سریال هاتف، داستانی از معرفت و تحول در این زمانه را روایت کرد و از دل ماجراهایی پرافتوخیز به ذات توجیهگر انسان پرداخت و اینکه به قول قهرمان سریال «ایمان مدرک تحصیلی نیست که بگیری و به دیوار بیاویزی و خیالت آسوده باشد!»
عقیق اما از زاویهای دیگر به محرم پرداخت و در یک داستان تاریخی و از دل یک روایت عاشقانه، تصویری از عشق به امام حسین(ع) را به نمایش گذاشت که ظلمها و مظلومیتهایش یادآور ظلمهایی باشد که بر بزرگترین مظلوم تاریخ روا شد.
تماشاگران تلویزیون این دو سریال را به دلایل مختلف دیدهاند و تعدادی از آنها درباره این دلایل سخن گفتهاند و نقاط قوت یا ضعف این دو اثر را بررسی کردهاند.
به یاد خاطرات پدربزرگ
مجید زمردیان که در بازار تهران مشغول است و با ساعت و زمان سر و کار دارد، از سریال عقیق به این دلیل لذت برده که برایش خاطرات پدر و پدربزرگش را تداعی کرده است.
وی به جامجم گفت: به سریالهای تاریخی علاقه دارم و عقیق هم یکی از سریالهای خوب تاریخی بود که فضایش مرا به یاد خاطراتی میانداخت که از پدر و پدربزرگم میشنیدم.
او که متولد سال 1337 است، سریالهای تلویزیون را دیدنی و آموزنده توصیف کرد و افزود: سریالهای ایرانی را میشود تماشا کرد، با خانواده نشست و دید و لذت برد. این سریالها مثل عقیق داستانهای جذاب دارند و معنا و مفهومی را انتقال میدهند که من خیلی دوست دارم.
حیف از پایان سریال
قاسم امساکپور از بینندگانی است که معمولا سریالهای تلویزیونی را تماشا میکند، اما سریال «هاتف» را از دست داده و فقط توانسته عقیق را ببیند و از تماشای آن لذت ببرد.
او درباره این سریال به جامجم گفت: عقیق سریال خیلی خوبی بود و من از تماشای آن لذت بردم، اما به نظرم پایان سریال خوب نبود. تقریبا میشد حدس زد که در نهایت جواد سرپرست کشته میشود، همه چیز به پایان میرسد و مراسم عاشورا هم برگزار میشود و تمام!
امساکپور معتقد است باید برای این سریال یک پایان ویژه طراحی میشد؛ یک اتفاق غیرقابل پیشبینی، تاثیرگذار و عمیقتر از چیزی که دیدیم.
او شخصیتپردازی و بازیگران این سریال را از نقاط قوت سریال برشمرد و گفت: به نظرم شخصیت جواد سرپرست خیلی خوب طراحی شده بود. بازیگران سریال هم خیلی خوب بازی کرده بودند و با نقشها تناسب داشتند.
پرکشش و آشنا
بهزاد رضایی در شبهای محرم پیگیر سریال «هاتف» بوده و معتقد است داستان پرکشش این سریال باعث میشد که هر شب پای تلویزیون بنشیند و تلاش کند حتی یک قسمت را از دست ندهد.
رضایی که میوههای درشت و آبدار به دست مشتریان میدهد و انارهایش دانههایی به بزرگی یاقوت دارد، به داستانها و ماجراهای تاریخی علاقه چندانی ندارد. به همین دلیل فقط چند قسمت از سریال عقیق را تماشا کرده و ترجیح داده «هاتف» را پیگیری کند.
او درباره این سریال گفت: نمیشد حدس زد که در پایان چه اتفاقی رخ میدهد، هر شب یک قصه تازه و ماجرای تازه در «هاتف» اتفاق میافتاد و من مشتاق میشدم که شب بعد هم سریال را ببینم اما یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشد من این سریال را تماشا کنم، طرح مسائل و مشکلاتی بود که برای همه ما آشناست.
رضایی توضیح داد: ممکن است همه ما در شرایطی قرار بگیریم که شخصیتهای این سریال در آن قرار گرفتند اما هیچکس نمیداند در چنین شرایطی چه کار خواهد کرد و چقدر مسیر و راهی که انتخاب میکند، درست است!
