنعتی است. در این میان اگر هم شرکت یا کمپانیای بخواهد روی محصولش در انیمیشن سرمایه گذاری کند دغدغهای در سازمان صداوسیما برای این تعامل و همکاری وجود ندارد چراکه ساختاری در سازمان صداوسیما برای این رایزنیها تعریف نشده است و تلویزیون بر اساس نیازهایش سفارش میدهد.
*چرا هنوز این نگاه حرفهای شکل نگرفته است؟
- بخشی به این دلیل است که بسیاری از مدیران بخش انیمیشن زمان زیادی در این پست باقی نمیمانند و چون انیمیشن محصول زمانبری است فرصت ندارند که به استراتژی مشخصی برسند یا آن را عملی کنند و در نهایت دغدغه شان بیشتر در این حد است که آنتن را پر کنند و بیشتر از این هم شرایط اجازه نمیدهد.
چندین نفر از انیمیشن سازها را می شناسم که دیگر علاقهای ندارند در حوزه انیمیشن کار کنند چون میبینند اگر بخواهند اثر درآمدزا بسازند باید کارهای تولیدی و اصطلاحا کیلویی تولید کنند؛ کارهایی که برای ساخت آنها وارد حوزه انیمیشن نشدهاند. از طرف دیگر میبینند که اگر بخواهند کار حرفهای و با کیفیت انجام بدهند نهاد یا سازمانی نیست که آنها را جذب کند و به همین دلیل ترجیح میدهند وارد کار آزاد شوند.
*فکر میکنید این شرایط چگونه وضعیت بهتری پیدا خواهد کرد؟
- همینقدر که ما از دولت و نهادهای ذیربط توقع داریم که از انیمیشن دفاع کنند و حامی آن باشند، همانقدر هم باید خودمان به فکر پیدا کردن راه چاره باشیم و دنبال روشهایی بگردیم که کم کم وابستگیهای تولیدکنندگان انیمیشن از مراکز دولتی قطع شود و به جریاناتی برای تغییر وصل شوند که درآمدشان را از فروش محصولاتشان به مخاطب به دست میآورند. این پروسه پیچیده و زمانبر است و نیاز دارد زیرساختها آماده و شرایط به شکلی فراهم شود که اول بتوانیم محصول را برای مخاطب مستقیم و بعد برای عرضه در کشورهای دیگر و بازارهای جهانی ارایه کنیم و سهمی از فروش جهانی به دست بیاوریم و شاید آن زمان بتوانیم انیمیشنهای خودمان را با هزینه خیلی کمتری به تلویزیون خودمان بفروشیم و تلویزیون نیاز به هزینه زیادی برای تامین انیمیشن نداشته باشد، ولی در ابتدا نیاز است که استودیوها به قدری حمایت شوند که زیرساختها شکل بگیرد و به توان و امکاناتی برسند که بتوانند روی پای خودشان بایستند.