محمود غفاری کارگردان سال گذشته با ساخت فیلم سینمایی "شماره 17 سهیلا " در جشنواره فیلم فجر حضور یافت و باگذشت نزدیک به یک سال هنوز این فیلم به روی پرده سینماها نرفته است.
او در خصوص اکران فیلم گفت: طبق آنچه پخشکننده فیلم به ما گفت قرار بود مهرماه این فیلم به روی پرده سینماها برود ولی این اتفاق رخ نداد، حتی درخواست اکران آزاد هم دادیم تا هر جور هست فیلم اکران شود که متأسفانه این زمان همتغییر کرد. از سوی دیگر امروز پخشکنندهها خود وارد چرخه تولیدشدهاند و اولویت اکران نیز همواره با فیلمهای تولید خودشان است و این باعث شده چرخه اکران و پخش به مشکل بیفتد و فیلمهای خارج از این چرخه شانس اکران کمی داشته باشند.
وی ادامه داد: در سینمای ایران یکسری آدم با شرایط بهتری فیلمهایشان را اکران میکنند و یکسری فیلمها را از سر وا میکنند و به فیلمها سئانس مرده میدهند تا به لحاظ ظاهری اکران شوند و شر تولید انبوه یک سال را از سرباز کنند، در این شرایط فیلم سوزی اتفاق میافتد؛ اما به نظر من خود فیلم هم مهم است و فیلمی که خوب باشد در هفته اول و دوم اکران حتی اگر با سئانس کم و مرده اکران شود دیده میشود و نمیتوان جلوی آن ایستاد و مشکلی برایش به وجود آورد. به نظر میرسد خودسوزی فیلمها به این دلیل است که فیلمها کیفیت لازم را ندارند. امروز بعضاً دیده میشود که یک فیلم با تبلیغات بسیار، بزرگ میشود و تنها چند هفته موفق میشود مخاطب را به سالن بکشاند، ولی برخی فیلمها هم اگر تماشاگرپسند باشند فروش کرده و نمیسوزند. امروز در شرایطی هستیم که یک فیلم اولی، فیلمش را اکران میکند و در هفته اول رسالت خود را بهدرستی انجام میدهد اما در سوی مقابل هستند فیلمهایی که چندین و چند چهره دارند اما از فروش خوب خبری نیست. خود فیلمها الآن مسئله اصلی هستند و اتفاقات را رقم میزنند.
غفاری در ادامه به تولید فیلمهای کمدی و سخیف اشاره کرد و افزود: متأسفانه شرایط اکران امروز به سمتی رفته که فیلمهای کمدی بیشتر دیده میشود. به دلیل شرایط اجتماعی، فضای مجازی و تهدیدهایی که از بیرون انجام میشود، مردم نیازی به دیدن فیلمی که توصیههای اخلاقی داشته باشد ندارند و در فضای مجازی بهاندازه کافی شکل واقعی و مستند آن را میبینند. امروز مردم سینما را به دید سرگرمی میبینند که به نظرم درست هم هست، اما وقتی ذائقه تماشاگر به سمت سرگرمی میرود و از آن سمت بخش خصوصی وجود دارد که هیچ شناختی از این سرگرمی ندارد و فرمولی مبتذل برای آن نوشته و برای تولید آن نیز پول خرج میکند، سینما بهاشتباه میافتد. دولت در این شرایط باید از کلیشههای سینمای اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی و ... که حمایت میکرده دوری کرده و بخشی از این حمایت را به تولید فیلمهای سرگرمکننده اختصاص دهد. منظور من فیلمهای سرگرمکننده تمیز است نه مبتذل؛ امروز همه شرایط دست بخش خصوصی است و از فیلمساز ابتذال میخواهد این باعث میشود همین آبباریکهای که برای فروش آثار به وجود آمده است به سمت دیگری برود.
این فیلمساز اظهار کرد: با این روند تا یک سال نهایتاً دو سال دیگر یک سینماگریزی به وجود میآید، چراکه سینمای اجتماعی باعث فرار تماشاگر از سینما نمیشود، بلکه این فیلمهای کمدی که همیشه یک پایش در ابتذال است و به سمت سخیف بودن میرود، باعث میشود تا تماشاگر سینما را پس زند. مگر چقدر سوژه وجود دارد که بشود روی آن کارکرد؟ به همین جهت سینمای کمدی نیز به سمت بازگشت به دهه 60 و 70 است و سلیقه سینما دار همواره در این امر لحاظ میشود که سطح پایینی دارد و از این فرآیند هم قطعاً "دایرهزنگی" و "اجارهنشینها " بیرون نمیآید.
غفاری بیان کرد: من خودم به سینمای کمدی فکر میکنم اما حاضر به ساخت اینچنین فیلمهایی نیستم. دولت 40 سال از سینمای جشنوارهای، دفاع مقدس، اخلاقی و ... حمایت کرده است، یکبار هم از فیلمهای سرگرمکننده حمایت کند و بگذارد نسل جدید که حاصل حضور تهیهکنندگان سطح پایین نیستند، به وجود آیند که بیشتر از ساخت فیلمهای فاخر مخاطب خواهد داشت.
این مستندساز در پاسخ به این سؤال که چرا در عرصه مستند کمکار شده است نیز عنوان کرد: پول امروز حرف اول را میزند و در سینمای مستند پولی وجود ندارد و حمایت در این حوزه دولتی است و بخش خصوصی در آن گام برنمیدارد، چرا که بازگشت سرمایهای وجود ندارد. تلویزیون ایران هم پول خوبی برای مستند پرداخت نمیکند، درحالیکه بهترین مستندهای دنیا برای تلویزیون ساخته میشوند. بنابراین برای من مستند افق روشنی ندارد، در حال حاضر وضعیت مالی اولین رکن است و باید بتوان فیلمی ساخت که تماشاگر را به سالن بیاورد و سرمایهای شود برای ساخت فیلم بعد، درواقع باید فیلمی ساخته شود که پول خودش را دربیاورد. وقتی فضا به شکلی است که همه به پول فکر میکنند باید دولت وارد عمل شود و در سینمای مستند پول بازگشتی ندارد و حمایت دولت است و مرکز گسترش بهعنوان اصلیترین مرکز برای این نوع فیلم هم بودجه اندکی دارد که درنهایت سینمای مستند لاغر و لاجون را ساخته است. به نظرم شبکه مستند امروز بیشتر سفید نمایی میکند و بیشتر برنامههای تلویزیونی تولید میکند تا فیلمهای مستند.
غفاری در خاتمه درباره تازهترین فعالیت خود گفت: برای فیلمنامه جدیدم درخواست پروانه ساخت دادم ولی هنوز پروانه صادر نشده است. این فیلم نسبت به فیلم قبلی که فضای زنانهای داشت، کمی متفاوت است و مردانه، تلاش کردیم که به جشنواره امسال برسانیم ولی با این شرایط و با تغییراتی که در شورای صدور پروانه ساخت انجامشده منتظر هستیم و قطعاً فیلم برای سال آینده آماده میشود.