مژده لواسانی با انتشار این عکس در اینستاگرامش نوشت: هشت آبان هشتاد و شش... روزی مثل فردا... یک دهه ی پیش را خوب یادم است... با دلهره ای عجیب،زودتر از وقتِ هر روز از خواب پریدم و مثل همیشه خواب و بیدار به موبایلم سر زدم، چقدر پیام آمده بود اولِ صبح! باز نکرده دیدم که دوست شاعرم نوشته بود: و ناگهان چقدر زود دیر می شود.... دلم ریخت تمام پیام ها خبر از رفتن مردی در آستانه ی پنجاه سالگی میداد که برای رفتنش از دنیای شعر،دنیای ما،دنیای عاشقانه ها،خیلی زود بود... این رسم دنیاست به هرچیز دل ببندی،زودتر از تو میگیرد و من چه عجیب در کودکی و نوجوانی ام از همان روزهایی که برنامه ی محبوب نوجوانیِ مان"نیمرخ" با شعر او آغاز می شد که: "این روزها که می گذرد هر روز، احساس میکنم کسی در باد فریاد می زند...از همان روزها، دلبسته ی اشعار مردی بودم که "قیصرِ شعرِ ما" بود... زود رفت انقدر زود که فرصت دیدار دوباره اش بر دلم تا همیشه ماند... آقای امین پور عزیز،ناگهان چقدر زود دیر میشود.