روند اکران فیلم ها در یکی دو ماه اخیر سرعت عجیبی گرفته. فیلم ها روی پرده می آیند؛ نمایشی نصفه نیمه و کوتاه را تجربه می کنند؛ فروشی معمولی را به ثبت رسانده؛ و به سرعت جای خود را به فیلمی دیگر می دهند تا آن هم بیاید و تمام این مراحل را یکی یکی به تکرار نشیند؛ و آمار فیلم های نمایش داده شده امسال را از رکورد قبلی و رکوردهای قبل تر بالاتر ببرد؛ و کسی هم کاری ندارد که این رویه چه آسیب هایی به فیلم ها و فیلمسازان و روند طبیعی رشد و بالیدن فیلمسازان در یک فضای نرمال اقتصادی می زند...
ملی و راههای نرفتهاش
داستان تلخی است...
جدیدترین فیلم اکرانشده تهمینه میلانی بسان دیگر آثار کارنامه این فیلمساز اجتماعینگر داستانی دارد درباره مسائل و مصایب زندگی بهعنوان یک زن در جامعه مردسالار امروز. ملی و راههای نرفتهاش که در ادامه نگاه منتقد تهمینه میلانی اینبار روی خشونت خانگی متمرکز شده؛
ملی و راههای نرفتهاش به سیاق دیگر فیلمهای تهمینه میلانی در ارتباط با منتقدان چندان راضیکننده جلوه نکرده و نقدهای منفی تندوتیز زیادی درباره آن نوشته شده که البته با توجه به موقعیت همیشگی میلانی در مواجهه با منتقدان طبیعی به نظر میرسد.
حمایت از تولید ملی
ششمین فیلم کارنامه حسین قناعت بعد از فیلمهای من و نگین دات کام، ماجراهای اینترنتی، زخم شانه حوا، دزد و پری و دو دزد و دو پری؛ داستان چهار کودک و نوجوان ٧ تا ١١ ساله تکواندوکار است که بعد از اینکه میفهمند پدرانشان که کارگران یک کارخانه تولید لوازمالتحریر در شرف تعطیلی هستند، قرار است کارشان را از دست دهند، برای جلوگیری از بیکاری پدرانشان و گیر انداختن قاچاقچیان این کالا که درواقع عاملان اصلی این تعطیلی هستند، به تعقیب آنها میپردازند و ماجراهایی شاد، اکشن و سرگرمکننده رقم میزنند...
قهرمانان کوچک علاوه بر اینکه در نمایش عمومیاش بازتاب رسانهای و انتقادی خاصی نداشته و درحالیکه حدود ٢٠ روز از آغاز نمایشش میگذرد، در سکوت روی پرده است؛ در گیشه سینما نیز فیلمی تاکنون شکست خورده قلمداد میشود و تا لحظه نوشتهشدن این مطلب در شانزدهمین روز اکرانش کمتر از ٥٠میلیون تومان فروخته است که در سینمای موسوم به سینمای کودک و نوجوان سالهای اخیر اتفاقی شگفتانگیز نیست. در قهرمانان کوچک برزو ارجمند، بیژن بنفشهخواه، بهنوش بختیاری، آناهیتا همتی، ارژنگ امیرفضلی، نادر سلیمانی، شهرام قائدی، عباس محبوب، یوسف کرمی، افشین سنگچاپ و بازیگران خردسال یاس نوروزی، پارسیا شکوریفر، عرفان برزین، کامیار محمدی، امیرکیان عبدی و ایمان امیری ایفای نقش کردهاند.
حسین قناعت درباره قهرمانان کوچک گفته: ابتدا که ساخت این فیلم با موضوع حمایت از تولید ملی و ایران پیشنهاد شد، با عمق فاجعه و مضرات عدم توجه به کالای ایرانی هنوز آشنا نشده بودم، اما پس از مدتی که اطلاعات کسب کردم و سراغ خانوادههایی رفتم که در اثر ورود محصولات قاچاق به ایران و تعطیلی کارخانههای تولیدات محصولات داخلی آسیبدیده بودند، از شدت آسیب این امر به جامعه و اقتصاد آگاه شدم.
