رها حاجی زینل بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون این روزها فیلم سینمایی "خفهگی" به کارگردانی "فریدون جیرانی" را روی پرده سینماها دارد. وی در این فیلم در نقش "پروین درخشان" ظاهر شده است.
وی پیش از این سابقه بازی در آثار سینمایی و تلویزیونی همچون "مثل یک کابوس"، "شاباش"، "بی خداحافظی" و "زنجیره" را در کارنامه دارد.
عمده فعالیت حاجی زینل پیش از حضور در عرصه تصویر به بازی، کارگردانی و ساخت موسیقی در تئاتر بر می گردد. وی در پانزدهمین جشنواره تئاتر دانشجویی سوره توانست تندیس بهترین طراحی موسیقی را برای نمایش "سیاه چالهها" به دست آورد.
تیراندازی در تئاتر، مربع، مسافران، قضاوت، آشویتس زنان، داستان خرسهای پاندا و آخرین نبرد از جمله آثار نمایشی هستند که وی در آنها به ایفای نقش پرداخته است.
حاجی زینل این روزها علاوه بر اکران فیلم خفه گی، مشغول تمرین برای حضور در نمایش موزیکال الیورتوئیست به کارگردانی حسین پارسایی است تا از ابتدای آذر ماه روی صحنه تالار وحدت برود. با وی به گفت و گو نشستیم.
به تازگی فیلم "خفه گی" ساخته "فریدون جیرانی" در سینماهای ایران اکران شده است که شما هم در آن به ایفای نقش پرداختهاید. کمی در مورد تجربه همکاری با فریدون جیرانی و همین طور فیلم خفهگی بگویید؟
از اکران فیلم بسیار خوشحال هستم زیرا این اثر نقطه عطفی در کارنامه ام بود و از سال گذشته بی صبرانه منتظر این لحظه بودم. این برای اولین بار بود که چنین ژانری را در سینما تجربه میکردم. فضای سرد و خاکستری فیلم با ریتم کند آن برایم اتفاقی کاملاً تازه بود. زیرا بازی در این فضا با سایر نوع بازیهایی که تا به حال انجام داده بودم متفاوت بود.
بازی برای فریدون جیرانی برایم افتخار بزرگی بود و آنچه بیش از همه مرا مجذوب خود کرد، صبر مثال زدنی وی برای هر سکانس و برداشت بود. بعد از آنکه نتیجه کارم را در فیلم دیدم، به درستی متوجه تاثیر صبوری و دقت جیرانی در خلق این اثر شدم.
این اولین بار نبود که شما جلوی دوربین سینما قرار می گرفتید. در چه کارهایی حضور داشتید و تفاوت اصلی خفه گی با آثار قبلی شما در چیست؟
به غیر از بازی در تئاتر و فیلم های کوتاه، دو بار در آثار بلند سینمایی بازی کرده بودم. اولین بار در فیلم "شاباش" حامد کلاهداری نقش کوتاهی را ایفا کردم و بعد از آن در فیلم "بی خداحافظی" احمد امینی به ایفتای نقش پرداختم. "خفه گی" سومین تجربه سینمایی و به نوعی بهترین تجربه جدی ام در عرصه سینما است.
این فیلم به نسبت دو فیلم قبلی واقع گرایانه نبود و فضایی کاملاً کلاسیک و خنثی داشت. همین نوع از کار بازی متفاوتی را از سوی هر بازیگری میطلبد. با اینکه در دو فیلم قبلی هم در نقش پرستار ظاهر شده بودم و همین طور در سریال "مثل یک کابوس" شهرام شاه حسینی نقش یک سوپروایزر بیمارستان را داشتم، اما نقش "پروین درخشان" فیلم خفه گی با تمام این بازی ها تفاوت داشت. در ابتدا جالب است بدانید در این فیلم بازیگران تا حد امکان پلک نمیزدند و همین کار را سخت و البته جالب کرده بود. بازی در چنین فضایی، بیشتر در تئاتر تجربه شده، اما اتفاق سینمایی اش برایم کاملاً تازگی داشت.
