در برنامه زنده «فار30نما» جمال شورجه تهیهکننده و کارگردان و جهانگیر الماسی بازیگر و کارگردان حاضر شدند و «جایگاه فیلمهای متعهد در سینمای امروز» را با اجرای محمد نجفی زاده بررسی کردند.
سینماگران در قبال انقلاب مسئولیت خود را ادا کردند
جهانگیر الماسی در ابتدا به حضور پور شور مردم در کمک رسانی به مردم آسیب دیده کرمانشاه اشاره کرد و مردم ایران را قدر شناس خواند . وی درباره تعریف از سینمای دغدغه مند گفت:اگرتعریف سینما را درست در نظر بگیریم به جزء ابزار و وسیله مدرنیته، ماشینیزم اروپا در کشورهای زادگاه خود چند هدف را باهم طی کرده است. یکی از این هدفها کسب معیشت و درآمد و سرگرمی است. اما تاثیرگذاری این ابزار ارتباط جمعی و زبان نویافته در ذهن و رفتار مردم در تحریک آنی و تاریخی مردم در کاشتن مفاهیم در اذهان عمومی و کمک به رشد فکری فرهنگی و جمعی بسیار موثر بود و بحث تاثیرگذاری و هدفمندی سینما و فیلمسازی مهمتر از موضوع سرگرمی صرف است. دغدغه مندی یعنی سینماگر با این اعتبار فیلم بسازد که بتواند در اذهان عمومی تاثیربگذارد. می توان به جرات گفت مسئولیتی که به عهده سینماگران بعد از انقلاب بوده خوب ادا شده این یعنی دغدغه است.
سینمای سرگرم کننده صرف وجود ندارد/ سینمای دغدغه مند آگاهی بخش است
جمال شورجه هم در ابتدای برنامه به بازماندگان حادثه زلزله کرمانشاه تسلیت گفت و در خصوص سینمای دغدغهمند گفت: فارغ از تعاریف سینما ، سینمای دغدغه مند یک ارتقاء و رفعت نسبت به مسایل روز جامعه است و مفاهیمی را به مخاطب ارایه می دهد. اینکه برخی سینما صرفا سرگرمی می دانند من به این معتقد نیستم صرفاً سینمای سرگرم کننده وجود ندارد . اگر در مقطعی سینما به عنوان سرگرمی اعمال شد به این دلیل بود که مردم را دچار غفلت نسبت به مسایل روز جامعه کند. برای سینمای سرگرم کننده نیز یک سیاست پشت وجود دارد، حاکمیت هایی که مردم را فریب میدهند این سیاست را اعمال می کنند. خاصیت سینما صرفاً سرگرم کننده نیست. این پدیده کشف شد و آرام کارکردش مشخص شد و از این ابزار می توانند به عنوان سرگرمی و انتقال مفاهیم سیاسی ، اجتماعی و نظامی استفاده کنند . در حال حاضر شاکله سوءاستفاده کننده این سینما، هالیوود است. هرجایی که بخواهد مخاطب را می برد. سیاستمداران فرهنگی مخاطب را مانند گله ای با سیاست های کلی کشور مخاطب را جهت می دهند. به عقیده من سینمای دغدغهمند در نظام جمهوری اسلامی سینمای رفعت و آگاهی بخشی است. سینمایی که مخاطب را دچار تحول و ارتقاء روحی و معنوی کند و اطلاعات را بالا ببرد. می تواند در قالب سرگرمی، کودک یا درام باشد. سرگرمی یکی از وجوه سینما است و وجه جذب مخاطب سینما است.
سینمای سرگرمی لودگی رواج یافته است/ سیاستمداران فرهنگی سیاستگذاری مشخصی ندارند
کارگردان «33 روز» ادامه داد: متاسفانه در سیاست های کلی کلان فرهنگی این درایت و هوشمندی وجود ندارد که بخواهد از سینما در جهت سیاستهای نظام استفاده کند. برخی فیلم ها سرگرمی لودگی است. اگر هوشمندانه با این آثار برخورد شود از پس سرگرمی لودگی هم باید مفهومی به مخاطب منتقل شود. اما این هوشمندی وجود ندارد این درایت و سیاستگذاری نیست سینمای صرف سرگرم کننده استفاده کنیم . باید سرگرم کننده بودن فیلم هم آنالیز شود همه انواع ژانر باید سرگرم کننده باشد و جذابیت، قصه، زیبایی شناسی و هنرپیشه شاکله اصلی فیلم است که باید درست انتخاب شود تا مفاهیم درست منتقل شود.