مالاریا
دنبالهای بر نفس عمیق و دربند
ششمین فیلم کارنامه پرویز شهبازی در خلاصه داستانش نوشته شده و داستان دختر و پسری است که در تهرانگردیهای خود با مردی برخورد میکنند که مشکلی دارد و آنها سعی میکنند راهحلی برای این مشکل پیدا کنند.
این فیلم که برخلاف نمایشش در دوره سیوچهارم جشنواره فیلم فجر در فستیوالهای خارجی موفقیتی نسبی به دست آورد و توانست در هفتادوسومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم ونیز در بخش رسمی مسابقه افقها پذیرفته شود و منتخب جشنوارههای ورشو لهستان، بوسان کرهجنوبی، شیکاگو و... بوده؛ تصاویری ملموس از تهران معاصر و واقعیت جوانان ایرانی در معرض خطر ارایه میکند و از این منظر در راستای فیلمهای جوانانه کارنامه شهبازی چون نفس عمیق و دربند قرار میگیرد.
پرویز شهبازی در گفتوگو با اسکرین دیلی درباره مالاریا میگوید: من ۱۳سال است که درباره جوانان ایرانی فیلم میسازم. این فیلم از نظر فرمی دنبالهای بر فیلم قبلی من نفس عمیق و دربند است که هر دو درباره جوانان ایرانی هستند. من با جوانان زندگی و بر رفتارهایشان تمرکز میکنم. الهامبخش من جامعه اطراف خودم بوده و برخی از جزییاتی که میبینید از شخصیتهای واقعی در زندگی واقعی آمدهاند.
زرد
نمایش روابط انسانی!
نخستین فیلم مصطفی تقیزاده در مقام کارگردان و نویسنده را کامران مجیدی تهیه کرده؛ فیلمی که با توجه به سروشکل متفاوت و جوانپسندش از همان ابتدای کار یکی از آثار بالقوه پرفروش سینمای ایران قلمداد میشد که فروش ٢میلیاردواندی این فیلم در مدت زمان نهچندان زیادی که از اکرانش میگذرد، مبین صحت این پیشبینیهاست...
زرد یک داستان جوانپسند اجتماعی دارد که در فضایی شهری روایت منحصربهفردی از داستان زندگی چند جوان دارد. خلاصه داستانی که در زمان جشنواره گذشته فجر از سوی روابط عمومی فیلم چنین آمده بود: آدمهای عجیبی هستیم... امروزمون با فردا خیلی فرق میکنه. این جملات که ظاهرا میتواند ترجمان حالوهوای فیلم باشد، با اینکه در ظاهر گنگ به نظر میرسد، اما حداقل تا اینجای اکران فیلم توانسته است در ایجاد کنجکاوی و کشاندن جوانان به سالنهای سینما موثر افتد...
کارگردان فیلم زرد، مصطفی تقیزاده که نامش را پیش از این در آثاری همچون محرمانه تهران، مادر پاییزی و چند متر مکعب عشق بهعنوان بازیگر، نویسنده فیلمنامه، دستیار دوم کارگردان، برنامهریز و... شنیده بودیم، در این فیلم از حضور بازیگرانی چون بهرام رادان، ساره بیات، مهرداد صدیقیان، شهرام حقیقتدوست، بهاره کیانافشار، آناهیتا درگاهی، حسین مهری، امیرعلی نبویان، متین ستوده، حسین نائینی، علیرضا استادی و... بهره جسته و از این نظر یکی از پرستارهترین فیلمهای سال را شکل بخشیده؛
خانه دختر
بازگشته از توقیف!
فیلم تازه از توقیف درآمده شهرام شاهحسینی که با بازی حامد بهداد، باران کوثری، پگاه آهنگرانی و رعنا آزادیور و فیلمنامهای از پرویز شهبازی ساخته شده؛ نهتنها بهترین فیلم کارنامه شاهحسینی است، بلکه میتوان از آن بهعنوان یکی از بهترین و جسورانهترین فیلمهای سالهای اخیر یاد کرد که به بهانه داستانی درباره ناپدیدشدن و مرگ یک دختر در آستانه ازدواج نقبی میزند به اخلاقیات حاکم بر جامعه امروز و علل و عواملی که پنهانکاری را در چنین جوامعی اپیدمی میکنند...
