با مرور آثار شهبازی («مالاریا»، «دربند»، «نفس عمیق» و...) متوجه تفاوتهای اساسی در سلیقه و جهانبینیاش با شاهحسینی میشویم، اما نکته اینجاست که همکاری این دو با هم باعث خلق داستانی شده که توانسته کمابیش موقعیت خاص و پیچیده بعضی از دختران جوان امروزی را بیان کند.
داستان این فیلم با خبردار شدن بهار و پریسا (با بازی باران کوثری و پگاه آهنگرانی) از مرگ غیرعادی دوست و همکلاسیشان سمیرا (با بازی رعنا آزادیور) آغاز میشود و در ادامه آن دو میکوشند با راهنمایی خواهر سمیرا پرده از مرگ مشکوک او بردارند. در این فیلم بازیگرانی چون حامد بهداد، باران کوثری، پگاه آهنگرانی، رعنا آزادیور، بابک کریمی، بهناز جعفری و... بازی میکنند.
فیلمی تاریخ گذشته و نخنما
شاهین شجری کهن، منتقد سینما دغدغه مطرح شده در «خانه دختر» را کهنه دانست و به جامجم گفت: «خانه دختر» دغدغهای تاریخ گذشته و نخنما را مطرح میکند که متعلق به دهه 70 و پیش از آن است و اصلا برای زمان ما نیست. شاید اگر شاهحسینی یک دختر نوجوان را به جای کاراکتر اصلی فیلمش انتخاب میکرد و محل وقوع داستانش را از تهران به عشیره جنوب میبرد درک بعضی مسائل مطرح شده در فیلم راحتتر میشد، اما حالا خیر! این فیلم دغدغهاش را به مستقیمترین شکل ممکن بیان میکند و اصرار دارد مخاطبش را هر چه سریعتر به جهتگیری و قضاوت وادار کند و از آنجا که جهتگیری خود فیلم به نفع مظلومیت دختر است مخاطب را هم به همان سمتوسو میبرد.
او افزود: فیلمنامه «خانه دختر» پر از حفره و اشکالات عجیب و غریب است و به همین دلیل در زمان نمایش جشنواره ابهاماتی را ایجاد کرد که اساسا موضوعیتی ندارد. از آن طرف به نظرم فیلم در اجرا مشکلی ندارد، چون شاهحسینی کارگردانی بلد است و صحنههای خوبی هم در فیلم دیده میشود، اما اینها زمانی که فیلمنامه، قصه، محتوا و مضمون لنگ میزند، اصلا اهمیتی ندارد. خانه دختر، فیلمی است که با سادهانگاری مخاطب امروز و با این پیشفرض که مخاطب هر درام سیاه و سفیدی را که ببیند تحت تاثیر قرار میگیرد، ساخته شده است.
آغاز هوشمندانه، پایان مبهم
یاسمن خلیلیفرد، نویسنده و منتقد سینما به جامجم گفت: «خانه دختر» هوشمندانه آغاز میشود و روند پیشرفت آن کاملا خوشایند و مطبوع است، اما پایانی که فیلم با آن بسته میشود، شاید عجیبترین بخش آن است؛ پایانی بشدت نچسب، ناخوشایند و مبهم که بسیاری از پرسشهای مخاطب را بیپاسخ میگذارد.
او ادامه داد: از بزرگترین ویژگیهای کار شهرام شاهحسینی در خانه دختر این است که مخاطب را در تعلیق کامل نگاه میدارد؛ تعلیقی که نمونه شاخصش را در فیلمهایی چون درباره الی و جدایی نادر از سیمین دیدهایم و اتفاقا باید عنوان کرد، کارگردان عنصر تعلیق را به ظرافت به فیلم خود افزوده است، اما آنچه فیلم را گنگ نگه داشته، عدم گرهگشایی صحیح از بحرانهای فیلمنامه است. با همه این حرفها، فیلمساز نشانههای درستی را در درام کاشته است تا مخاطب به پاسخ برخی پرسشهای خود برسد؛ به عنوان مثال، تأکید بسیاری بر مساله نجابت سمیرا در سراسر فیلم میشود. بارها و به انحای مختلف مساله خانم و نجیب بودن او را از زبان شخصیتهای مختلف داستان میشنویم؛ از مسئول تالار عروسی و سرایدار خانه گرفته تا دوستان همکلاسیاش.
