همایون اسعدیان پس از ۱۰ سال فعالیت سینمایی به تلویزیون بازگشته است تا سریال تاریخی «لحظه گرگ و میش» را بسازد. این سریال در ژانر اجتماعی سه دهه از تاریخ ـ از سال ۶۰ تا کنون ـ را روایت میکند. این کارگردان با اشاره به دشواریهای ساخت سریالهای تاریخی، میگوید: کاش آن موقع که تلویزیون گفت این سریال را بساز، یک نه گفته بودم و دچار این مشکلات نمیشدم! اینجا هالیوود نیست که خیابان ۱۹۳۰ آمریکا را بسازند.
همایون اسعدیان درباره همکاریاش با تلویزیون پس از ۱۰ سال فعالیت سینمایی آن هم در شرایطی که تلویزیون این روزها با مشکلات مالی مواجه است، توضیح داد: درست است تلویزیون این روزها با مشکلات مالی مواجه است، آخرین سریال تلویزیونی من «راه بیپایان» بود که به ۱۰ سال پیش برمیگردد و پس از آن هم سه تلهفیلم ساختم و پس از آن دیگر با تلویزیون کار نکردم. مقدمات ساخت پروژه «لحظه گرگ و میش» دو سال و نیم پیش آماده شد. آن موقع من جزو اعضای شورای بررسی طرح و فیلمنامه سیمافیلم بودم و این طرح از طرف آقای طاهری و خانم انوریزاده آمد و خودم هم جزو علاقهمندان به طرح بودم که فکر کردم طرح مثبتی است و میتواند کار خوبی شود. با طرح موافقت شد و قرار شد آن را بازنویسی کنیم.
به پیشنهاد محمودرضا تخشید پذیرفتم سریال را بسازم
او درباره روند ساخت سریال «ساعت گرگ و میش» یادآور شد: از طرف سیمافیلم من را به عنوان مشاور پروژه گذاشتند که با فیلمنامهنویس گفتوگو کنم و با یکدیگر کار را پیش ببریم. بعد از مدتی مدیر وقت سیمافیلم (محمودرضا تخشید)، پیشنهاد کرد که اگر دوست دارم میتوانم این سریال را خودم بسازم که ای کاش یک نه گفته بودم و دچار این مشکلات نمیشدم. پذیرفتم اما گفتم اگر فیلمنامه آن چیزی باشد که من میخواهم آن را میپذیرم ولی واقعا جدای از شوخی اگر یک نه گفته بودم راحت میشدم چرا که کار بسیار دشوار است و مجموعهای از عوامل، ساخت پروژههای تاریخی را دشوار میکند. بحثهای مالی تلویزیون به یک طرف که ظاهرا تلویزیون پس از دورهای که ولنگ و باز پیش میرفت، حالا میخواهد سفت بگیرد. از طرفی برآوردها پایین آمده است و برآوردهایی که عنوان میشود واقعی نیست، طبیعتا به عوامل ساخت مجموعهها فشار وارد میشود.
اسعدیان با اشاره به برآوردهای مالی در قالب ساخت پروژهها مطرح کرد: ما همیشه در حال افراط و تفریط هستیم. از یک طرف چند سال رقمهای عجیب و غریب داریم و پس از آن یک دفعه باز رقمهای عجیب و غریب منفی داریم.
دشواریهای بازسازی دههی شصت
این کارگردان با اشاره به دشواریهای ساخت سریالهای تاریخی مطرح کرد: فکر میکنم اساسا در کشور ما برای این نوع کارهای تاریخی که به چشم نمیآید شرایط مناسبی وجود ندارد. ما یک شهرک سینمایی غزالی داریم و چهار کاخ قدیمی که سریالهایی که مربوط به دوره پهلوی اول و یا اواخر قاجار است ساختنش بسیار راحت است چرا که دکوری دارند که روی آن کار ساخته میشود. اما در کارهایی که مجبور میشویم به سه ـ چهار دهه گذشته برویم که نه دکوری برای آن وجود دارد و نه دیگر در تهران فعلی میتوانید دهه ۶۰ را بگیرد، کار دشوار میشود.
اسعدیان گفت: در حال حاضر برای ثبت یک سکانس از دهه ۶۰ باید بگردید و مکانهایی را پیدا کنید که ۵۰ متر آن با دهه ۶۰ فرق نکرده باشد. با بدبختی این اتفاق میافتد در نهایت هم به اعتقاد من چیز خوبی از آب درنمیآید.
کارگردان «طلا و مس» در عین حال درباره دشواری بازسازی فضاهای دهه ۶۰ در دوره معاصر، اظهار کرد: اینجا هالیوود نیست که خیابان ۱۹۳۰ آمریکا را میسازند و البته از جلوههای ویژه هم کمک میگیرند. به گونهای که شما واقعا شهر نیویورک ۱۹۳۰ را میبینید. اما ما در اینجا از خیابانها، کوچهها، مغازههای کنار هم و ماشینهای قدیمی تکهبرداری داریم و باقی کار را هم در داخل و فضای بسته میگذرانیم و این کار ما را دشوارتر میکند. در نهایت هم هزینهبر و زمانبر است و اینکه در پایان دلچرکین هستی، وقتی احساس میکنی فضای دهه ۶۰ را نمیتوانی نشان دهی.