دیروز و امروز مردم ایران
واجدالدین از برادران افغان است که گاهی اگر فرصتی داشته باشد، سریالهای تلویزیون را تماشا میکند. او هم سریال «عقیق» را دیده و هم سریال «هاتف» را اما فرصت نکرده هر دو را کامل و دقیق ببیند. با این همه معتقد است: به نظرم سریالهای خوبی بودند و اگر فرصتش بود، دوست داشتم آنها را تماشا کنم. به نظرم مردم هم این آثار را دوست داشتند چون خیلیها میگفتند سریالهای خوبی است. او درباره سریال عقیق گفت: این سریال درباره بخشی از تاریخ ایران بود که تماشای آن برای من جالب بود. وقتی سریالهای ایرانی را میبینم، بیشتر مردم ایران را میشناسم. سریال هاتف هم زندگی مردم ایران را نشان میدهد و به نظرم هر دو سریال درباره مردم ایران است.
در انتظار درخشش عقیق
پریسا روشن از دو سریال محرمی تلویزیون، هاتف را نتوانسته ببیند و برای تماشای عقیق لحظه شماری کرده تا اینکه سریال پخش شد، اما او اقناع نشد.
وی گفت: از زمانی که تیزرهای سریال عقیق از تلویزیون پخش میشد، مشتاق تماشای آن بودم؛ من سریالهای تاریخی را دوست دارم، فضای این سریال و ریتم تیزرهای آن بسیار جذاب بود و فکر میکردم اثر خیلی خوبی بشود، اما وقتی شروع شد نتوانستم با آن ارتباط برقرار کنم چون ریتم خیلی کندی داشت، پر از حرف و دیالوگ بود، چیدمان صحنهها مصنوعی به نظر میرسید و تا جایی که من سعی کردم سریال را دنبال کنم قصه عزاداری و محرم خیلی کمرنگ بود. من به عنوان یک جوان هیچ انگیزهای برای دنبال کردن ماجرای سریال نداشتم.
این جوان، سریال عقیق را کسل کننده توصیف کرد و اینکه تماشای آن باعث شد توی ذوقش بخورد.
ستارهای به نام احد شیرو
حسن صحرایی «عقیق» را یکی از سریالهای خوب و آموزنده تلویزیون توصیف کرد و دربارهاش گفت: سریال خوبی بود، دیالوگهای جذابی داشت و مخاطبپسند بود. یکی از ویژگیهای سریال این بود که تکرارش زمان مناسبی بود و اگر کسی پخش اول را از دست میداد، میتوانست تکرار سریال را ببیند.
او که در آهنگسازی و ترانهسرایی دستی بر آتش دارد، موسیقی تیتراژ سریال عقیق را یکی دیگر از نقاط قوتش برشمرد و توضیح داد: موزیک سریال به قدری برایم جذاب بود که باعث میشد حتما عقیق را تا پایان تیتراژ تماشا کنم.
صحرایی همچنین کار بازیگران سریال را تمجید کرد و گفت: به نظرم بازیگران برای نقشها مناسب بودند؛ بخصوص بازیگر نقش احد شیرو خیلی خوب بازی کرده بود. همین بازیگر در ماه مبارک رمضان در سریال «زیر پای مادر» با کامبیز دیرباز بازی داشت و نقشی برعهده داشت که با نقشش در این سریال بسیار متفاوت بود. من اصلا فکر نمیکردم بتواند چنین نقشی را بازی کند.
به دنبال معنای عمیقتر
محسن نوری معتقد است سریال «عقیق» میتوانست داستان پرمعناتری را به نمایش بگذارد که نشاندهنده دلیل زنده ماندن عشق به امام حسین(ع) طی سالها و قرنهای مختلف باشد. نوری در این باره گفت: عقیق میتوانست تاریخی نباشد، اما وقتی قرار بر این شده که یک داستان تاریخی را برای محرم نمایش بدهد باید حتما حرف مهمتر و جدیتری داشته باشد و داستان عمیقتر و پرمعناتری را به نمایش بگذارد. به نظرم این سریال از ظرافتها و جذابیتهای داستانی خالی بود. او که در ماه محرم سریال «هاتف» را هم تماشا کرده است، درباره این سریال افزود: هاتف داستان جذاب و گیرایی داشت و خوشبختانه از پایان خوبی هم برخوردار بود. اینکه میفهمیم همسر ریحانه به شیوه اینترنتی پولها را دزدیده، ایده خوبی بود و خوشبختانه کمک کرد که پایان سریال تکراری و کلیشهای نشود، اما بازی برخی بازیگران این سریال به نظرم خیلی خوب نبود.