مدیریت فرهنگی نقشه راهبردی ندارد
الماسی درباره وضعیت مدیریت فرهنگی در کشور گفت: مدیریت فرهنگی از مجموعه فیلم های تولید شده نقشه و راهبردی ندارد تا بتواند از طریق چیدمان درست یک هدف را دنبال کند . هدف در آمریکا جامعه سرمایه داری و سکولار است در شوروی قدیم مسئله رسیدن به راه رشد غیرسرمایه داری در سینما وجود داشت اما در سینمای ایران هیچ نقشه و راهبردی وجود ندارد.
به عنوان نمونه چرا حوزه هنری خالتور را اکران می کند. این نهاد که مانع اکران فیلمهای از این دست در سینماهایش می شود به یکباره فیلم «خالتور» نمایش می دهد. چراحوزه هنری از نام کامل خود که «حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی» است استفاده نمیکند. تبلیغات اسلامی در فیلم خالتور کجاست. سینماهای حوزه هنری در یک مقطعی تحریم می کند اما الان نیاز به پول دارد و خالتور را اکران می کند، «خالتور» متعلق به سینمای سرگرمی است و در اهداف حوزه هنری می گنجد؟
سفارت خارجی برای فیلمساز تعیین تکلیف می کند/ مدیریت فرهنگی مشکل اصلی سینما است
وی در ادامه گفت: فیلمساز ما به جشنوارههای جهانی توجه دارد. یک مثال ساده به خارجیها باج می دهیم وقتی دایره ساخته شد نیروی انتظامی سرمایه گذار بود اما سفارت خارجی پشت فیلم بود و در نهایت فیلمی شد علیه نظام اسلام. اینجاست که این سوال مطرح می شود چرا مدیریت فرهنگی ما نباید از خود سینما باشد. وزیر ارشاد با چه تناسبی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب می شود. وقتی انتخابها در حوزه سینما و وزیر درست صورت نمی گیرد در من فیلمساز اغتشاش ذهنی ایجاد می شود. دست پنهان خارجی اغتشاش در فرهنگ ایجاد میکند و ما از داخل می پوسیم. من عاشق همکارانم هستم. حتی کسی که مبتذل می سازد. سینما را سرگرمی می بیند . اما مدیر باید درست عمل کند. تمام مشکل سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب مدیریت بوده است. متاسفانه مدیران فرهنگی فاقد بینش هستند و تعاریف، ابزار، تکنولوژی را در سینما نمی شناسند نکته جالب دیگر این که ما 2000 سینماگر داریم اما وزارت ارشاد 8000 کارمند دارد که باید به هنرمندان خدمات بدهند. جالب است که این 8000 نفر خدمات رفاهی دارند اما سینماگر هیچ یک از این خدمات رفاهی را ندارد این چه معادله ای است؟ و این افراد دسترنج یک سال یا چند ساله فیلمساز را می گویند ساخته شود یا ساخته نشود!
مشکلی اصلی سینما نداشتن قانون مدون است
جمال شورجه مشکل اصلی سینما را نبود قانون دانست و گفت: مشکل اصلی سینما این است که قانون سینما نداریم. ما هیچ قانونی نداریم که هنرمند حیطه تکلیف و وظیفه خود را بداند و به همین دلیل سینما با قله اهداف نظام هیچ گاه بالانس نمی شود. مدیر با سلیقه خود سبد سینما را می چیند. در نگاه کلان باید هدفمند و درست چیده شود و آمیزه رنگی مناسبی برای مخاطب وجود داشته باشدو خاطر کلان فرهنگی نظام خشنود شود. به همین دلیل است که از یک سوسینما از فیلم های نازل و سطحی سرریز می شود و از یک سو سینما از فیلم های چرک، روشنفکرزده و غربخواه پر شده من هیچ کدام را رد نمی کنم اما باید درست چیده شود و کفه ترازو به سمت نگاه استراتژیک نظام برود.