خلیلیفرد خاطرنشان کرد: خانه دختر به عنوان عنصری مهم که حتی از نام آن در عنوان فیلم استفاده شده است، احتمالا قرار بوده بستر بروز حادثهای باشد که برای دختر رخ داده است. به عبارتی خانه و همان اتاق تاریک دختر که دوستان او نیز هنگام خروج از خانه متوجهاش میشوند، پیشینه تلخ و سیاه دختر را شکل داده است، همان گذشتهای که دختر از آن فرار میکند و در نهایت به سبب واکاوی آن توسط دیگران، دست به خودکشی میزند. نمود بیرونی زخم کهنه سمیرا را در رفتارهای عجیب پدرش و مسکوت نگاه داشتن راز مرگ دختر میبینیم و همچنین رفتارهای پرتنش و مملو از اضطراب خواهر نوجوان (پردیس احمدیه) که احتمالا در این خانه شوم احساس آرامش و امنیت ندارد. حتی در یکی از دیالوگهای خواهر جوانتر تأکید میشود، پس از مرگ مادر، پدرش به آدم دیگری تبدیل شده است و احتمال میرود با توجه به نوع واکنشهای پدر و رفتار غیرعادیاش، او دچار مرضی روانی شده باشد که به آن فاجعه خانوادگی منتهی شده است.
او یکی از نقاط قوت فیلم را شخصیتپردازی درست آن دانست و افزود: شخصیتپردازی فیلم قوی است. فیلمساز میکوشد، داستانش را اصطلاحا از دو زاویه روایت کند. ابتدا پریسا و بهاره (پگاه آهنگرانی و باران کوثری) به عنوان دوستان سمیرا که پیگیر مساله مرگ مشکوک او میشوند و سپس فلش بکی از روز عروسی که رویدادهای به وقوع پیوسته را مشاهده میکنیم و به شکل هوشمندانهای با وقایع ابتدایی فیلم گره میخورند، اما آنچه مشکل اصلی فیلم است به نتیجه نرسیدن هیچ کدام از این روایتهاست. با آن که تقلای زیادی میشود تا راز فیلم فاش شود، نهایتا این اتفاق با لکنت رخ میدهد و ممکن است بسیاری از مخاطبان سینما درکش نکنند. این نوع روایتگری به نوبه خود جالب است و میتواند بر بار تعلیق فیلم بیفزاید. البته همچنان ابهامات و فقدان بسیاری از دادهها به قوت خود باقی است.
این منتقد سینما افزود: «خانه دختر»، بازیهای خوبی دارد؛ از حامد بهداد و باران کوثری گرفته تا رویا تیموریان و نسیم ادبی.
تماشاگران چه میگویند
شاید بهترین منتقد یک فیلم، تماشاگران آن باشند. آنچه میخوانید گزیدهای از نظرات مردم درباره «خانه دختر» است:
سایه: متاسفم که هنوز خیلیها تصور میکنند وقتی بازیگران چهرهای در فیلم بازی کنند و البته فیلم هم پس از چند سال توقیف روی پرده برود، حتما جذاب و پرمحتواست! واقعا نمیدانم این فیلم چرا سه سال توقیف بوده! مگر بیخودتر از این فیلم هم داریم!
لیلی: فیلم برایم دوست داشتنی نبود. موضوع اصلی خوب بود، اما به نظرم همه چی رو هوا بود.
گوهری: سوگواری در این فیلم باورپذیر نیست. علت فوت هر چه باشد تا این حد بیاعتنایی آدمها به آن توجیهی ندارد، ولو اینکه پدر پس از مرگ مادر با هیچ چیز غمگین و شاد نشود. خواهر و برادر و نامزد و دوستها همه به نحو نچسبی عزادارند یا بهتر بگویم عزادار نیستند. تدوین فیلم هم یکی از آسیبهای جدی و اساسی را به ساختارش زده است. پس زننده است و نادلخواه.
شقایق: فیلم فوقالعاده بیخود و بیسر و ته، حیف وقت.
صدف: خانه دختر، فیلم بسیار جالبی است که مشکلات جامعه امروزی را به خوبی شرح میدهد. این فیلم با بازی خوب حامد بهداد و رعنا آزادیور جذابتر شده است.
سینا: واقعا متاسفم که برای این فیلم پنج ساعت در صف ایستادم، بازیها فوقالعاده پوچ و بیاحساس، فیلمنامه شلخته و طراحی صحنه بشدت ضعیف.