وی سپس یادآور شد: همه جای تهران آنقدر تغییر کرده است که هیچ شباهتی حتی به دهه ۸۰ هم ندارد چه برسد به دهه ۶۰. متأسفانه ما هنوز به صورت آماتوری کار میکنیم.
اسعدیان پس از بیان مطالب بالا، دربارهی لزوم ساخت شهرک سینمایی جدید نیز اظهار نظر کرد: ساخت شهرک سینمایی کار کلانی است و با وجود آن دیگر نیاز نیست که ما به شکل آماتور کار کنیم. در حال حاضر در شهرک سینمایی غزالی برای سریال «سرزمین کهن» کمال تبریزی قسمت جلویی دانشگاه را بازسازی کردند یا مثلا برای سریال «معمای شاه» بخشهایی از میدان شهدا (ژاله سابق) ساخته شد. اگر از هالیوود صحبت میکنیم، با تغییر چهار لته تمام فضاها عوض میشود؛ بنابراین کار سیستم، صنعتی است و متأسفانه ما هنوز آماتوری کار میکنیم. در این زمینه به مدیران تلویزیون هم گفتم اینها مشکلاتی است که اگر در حال حاضر در شورای طرح و برنامه پیشنهاد ساخت سریالی برای دهه ۶۰ را میدادند آن را رد میکردم؛ چرا که نه مدیران را به دردسر میانداختم و نه تولیدکنندگان را.
کارگردان کندکاری هستم
او درباره دشواری انتخاب لوکیشنهایی که دهه ۶۰ را به تصویر میکشند نیز گفت: پیدا کردن جاهایی که دهه ۶۰ را به تصویر بکشیم بسیار دشوار است. ما در قسمت اول چینش یک دارالترجمه را داریم. دارالترجمه ظاهرا یک آپارتمان با چهار میز و صندلی و آدمهایی است که ترجمه میکنند اما الان هیچ شباهتی به دهه ۶۰ ندارد. دستگاه تایپ و فکس عوض شده و کاملا تغییر کرده است. ما برای به تصویر کشیدن دارالترجمه در دهه ۶۰ هر جا که کار کردیم آپارتمان را خالی کردیم و دکور زدیم. در حال حاضر نیز در خانهای که یکی از لوکیشنهای اصلی است کاملا این خانه را خالی و آن را بازسازی کردهایم. ما هیچ جایی را نمیتوانیم در شرایط واقعی فیلمبرداری کنیم. برای همین همه لحظات ساخته میشود اما هیچ کدام را به شکل واقعی نداریم. به جز دانشکده دامپزشکی که هیچ فرقی با دوره رضاشاه نکرده است. مابقی همه را تغییر دادهایم.
انتخاب بازیگران جدید از میان ۳۵۰۰ متقاضی
این کارگردان در ادامه گفتوگوی خود با اشاره به مشکلات متعدد دیگر در ساخت سریالهای تاریخی گفت: به دلیل اینکه قرار است یک خانواده را در سه دهه نشان دهیم چیزی حدود پنج الی شش ماه انرژی و وقتمان را بر روی یک فراخوان گذاشتیم. فراخوانی که در آن حدود ۳۵۰۰ نفر دختر و پسر جوان شرکت کرده بودند. در این فراخوان ما نیاز به بازیگرانی داشتیم که از سن ۲۰ سالگی تا ۵۰ سالگی از آنها استفاده کنیم که خود گریم آنها با بضاعت سریالسازی ما به لحاظ اقتصادی صرف کند. به دلیل اینکه خود این کارها زمانبر است و راندمان کار را پایین میآورد.
او با اشاره به اینکه تستهای زیادی در بازیگران جدید به سریال «لحظه گرگ و میش» انجام شده است، یادآور شد: این تستها در کار هم دردسر ایجاد میکند، چرا که ما سال به سال جلو نمیرویم و در همین خانه قدیمی که یکی از لوکیشنهای اصلی ما در دهه ۶۰ است رج میزنیم و سالهای مختلف را نشان میدهیم. از طرفی باید حواسمان باشد که گریمها مشکل جابهجایی نداشته باشد.
اگر کارهایم آبرومندانه باشد کفایت میکند
اسعدیان با اعتقاد بر اینکه سریالهای تاریخی در عین حال که سنگین هستند معمولا به چشم نمیآیند، اظهار کرد: ساخت سریال تاریخی واقعا کار سنگین و انرژیبری است. امیدوارم از عهده ساخت این سریال به گونهای بربیایم، نمیگویم کار درخشانی شود چرا که سنم به جایی رسیده است که فکر میکنم اگر کارهایم آبرومندانه باشد، کفایت میکند.