مفاهیم استراتژیک در سینمای ما وجود ندارد
وی ادامه داد: ما باید متناسب با نیاز فرهنگی مردم، روشنفکران و... فیلم بسازیم و جامعیت آثار به سمت عقلانیت برود. سینما چقدر در نظام کلان جمهوری اسلامی حرکت کرده است. وقتی سردار سلیمانی می گوید دو ماه دیگر داعش برچیده می شود و امروز ما شاهد این اتفاق در موعدی زودتر هستیم نشان از تاثیرگذار بودن ایران در منطقه است این تاثیرگذاری در سینمای ما دیده می شود؟!در سینمای ما چقدر از این مفاهیم وجود دارد.
الماسی در ادامه صحبت های شورجه گفت: یک سریال ساخته می شود تمام شخصیت ها عقب مانده هستند. شخصیت ها مربوط به یک منطقه مهم این مملکت است. چرا به عقب ماندگی خودمان باید بخندیم. در سینمای امریکا اگر به مواد مخدر توجه می شود به سراغ مصرف کننده نمی رود بلکه ریشه ها را بررسی می کند اما سینمای ما مصرف مواد را آموزش می دهد و قبح ماجرا را می شکند. نگاه ما به مسایل اجتماعی تخصصی نیست.
اسکاری که کشور را چرک و سیاه نشان دهد چه ارزشی دارد
شورجه در ادامه گفت: بعد از انقلاب یک فیلم نشان بدهید که عزت انقلاب و توانمندی نظام را به نمایش گذاشته باشد و در جشنواره ها جایزه کسب کرده باشد. هرچه فیلم سیاه ، تلخ و بدبختی و گرفتاری مردم را نشان داده است جایزه می گیرد بعد از مدتی نیز این فیلم ها را به عنوان سند به ما نشان می دهند. فیلم ها را می خرند و جوان ها راتخدیر فکری می کنند. جشنواره های خارجی سیاست هایی را طراحی و اعمال می کنند و چون بدون برنامه هستیم فیلمساز ما عبد و عبید سیاست های غرب است و دهانمان اب می افتد کن ، لوکارنو، اسکار را نام می بریم. خاکبر سر جایزه اسکاری بکند که کشور من را به ذلت بکشاند و فیلم کثیف و سیاه نشان بدهد این چه افتخاری است برای ما. ما چه مراوده ای با آمریکا و اسکار داریم. در کلان نظام آمریکا دشمن ما هستند و در تضاد هستیم. چرا «یتیم خانه ایران»در کشورهای اروپایی پخش نمی شود.
الماسی در ادامه گفت: باید در سینما اهداف انسانی را دنبال کنیم. اگر غرب 60 سال پیش با نظریات رنه گنون شروع کرده است ما زودتر از آن با ابن رشد شروع کردیم. چرا درباره مدینه فاضله فیلم نمی سازیم و همیشه به گذشته در فیملسازی بر می گردیم.بیایید در سینما راجع به انقلاب ، عقلانیت و شعور حرف بزنیم ما در این حوزه از غربی ها خیلی جلوتر هستیم.
نام وزارت ارشاد در این دولت تغییر کند
شورجه در خاتمه به قانون سینما اشاره کرد و گفت: کمیسیون فرهنگی و شورای انقلاب فرهنگی قانون سینما را مدون کنند، آنچه باید باشد و قله اوج فرهنگ ماست را ترسیم کنند. تا هرکسی براساس ظرفیت و اندیشه خودش به آن سمت برود. خاستگاه فکری نظام مقدس جمهوری اسلامی را مشخص کنند. سینمای ارزشمند و دغدغه مند را مشخص کنند.
با این عملکردی که در وزارت ارشاد شاهد هستیم بهتر است نام این نهاد از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به وزارت فرهنگ و هنر تغییر یابد. در این دولت اسمش را عوض کنید. حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است که باید اسلام را تبلیغ کند که متاسفانه متناسب با اسم خودش حرکت نمی کند.