زمان کمی تا معرفی فیلم ایرانی به آکادمی اسکار باقی مانده است؛ زمانی که معمولا کمیتهای از هنرمندان برای انتخاب فیلم دور هم جمع میشوند و بین گزینههای موجودی که شرایط و قوانین آکادمی اسکار را دارند، گزینه برتر را معرفی میکنند.
سالهاست که پیش از معرفی فیلم ایرانی به آکادمی اسکار، گمانهزنیها درباره چگونگی معرفی فیلمها بیشتر و کمیتهای تشکیل میشودو صلاحیت فیلمها را بررسی میکند. زمان زیادی تا معرفی فیلم به آکادمی اسکار باقی نمانده تحلیل شما درباره شرایط سینمای ایران در یک سال اخیر برای معرفی فیلم به اسکار چیست؟
معرفی فیلم به آکادمی اسکار قواعد خاص خودش را دارد و با درنظرگرفتن این قوانین، سخت نیست فکر کنیم کدامیک از فیلمهایی که صلاحیت حضور در آکادمی اسکار را دارند، حائز اهمیت هستند. قائلبودن به اینکه در مقطع زمانی خاصی، فیلمها اکران عمومی شده باشند و اگر فیلمی به اکران نرسیده باشد، طبعا از این گردونه خارج میشود. دارابودن پخشکننده خارجی و توفیق در جشنوارههای معتبر خارجی هم از دیگر گزینههایی است که باید به این فهرست اضافه کرد و با توجه به این مشخصات، میتوان فهرستی از فیلمهای ایرانی تهیه و آنها را بررسی کرد.
صحبتهایی درباره معرفی فیلم اخیر آقای مجید مجیدی، «آن سوی ابرها»، به آکادمی اسکار مطرح شده است؛ فیلمی که خارج از ایران و با عوامل هندی ساخته شده است. آیا میتوان این فیلم را محصول ایران نامید و اصلا گزینهای جدی برای معرفی به آکادمی اسکار است؟
درباره فیلم آقای مجیدی اطلاع دقیقی ندارم. خاطرم هست شرکتی که درگیر تولید فیلم ایشان بود، درباره فیلم اظهارنظری کرده بود که این فیلم در جشنواره ونیز نمایش داده خواهد شد و بهعنوان نماینده هند برای معرفی به اسکار در نظر گرفته شده است که آن زمان من هر دو این اتفاقها را غیرمحتمل میدانستم و آن زمان گمانهزنی درباره ارسال فیلم به آکادمی اسکار زود بود. بنابراین تنها خبری که درباره فیلم شنیدم، این بود. مدتی قبل صحبتی با آقای تشکری، پخشکننده بینالمللی فیلم آقای مجیدی، داشتم و نقلقولی را از ایشان ذکر میکنم. درباره هویت فیلم صحبت شد که گفتند این فیلم تمام و کمال محصول هند است. هرچند برخی از عوامل فیلم و در رأس آنها، کارگردان ایرانی است. به نظر من شاید بشود این فیلم را محصول ایران و هند دانست؛ اما نمیدانم که آیا به این صورت است یا خیر؟ حقیقت این است که دراینباره هنوز آقای مجیدی و عوامل فیلم اظهارنظری جدی نکردهاند که آیا میتوان آن را محصول مشترک دانست یا خیر؟ بعد اینکه بههرحال، فیلم باید قبل از معرفی به آکادمی اسکار، اکران عمومی شده باشد و بعد از آن، فیلم را کمیته معرفی فیلم به آکادمی اسکار بررسی کنند.
درحالحاضر فهرست مشخصی نیست از اینکه کدام فیلمها از گزینههایی است که در دستور بررسی هیئت انتخاب فیلم به آکادمی اسکار قرار میگیرد؛ با توجه به فیلمهای موجودی که از سال گذشته تا امسال اکران شدهاند، کدام گزینه به نظر شما صلاحیت بیشتری برای معرفی دارد؟
مدتی قبل فقط برای کنجکاوی خودم، فیلمها را بررسی کردم و راستش به نتیجهای نرسیدم و قطعا اگر در جایگاه کمیته انتخاب فیلم به آکادمی اسکار بودم، کار برایم سخت میشد. به نظرم سال پیش یا سالهایی که فیلمهایی باکیفیت و البته فیلمهایی که قواعد و قوانین حضور در آکادمی اسکار را دارا بودند، داشتیم، مثل اینکه اکثریت تردید نداشتند بهترین گزینه برای معرفی به آکادمی اسکار فیلمهای آقای فرهادی است. فیلمی که بیرقیب بود و مشخص بود میتواند گزینه خوبی برای ایران باشد و به دلیل موفقیتهای بینالمللی خوبی که داشتند، با سایر فیلمها تفاوت داشتند. اما فقط کافی است جشنوارههای بینالمللی دنیا در یک سال گذشته را به لحاظ موفقیت بینالمللی فیلمهای ایرانی مرور کنیم. در جشنواره ساندنس، فیلم ایرانی نداشتیم. در جشنواره برلین فیلم «تمارض» را داشتیم که هنوز به اکران نرسیده است. تمارض فیلمی تجربی و جسورانه است؛ اما تردید دارم در گزینههای کمیته معرفی فیلم به آکادمی اسکار باشد. در جشنواره فیلم کن فیلم لرد آقای رسولاف را داشتیم که عملا پروانه نمایش ندارد و به اکران عمومی نرسیده است. در جشنواره کارلوویواری فیلمی نداشتیم، در لوکارنو نیز به همین شکل و در جشنواره ونیز فیلم بدون تاریخ، بدون امضای آقای جلیلوند را داریم که نخستین اکران جهانیاش را تجربه میکند. با مرور ساده جشنوارههای بینالمللی، سهم سینمای ایران و موفقیتهای آن در ماههای پیش، به این شکل بوده و از این جهت دستمان پر نیست.
از طرف دیگر، اگر به فیلمهای کارگردانهایی که پیشینه حضور بینالمللی قویای داشتند نیز رجوع کنیم، مثل خانم آیدا پناهنده که سال گذشته اسرافیل را ساخت، میبینیم این فیلم تاکنون حضوری در جشنوارههای بینالمللی نداشته و اکران عمومی نداشته است. با این شرایط، میبینیم که کار کمیته انتخاب فیلم برای آکادمی اسکار سخت خواهد شد.