اسعدیان که در پشت صحنه سریال «لحظه گرگ و میش» با خبرنگار ایسنا گفتوگو میکرد، در پاسخ به اینکه آیا این سریال هم از جنس کارهای سینماییاش خواهد بود، اظهار کرد: این سریال هم از جنس همان کارهاست. ما قرار است خانوادهای را طی سه دهه نشان دهیم. اول از اینکه سریال خیلی پرحادثه نیست، مثلا از ابتدا با یک معما روبرو شوید یا با یک قتل و حادثه. امیدوارم بتوانیم در بستر این خانواده تحولات اجتماعیمان را در این سه دهه ببینیم. ما دهه ۶۰ را داریم و دهه ۷۰ و ۸۰ که جامعه ایران در این سه دهه تغییرات بسیاری کرده است. منظورم از این تغییرات خیابانها نیست بلکه تغییرات وجودی آدمها بوده است. امیدواریم در بستر این خانواده، بتوانیم سرکی هم به تغییرات اجتماعی که صورت گرفته بکشیم.
«لحظه گرگ و میش» ۶۰ قسمتی میشود
این کارگردان درباره تعداد قسمتهای پیشبینی شده برای سریال «لحظه گرگ و میش» و مدت زمانی که ساخت آن به طول میانجامد، گفت: این سریال حدودا ۵۰ الی ۶۰ قسمت پیشبینی میشود. نگارش کار به اتمام رسیده است اما نگارش فیلمنامه قسمتی ادامه دارد. در حال حاضر نیز ۱۵ قسمت آماده است و مابقی قرار است برای دهه بعد آماده شود.
چرا در این سریال تاریخی از بازیگران جدید استفاده شده است؟
اسعدیان همچنین دربارهی چینش بازیگران و حاشیههای حذف فاطمه معتمدآریا، اظهار کرد: برخلاف علاقه مدیران تلویزیون که از دست ما هم دلخور هستند، ما بازیگر چهره در این سریال خیلی کم داریم. فراخوانی دادیم و از میان ۳۵۰۰ نفر، ۷۰۰ نفر را در دفتر تست جداگانه گرفتیم. عموم بازیگران این سریال یا جدید هستند و یا نیمه جدید که خیلی شناخته شده نیستند. به جز کاراکتر مادر و نقش اصلی سریال که فاطمه گودرزی آن را ایفا میکند، مابقی بازیگران جدید هستند؛ البته برخی بازیگران دیگر نیز در این سریال شناختهشدهتر هستند. برای همین این چینش کمی کار ما را سخت میکند چرا که شما با چهار بازیگر ستاره میتوانید تماشاگر را سرگرم کنید و جلو بروید اما وقتی بازیگران شما اسم و رسمدار نباشند خصوصا بازیگران جوان کمی کار نگرانکننده میشود به جهت اینکه قصه باید جذاب باشد که کار دیده شود.
این کارگردان درباره دلایل استفاده از بازیگران جدید در سریال تاریخیاش نیز توضیح داد: دلیل این قضیه این بود که اولا ما در این سن بازیگران شناخته شده زیاد نداشتیم از طرفی بسیاری از بازیگران شناخته شده ما یا علاقه به بازی در تلویزیون را ندارند و یا خیلیها هم حاضر نیستند کار یک ساله در تلویزیون انجام دهند چرا که احساس میکنند در یک سال ممکن است موقعیت سینماییشان را از دست بدهند و خود اینها باعث میشود که پاسخهایشان محترمانه منفی باشد.
علت قطع همکاری با فاطمه معتمدآریا در «لحظه گرگ و میش»
وی درباره عدم حضور فاطمه معتمدآریا در سریال خود گفت: با خانم فاطمه معتمدآریا توافقاتمان را کرده بودیم. ایشان قرار بود در سریال حضور داشته باشند اما برخلاف جوسازیهایی که انجام شد مبنی بر اینکه ایشان ظاهرا ممنوعالتصویر هستند، ممنوعالتصویر نیستند بلکه ما بر روی مواردی از فیلمنامه با ایشان به توافق نرسیدیم. از طرفی ایشان برنامههایی برای سفرهای خارجی داشتند و ما احساس کردیم که امکان همکاری با هم را نداریم و این تصمیم ارتباطی به این نداشت که ایشان ممنوعالتصویرند چرا که تلویزیون هم از این بازیگر استقبال کرده بود و هیچ مشکلی برای حضور ایشان نداشت. بنابراین پس از آنکه دیدیم با خانم معتمدآریا نمیتوانیم همکاری کنیم از خانم فاطمه گودرزی برای کار دعوت کردیم.
۱۴ ماه «لحظه گرگ و میش»
همایون اسعدیان در بخش پایانی گفتوگوی خود دربارهی آمادهسازی و زمان پخش سریال «لحظه گرگ و میش» گفت: حدود ۱۴ ماه برای ساخت این سریال زمان پیشبینی کردهایم. به طور کلی کارگردان کندکاری هستم و به نظر هم زمان بیشتری خواهد برد چرا که کار بسیار دشوار است ولی پخش آن برای تلویزیون سال ۹۷ از شبکه سه سیما مطرح شده است. خوشبختانه به ما نگفتهاند که سه ماه دیگر کار باید پخش شود.