به نظر شما دلیل استقبال مردم از فیلم خفه گی با توجه به سبک خاص این فیلم در چیست؟
در ابتدا باید این را متذکر شوم که سینمای فریدون جیرانی مخاطب خاص خود را همیشه داشته و دارد. از طرفی عاملی که مکمل این قضیه شده را باید در نوع خاص اثر دید. این روزها اکثر آثار سینمایی حول مسائل اجتماعی هستند و مردم نیازمند سبک و داستانی تازه بودند. در فیلم خفه گی احساس، عشق، نفرت، خشم و قتل وجود دارد. مضامینی که شاید در سایر فیلمها هم دیده میشود اما وجه تمایز خفه گی با سایر آثار در نوع متفاوت ساخت این فیلم سینمایی است. ساختاری کلاسیک آمیخته با داستانی که کاملاً به روز و مدرن است.
آیا برنامه تازه ای برای حضور در سینما دارید؟ بازی در فیلم خفهگی انتخاب شما را به عنوان یک بازیگر سختتر نمیکند؟
با توجه به حضورم در تئاتر و بازی در دو نمایش که تا پایان سال به طول خواهد انجامید نمیدانم آیا امکان حضورم در سینما وجود دارد یا نه. البته پیشنهاداتی شده که فعلاً در حد پیشنهاد هستند و هنوز چیزی قطعی نشده است. بعد از فیلم خفه گی،دیگر نمیخواهم نقش پرستار را بازی کنم و در ماه گذشته بازی در یک فیلم را به خاطر نقش مشابه رد کردم. بازی در فیلم خفه گی و اعتماد فریدون جیرانی باعث شد تا جسارت بیشتری پیدا کرده و خودم را جدیتر بگیرم. این بدان معناست که در انتخابهایم بیش از پیش دقت کرده و سعی میکنم در فیلمی بازی کنم که چالش بزرگتری برایم به عنوان یک بازیگر در خود داشته باشد. میخواهم در نقشی جدیتر و پررنگتر در سینما حاضر شوم.
شما در عرصه تئاتر هم فعالیت دارید و بر اساس آخرین اخبار به زودی به روی صحنه تالار وحدت خواهید رفت. از این نمایش کمی بگویید.
از تیر ماه امسال مشغول تمرین حرکت و موسیقی برای نمایش موزیکال "الیورتوئیست" به کارگردانی حسین پارسایی هستم که این نمایش از یکم آذر ماه امسال به مدت دو ماه در تالار وحدت تهران روی صحنه خواهد رفت. الیورتوئیست با توجه به تعداد زیاد بازیگران همچنین حضور ارکستر بادی کارا به رهبری "بردیا کیارس" در نوع خود، اتفاق تازه ای در کارنامه بازیگری ام است.
از شروع این همکاری تاکنون به مدت 5 ماه است که مشغول تمرینات سنگین حرکت زیر نظر "علی براتی" هستیم و هر چه به شروع اجرا نزدیکتر میشویم این تمرینات با تلفیق حرکت، موسیقی، طراحی صحنه و کارگردانی فشردهتر میشود.
کمی در مورد نقش خود در نمایش الیورتوئیست بگویید؟ تاکنون تجربه بازی در یک نمایش موزیکال را داشتهاید؟
پیش از این در ارکستر فیلارمونیک تهران سابقه حضور در گروه آوازی و کرال را داشتم، اما الیورتوئیست اولین تجربه بازی من در یک نمایش موزیکال محسوب میشود. در این نمایش، نقش یکی از گلفروشان شهر لندن در سال 1838 میلادی را ایفا میکنم. نقش فرشتهای را دارم که با گلهای رز قرمزش امید را در اوج نامیدی برای الیور زنده نگه میدارد.
