بهانه ما برای این گفتوگوی ویژه، زادروز زندهیاد پیمان ابدی است؛ کسی که با بازگشت خود به ایران، تحولی مثبت در بدلکاری به وجود آورد و سطح این رشته را در سینمای ایران ارتقا داد. اقدسی، به عنوان یکی از نتایج درخشان جریان ایجادشده توسط ابدی، در متن پیشرو به همه سوالات ما و شما درباره حرفه هیجانانگیز و آغشته به خطر بدلکاری پاسخ داده است.
مقایسه بدلکاری ایران و جهان
دو اسکاری که آقای اصغر فرهادی گرفته است، به این معنی نیست که سینمای ایران حرفهای شده و میتواند جوایزی از این دست را درو کند. حضور متداول یک نفر، یعنی آقای فرهادی نشان میدهد که ایشان بینظیر و استثناست، هرموقع ده کارگردان از سینمای ایران توانستند در عرصه جهانی و در این سطح بدرخشند و برنده اسکار شوند، آن وقت میتوانیم بگوییم سینمای ایران در دنیا مدعی است. من در همین ماه در شش کار خارجی حضور داشتم، یعنی از ایران برای کارهای هالیوودی دعوت میشوم. این نشاندهنده این نیست که ایران چه بدلکاران حرفهای دارد، متاسفانه الان فقط من هستم که به این شکل کار میکنم. هرموقع بچه من بدلکار شد و بچه او بدلکار شد و افراد دیگری هم به این جریان استمرار دادند، میتوانیم به بدلکاری ایران امیدوار باشیم. با این همه معتقدم، بدلکاری ایران خیلی پیشرفت کرده، چون نگاه نویسندهها، کارگردانها و تهیهکنندههای سینمای ایران به این موضوع عوض شده و این برایم خیلی باارزش است. خیلی خوشحالم که میبینم تیمهای بدلکاری دیگری با جدیت کار میکنند. گاهی پیش میآید که استاندارد کار نمیکنند، اما همین که با جدیت کار میکنند، به معنی پیشرفت است.
بیمه و تامین ایمنی
خود بدلکار مسئول تامین ایمنی و امنیت در جایی است که کار میکند، اما اینکه چقدر مدیران پروژه به حرفها و نکات مطرح شده توسط او درباره ایمنی اهمیت میدهند، بحث دیگری است. درباره بیمه هم باید بگویم که پروژه معمولا عوامل خود از جمله بدلکاران را بیمه میکند.
احترام به استاد
وقتی استاد پیمان ابدی در قید حیات بودند، من دو سال بود که تیم خودم ـ گروه بدلکاری 13ـ را داشتم و با ایشان در یک زمینه همکار بودم. یادم است، یک بار آقای ابدی را در خیابان دیدم و وقتی به ده متری ایشان رسیدم، روی زانو راه رفتم تا به سمتش بروم و به او سلام کنم؛ به خاطر اینکه بچههای گروهش ببینند من که از ایشان جدا شدم و یک تیم دیگر بدلکاری تشکیل دادم، چقدر آقای ابدی را دوست دارم و چقدر به استادم احترام میگذارم. فکر نمیکنم هیچ وقت چه من و چه هرکس دیگری در ایران بتواند جای پیمان ابدی را بگیرد. به خاطر اینکه او جریانساز بود و جریان بدلکاری را در ایران شکل داد. قبل از او هم بدلکاری میکردند، اما اینکه چه کسی بتواند یک تحول ایجاد کند، از همه چیز مهمتر است. پیمان ابدی یک تحول در بدلکاری ایران ایجاد کرد که نتیجه آن من و دیگرانی هستیم که موفقیتهایی درعرصه جهانی کسب کردهایم.