شهرام شاهحسینی که پیش از خانه دختر فیلمهای کلاغ پر، زنها فرشتهاند، آقای هفت رنگ و کلاف را جلوی دوربین برده؛ در این فیلم که داستان دو دختر دانشجو است که به دنبال کشف راز مرگ همدانشگاهی خود، درست در روز پیش از مراسم عروسیاش هستند؛ از ریتمی جذاب و پرتحرک برای روایت داستانش بهره برده است. در ادامه میبینیم که پدر دختر فوتشده قصد دارد خانه کوچکشان را زیر قیمت بفروشد تا زودتر از محله و نگاه سنگین مردمانش فرار کند و داماد که در جستوجوی فهمیدن گذشته دختر فوتشده است، درنهایت میفهمد که چرا دختر جوان کشته شده است.
پ.ن: توصیه این فیلم برمبنای نسخه نخست فیلم صورت گرفته و نگارنده هنوز نسخه جدید خانه دختر را ندیده است.
ایتالیا ایتالیا
یک موضوع موقت
نخستین فیلم کاوه صباغزاده در مقام کارگردان که در خلاصه داستانش آمده: من دوستت دارم و این به تو هیچ ربطی نداره! خلاصه داستانی بیربط به این کمدی پرتحرک و جذاب درباره روابط فردی یک زوج روشنفکر و البته درونیات و رویاهای این زوج که یکی از متفاوتترین فیلمهای سال را پیش چشم مخاطبان آورده است.
ایتالیا ایتالیا داستان نادر را روایت میکند که در جریان زندگی با برفا که یک دستیار کارگردان باانرژی و شاد است، آشنا میشود. ازدواج نادر و برفا با مشکلاتی روبهرو میشود که این مشکلات در ادامه، زندگی آنها را با تلاطماتی روبهرو میکند، اما نادر عاشقتر از این است که افسار زندگیاش را به دست امواج خروشان مشکلات بدهد...
ایتالیا ایتالیا که نخستین بار در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و توانست موفقیتی نسبی را در مواجهه با مخاطب و بهخصوص منتقدان به دست آورد؛ در اکران عمومیاش اما نتوانسته آن تجربه را تکرار کند و آمار فروشش در پایان دومین هفته نمایش حدود ٦٠میلیون تومان است.
در ایتالیا ایتالیا بازیگرانی چون حامد کمیلی، سارا بهرامی، رضا سخایی، جهانگیر میرشکاری، فرید سجادیحسینی، دانش اقباشاوی، ناصر سجادیحسینی، همایون ارشادی، علی ملاقلیپور، حسن زاهدی، مصطفی احمدی، محمدعلی جناب، امین قوامی، مهدی فهیمی، پریناز کنگاوری، آیدا اورنگ، افشین رضایی، سپیده راستیفر و شمار دیگری از دستاندرکاران سینمای ایران حضور دارند.
بازتاب فیلم در میان منتقدان نیز خوب بوده و منتقدان سرشناس در نوشتههایشان از این فیلم تعریف کردهاند. نیما حسنینسب این فیلم را فیلمی سرحال و گرم اما نامنسجم نامیده و کیوان کثیریان نیز از توصیف فیلمی که حالش خوب است، در رابطه با آن سود جسته است.
کاوه صباغزاده درباره فیلمش میگوید: همیشه به اقتباس ادبی علاقه داشتم. دلم میخواهد همیشه فیلمنامه اقتباسی بنویسم. دربارهاش تحقیق میکنم و اطلاعات بیشتری نسبت به فیلمنامهنویسی اورژینال دارم. اصولا ترجیح میدهم داستانهای خوبی را که میخوانم به فیلم تبدیل کنم، علاقهای به ساخت فیلمنامههای غیراقتباسی ندارم. وقتی هم داستان موضوع موقت جومپا لاهیری را خواندم، اول از همه روح شرقی داستان بود که توجهم را به خود جلب کرد و بعد از آن سادگی، ظرافت، نکتهسنجی و صمیمیت داستان خانم لاهیری باعث شد این داستان نزدیک به ١٠سال در ذهنم بماند تا روزی برسد که احساس کنم زمان ساختنش فرا رسیده است. از همان دفعه اولی که داستان را خواندم، میدانستم که یک روزی آن را میسازم.