آموزههای دینی و معنوی
عالمتاج رشیدی، از علاقهمندان پیگیر سریالهای تلویزیونی است و تاکید دارد اگر سریال خوبی باشد، تماشای آن را از دست نخواهد داد.
این بانوی بازنشسته فقط چند قسمت از سریال عقیق را تماشا کرده و درباره رها کردنش میگوید: در این قسمتهایی که من تماشا کردم چیزی که به مخاطب منتقل میشد، استرس بود، اضطراب، نگرانی و یک موسیقی اذیتکننده. این سریال خیلی خوب رنج آدمهای آن دوره را نشان میداد، اما تلویزیون باید کمی هم به فکر روحیه مردم باشد.
رشیدی به جای خالی سریالهای تاثیرگذار و آرامشبخش اشاره کرد و گفت: امام حسین(ع) به میدان نرفت، مگر برای آزادی و آزادگی بشر و تن به شهادت نداد، مگر برای رستگاری مسلمانان. چرا به جای نشان دادن رنجها، دردها، تلخیها و زشتیها، مثل گذشته آثار پرمعنا، عمیق و امیدبخش ساخته نمیشود که مهر، عشق، زیبایی و معنویت را به نمایش بگذارد. این تماشاگر تلویزیون تاکید کرد: مردم به اندازه کافی با مشکلات متعدد دست و پنجه نرم میکنند و هر کسی که بخواهد، میتواند تاریخ را بخواند و بفهمد چه اتفاقاتی رخ داده است. چیزی که اهمیت بیشتری دارد، آموزش درسها و آموزههای دینی و معنویت در سریالهای تلویزیونی است.
لحظههایی برای با هم بودن
بهروز ابوشه کمی برای گفتوگو با روزنامه جامجم نگران بود چون اطمینان نداشت به عنوان کسی که در حال انجام خدمت نظام وظیفه است، اجاره گفتوگو دارد یا نه اما به او اطمینان دادیم هیچ سربازی برای اظهار نظر درباره سریالهای تلویزیونی دچار مشکل نشده است.
ابوشه که اهل گنبد کاووس است، سریال «هاتف» را دیده است. او درباره این سریال گفت: به نظرم بسیار خوب بود، داستان جذابی داشت و من همراه تمام اعضای خانواده این سریال را تماشا میکردیم.
وی همچنین بازی زیبا بروفه را در این سریال پسندیده و تاکید کرد: خانم بروفه خیلی طبیعی ظاهر شده بود و به نظر نمیرسید که دارد بازی میکند. البته بقیه بازیگران هم خوب بودند. متاسفانه ابوشه نتوانسته بود قسمتهای پایان سریال «هاتف» را ببیند، اما خوشحال است که به بهانه این سریال چند شبی او و اعضای خانوادهاش در کنار هم بودند و لحظات خوبی را با هم گذراندند.
حرفی از جنس معرفت
مریم علیآبادی سریال «عقیق» را اثری تاثیرگذار توصیف کرد به شرط آنکه مخاطب حوصله میکرد و پای آن مینشست. او در این باره توضیح داد: قصه سریال عقیق خیلی کند و دیر شکل گرفت. زمان زیادی صرف معرفی شخصیتها شد و مخاطب بعد از کلی اتفاق و انبوهی از دیالوگها در نهایت میتوانست بفهمد چه اتفاقی در حال وقوع است.
به گفته علیآبادی، اگر مخاطبی این مرحله را پشت سر میگذاشت حتما از تماشای سریال لذت میبرد و با بقیه ماجراها همراه میشد.
این بانوی جوان درباره سریال «هاتف» گفت: افت و خیزهای قصه را دوست داشتم، اما گافهای زیادی میشد از سریال گرفت. از همان تغییر بازیگر در قسمتهای اول تا نکات ریز و درشتی که معلوم است سریال را خیلی سریع و شلخته ساختهاند، اما به لحاظ محتوایی داستانی را روایت میکرد که میتواند زبان حال همه ما باشد.
علیآبادی درباره محتوای این دو سریال توضیح داد: هر کدام از این سریالها نقاط ضعف و قدرتی داشتند، هر کدام حرف و پیامی ارائه میکردند، اما به نظرم جای چیزی که بتواند عشق به امام حسین(ع) و ارادت قلبی مردم ایران به سالار شهیدان را نشان بدهد، در این سریالها خالی بود.