قابل توجه علاقهمندان بدلکاری
کسی که بخواهد بدلکار شود، باید دو سال آموزش ببیند و اگر بخواهد با گروه من کار کند، طی این دو سال سر صحنههای فیلمبرداری حضور پیدا میکند و به صورت کارآموز کار خواهد کرد. اگر نکات سخت و مهمی را که خودم در کار لحاظ میکنم، رعایت کند، بعد از دو سال اجازه دارد با تیم ما همکاری کند، اما اصولا هرکس بخواهد این حرفه را به عنوان شغل انتخاب کند، اشتباه است، به خاطر اینکه خیلی چیزهای این حرفه تناسبی با درآمد آن ندارد.
حمله به «توجه زرد»
دو ماه پیش یک برنامه ده ثانیهای در صربستان اجرا کردم و رئیسجمهور آن کشور اینقدر از این برنامه خوشش آمد که مرا برای ناهار به قصرش دعوت کرد. هفته پیش که آنجا بودم، مشاور رئیسجمهور صربستان گفت که تو ستاره آن جشنواره بودی و درخشیدی. برایم جالب است که کار به این بزرگی را در صربستان کردم، اما هیچ بازخوردی در کشورم نداشت. درعوض اخبار کشور من میتواند اینقدر زرد باشد تا مدام آدمی را پوشش دهد و دنبال کند که خودش را آرایش میکند و به اسپانیا میرود تا فوتبالیستی را از نزدیک ببیند و با او عکس بگیرد. در صربستان به من و تیمم بها دادند و خواستند سالی دو بار آنجا اجرای برنامه داشته باشم و ورکشاپ بدلکاری برگزار کنم، اما اینجا سادهترین امکانات یک باشگاه را هم برای کارم ندارم و برای آموزش هموطنانم دچار مشکل هستم. باوجود پیشنهادهای مالی خوب از دیگر کشورها، حاضرم با پول خیلی کم در کشور خودم کار کنم و این تجربه را انتقال دهم و این علم در ایران پیشرفت کند؛ درحالی که میبینیم چه پولهای هنگفتی در ورزش بریز وبپاش میشود. بدلکاری شاخهای است که هم میتواند موردحمایت ارشاد باشد و هم وزارت ورزش، اما هیچ کدام از این دو نهاد حاضر نیستند کوچکترین حمایتی از ما داشته باشند.
سیمرغ بلورین بهترین بدلکار اهدا میشود به...
در همه دنیا جشنوارهها و رویدادهایی مختص به بدلکاری وجود دارد؛ هم به شکل عمومی و هم انحصاری بدلکاری خانمها و جشنوارهای هم منحصرا برای آقایان. در رشتههای گوناگون بدلکاری، جایزههای مختلفی به برندهها اهدا میکنند. اینقدر برای بدلکاری تنوع قائل میشوند که باعث پیشرفت این رشته میشود، اما متاسفانه در ایران چنین توجهی وجود ندارد و حتی به صورت کلی، جایزهای را برای بدلکاران قائل نمیشوند. با تمام وجود سعی میکنم در جشنواره فیلم فجر، یک سیمرغ برای بدلکاران قائل شوند. جالب اینجاست که در جشنواره به طراحی پوستر فیلم، سیمرغ داده میشود، اما به بدلکارانی که با جان خود برای خلق صحنهها مایه میگذارند، جایزهای تعلق نمیگیرد.
پیشرفت فناوری؛ تهدید یا فرصت؟
شاید این ذهنیت پیش بیاید که با پیشرفت فناوری و جلوههای ویژه رایانهای، دیگر نیازی به حضور بدلکار نیست، اما به موازات رشد فناوری، بدلکاری هم پیشرفت میکند و تغییر سیستم میدهد. الان برای گیمها و انیمیشنهای مختلف از بدلکار استفاده میشود. خودم دو کار، یکی در ایران و یکی در خارج از کشور انجام دادم که روی ما موشن کنترل نصب شد و کارهای شخصیتهای گیم و انیمیشن را انجام دادیم.