در فیلم خفه گی و حالا در نمایش الیور توئیست بازی با بازیگران با تجربه سینما و تئاتر را تجربه کردید. این همکاری برای شما به عنوان یک بازیگر چه ویژگی هایی داشته است؟
اولین اتفاق جالب در مورد این دو پروژه، همکاری من در هر دو اثر با نوید محمدزاده است. در فیلم خفهگی با بازیگرانی همچون الناز شاکردوست، نوید محمدزاده، پردیس احمدیه و پرویز پورحسینی بازی مستقیم داشتم و در الیورتوئیست نیز همکاری با مهناز افشار، آتیلا پسیانی، سعید چنگیزیان، کاوه آهنین جان، داریوش موفق و هوتن شکیبا را تجربه میکنم. به عنوان بازیگری جوان، حضور در کنار این عزیزان به نوعی کلاس آموزشی است و میتوانم در هر دو مدیوم سینما و تئاتر، با ریزهکاری ها و تکنیکهای بازیگری بهتر و بیشتر آشنا شوم. بازی در سینما و تئاتر هر کدام تفاوتهای خاص خود را دارد. به عنوان مثال در سینما با توجه به تعداد کاتهای زیاد میتوان با نوع درست حفظ فضا و تمرکز در بازیگری آشنا شد. در تئاتر نیز میتوان به تداوم حس و تکنیک در مدت زمانی طولانی یک نمایش نزدیک شد.
در حال حاضر عرصه برای ورود جوانان به سینما چگونه است؟ شما به عنوان کسی که سالها در تئاتر فعالیت کرده، این راه را چگونه می بینیند؟
در حال حاضر کلاسهای آموزشی زیادی افتتاح شده و علاقهمندان علاوه بر دانشگاه میتوانند از طریق این دورهها و با تلاش به آنچه میخواهند در بازیگری برسند. در گذشته، این فضاها کمتر بود و برای حضور در عرصه بازی فرصتهای کمتری داشتیم. از طرفی تعداد تماشاخانههای تئاتر افزایش پیدا کرده و همین طور تولیدات سینما و تلویزیون افزایش پیدا کرده که این هم در نوع خود راه را بازتر کرده است.
در کنار این عوامل خوشبختانه شاهد این هستیم که که تماشاگران استقبال بسیار خوبی از هنرهای نمایشی و سینما به عمل میآورند و همین عاملی شده علاقه و انگیزه برای حضور در بازیگری دو چندان شود. در این بین نگاه مسئولین فرهنگی نیز به بخش بازیگری جدیتر شده و در دانشگاه حتی رشته ای مخصوص بازیگری تدریس میشود.
به نظر شما مشکل این روزهای سینمای ایران در چیست. منظورم موضوعات تکراری در فیلم ها و عدم تنوع در بازیگران است.
مشکل اصلی و ابتدایی سینمای ایران نبود فیلمنامه است. در سینما فیلمنامه خوب بسیار کم داریم و همین باعث شده تا حتی اگر بازیها و کارگردانی به نحو احسنت هم کار خود را انجام دهند، باز هم با محصول نهایی نه چندان خوبی روبرو می شویم. فیلمنامه رکن اصلی و اساسی سینما است و به نظرم باید بیشتر و بهتر باید به این مشکل پرداخته شود.
نمیدانم چرا اکثر فیلمنامه و فیلمها به دنبال تبعیت از ساختار آثار هالیوودی هستند. از طرفی در سینما به شکلی جدی با کمبود ایده روبرو هستیم. اکثر فیلمنامهها به ایدهها و موضوعات تکراری میپردازند و این باعث شده تا مخاطب با آثار تکراری روبرو شود.
در حال حاضر متاسفانه در سینمای ایران آموزش درستی از فیلمنامه نویسی وجود ندارد و تمامی آثار به توانایی شخصی افراد بر می گردد و بهتر بگویم ساختاری نظاممند برای آموزش درست فیلمنامه نویسی در سینمای ایران نداریم.