در پاسخ سوال «ما روز جهانی بدلکاری داریم؟»
ما کوفت بدلکاری هم نداریم! همین جوری بنویسید. ما روزهایی مثل انیمیشن، ورزشکار، مربی، معلم و کلی روز برای مشاغل دیگر داریم، اما دریغ از یک روز برای بدلکاری.
آمادگی برای هر اتفاق
وقتی یک شخص بدلکار میشود، شغل خودش را انتخاب کرده است و حتما عاشق کارش است که بدلکاری میکند. به همین دلیل، او آمادگی هر اتفاقی را در این شغل دارد، اما خانوادهاش که این شغل را انتخاب نکردند. به همین خاطر آنها از لحاظ روحی با این مساله درگیرترند. اینکه چقدر یک بدلکار میتواند به خانوادهاش اطمینان خاطر دهد، از آن سوالات سخت است. همین چند وقت پیش در آمریکا در فیلم دِدپول2 یک بدلکار موتورسوار خانم، در یک صحنه جانش را از دست میدهد. در خیلی جاهای دنیا بدلکاران جان و سلامت خود را از دست میدهند. خطر، قانون طبیعی این کار است.
از تام کروز تا جکی چان و جیمزباند
گاهی بازیگرانی مثل تام کروز بدلکاری بعضی از کارهایشان را خودشان انجام میدهند، البته به این دلیل که تهیهکننده فیلمهای خودش است، این اجازه را دارد. چون اگر اتفاقی برای بازیگر بیفتد، فیلم و پروداکشن متوقف میشود، به خاطر همین به بازیگران اجازه نمیدهند چنین کاری را انجام دهند، با اینکه توانایی انجام خیلی از آن کارها را دارند. به این دلیل است که بدلکاران به جای آنها کار میکنند، اما تام کروز با قبول مسئولیت این کار، بعضی صحنههای سخت را خودش بازی میکند، این کار برای بیننده هم خوشایندتر است وقتی میبیند قهرمان فیلمش، خودش آن کار خطرناک را انجام میدهد. البته در فیلم آخرش و موقع پریدن، زانویش با سطح محل پرش برخورد کرد، آسیب جدی دید و فیلمبرداری متوقف شد. درباره جکی چان هم که میگویند صحنههای سخت و خطرناک را خودش بازی میکند، باید بگویم ازهمان شروع کار حرفهایاش بدلکار داشته و تا همین الان از بدلکار استفاده کرده است. البته بجز آن فیلم «اژدها وارد میشود» که در صحنهای از بروس لی کتک میخورد. یادم است سرصحنه یکی از فیلمهای جیمزباند، «اسکایفال» هم که بودیم، دنیل کریگ (بازیگر نقش جیمزباند) آمادگی کامل بدنی داشت، اما با این حال به دلایلی چون مسئولیت تهیهکننده و حفظ ایمنی، بدلکار به جای او کار میکرد. در سینمای ایران هم بعضی مواقع پیش میآید که بازیگران دوست دارند برخی صحنههای سخت را خودشان انجام دهند، اما لزوما دوست داشتن کافی نیست و باید تمرین کنند. درصد خیلی کمی از بازیگران ما هستند که تمرین میکنند و آمادگی جسمانی لازم را دارند، ولی باز به معنی بینیازی از بدلکار نیست.
خود بدلکار را عشق است!
در فیلم و سریالهای مختلف، به جای بازیگران زیادی کار بدلکاری انجام دادم، اما هیچ وقت برایم فرقی نمیکرد جای کدام بازیگر باشم. بیشتر این برایم اهمیت دارد که چه کاری را میخواهم در صحنه انجام دهم. اتفاقا بسیاری از صحنههای خیلی باحالی که انجام دادهام، جای آدم خاص یا کاراکتر مهم فیلم نبوده است، مثل پرشها یا چپ کردنهای ماشین یا پریدن از ارتفاع خیلی بلند. ضمن اینکه بازیگران خیلی هم دوست ندارند بگویند چه کسانی نقش بدل آنها را بازی کردهاند.