تا آنجا که میدانم به زودی نمایش هجوم را در تماشاخانه ارغنون روی صحنه خواهید برد. در مورد این کار بگویید و اینکه در این اثر چه سمتی را برعهده دارید؟
نمایش هجوم اسفند ماه امسال در عمارت ارغنون روی صحنه خواهد رفت. هجوم دومین تجربه کارگردانی اجرای عموم آثار نمایشی توسط من خواهد بود. البته پیش از این کارگردانی چندین نمایشنامه خوانی را نیز بر عهده داشته ام، اما پس از "آشویتس زنان" این اثر دومین تجربه ام در مقام یک کارگردان است.
همواره به دنبال تجربه و ایدههای نو هستم و نمایش هجوم در راستای همین خواسته ام است. نام این نمایش شاید در بردارنده نوعی تشویق و جنگ است اما باید بدانید که مخاطب با اتفاق بسیار متفاوتی در هجوم روبرو خواهد شد. هجوم روایتگر نگاه تازهای به مقوله جهان پس از مرگ است. نگاهی که انسان را در مواجهه با مرگ و زندگی به چالش میکشد.
این دومین همکاری و تجربه من با همسرم، علی صفری است. بعد از آشویتس زنان این دومین بار است که در مقام کارگردان و وی به عنوان نویسنده در یک نمایش همکاری میکنیم و همین اتفاق در نوع خود برایم بسیار دلچسب است. همانطور که گفتم همیشه از داستان و ایده های نو استقبال میکنم و علی صفری همیشه در نوشتههایش ایدههایی داشته و دارد که در تئاتر ایران اتفاقی کاملاٌ نو و بکر است.
از شهریور ماه امسال مشغول انتخاب بازیگر، پرداختن به طراحی صحنه، ساخت موسیقی و طراحی لباس و گریم بودهایم. جدا از این مراحل به طور مجزا در کنار همسرم به تحلیل و واکاوی متن مشغول بوده ام و به امید خدا از دی ماه تمرینات هجوم به طور رسمی و منسجم آغاز خواهد شد. البته این را هم بگویم که مثل اکثر گروه های جوان عرصه تئاتر ما هم با مشکل بودجه و همین طور عدم حضور تهیه کننده تئاتر روبرو هستیم. مشکلی که سرعت ما در تولید اثر را کند کرده و ما را در کیفیت بهتر ارائه نمایش محدود کرده است.
سال 96 برای شما سال شلوغ و پرکاری بود. سال 97 را چگونه میبینید و آیا به جز آثاری که در مورد آنها صحبت شد پیشنهاد جدی برای بازی در پیش خواهید داشت؟
همانطور که خودتان گفتید خوشبختانه سال 96 اتفاقات بسیار خوبی را در عرصه بازیگری، کارگردانی و موسیقی پشت سر گذاشتم. علاوه بر بازی در خفهگی و همچنین نمایش الیورتوئیست، ساخت موسیقی نمایش "آشویتس زنان" را طی همین سال تجربه کردم. به غیر از کارگردانی نمایش "هجوم" در اسفند ماه امسال پیشنهاد جدی برای بازی در یک اثر نمایشی را نیز دارم که هنوز قطعی نشده و به محض بستن قرارداد آن را اعلام خواهم کرد. برای سال 97 هماکنون بازی من در نمایش "مربع" به نویسندگی و کارگردانی "علی صفری" قطعی شده است. این نمایش دومین نمایشنامه از مجموعه "سه گانه دشت" است که بعد از هجوم روی صحنه میرود. علاوه بر این در عرصه سینما صحبتهایی شده که هنوز قطعی نیست اما آنچه مسلم است اینکه میخواهم با وسواس بیشتر نقشی جدی را در سال 97 تجربه کنم. در بخش موسیقی نیز به همراه گروه خوبم با نام "سایرنس" در صدد ضبط و انتشار آثار خود در قالب آلبومی مجزا هستیم که به امید خدا خبرهای خوبی از آن خواهید شنید.