یازدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی همراه با حواشی بسیاری بود، از جمله این حواشی اعتراض تهمینه میلانی کارگردان مبنی بر ندیده شدن آثار او و سایر کارگردانان مستقل در این جشن بود.
فیلم “ملی و راههای نرفتهاش” به کارگردانی تهمینه میلانی همراه چند فیلم دیگر توسط هیئت انتخاب سیوپنجمین جشنواره ملی فیلم فجر کنار گذاشته شد. ولی بعدا فیلم به دعوت رضا میرکریمی در سیوپنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد. منتها به درخواست کارگردان، در بخش خارج از مسابقه اکران شد. با برگزاری یازدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران (خانه سینما)، تهمینه میلانی در سخنانی دیدگاه خود را درباره دیدهنشدن فیلمش در این جشن به طور علنی بیان کرد. بعد از آن اظهارات متفاوتی مطرح شد. به همین مناسبت با میلانی گفتوگو کردیم که میخوانید:
خانم میلانی! چرا در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی، به داوری اعتراض کردید؛ چون واقعیت این است که فیلم “ملی و راههای نرفتهاش”، در جشنواره فیلم فجر به نمایش درنیامده بود تا درباره آن قضاوت شود؟
به داوری اعتراض نداشتم؛ چون اغلب فیلمها را ندیدهام؛ ولی از واکنش جمع احساس کردم داوری خوبی انجام گرفته است. حرف من این بود که چرا فیلمهایی که به دلایل شخصی و سلیقهای از جشنواره فجر کنار گذاشته شدند، در انجمن منتقدان که یک انجمن مستقل است، بررسی نشدند. همواره احترام خاصی برای رأی و نظر منتقدان قائل بودم و هستم و فکر میکنم آنها منظور من را درک کردند. اعتراض و گلایه من این بود که اگر معیار داوری فیلمها، فقط اکرانشدن فیلمها در جشنواره فیلم فجر است، خب در این صورت، خیلی از فیلمهای دیگر مثل “هجوم” و “کاناپه” و فیلم من که از سوی شورای انتخاب به دلایل مبهم و سلیقهای کنار گذاشته شدهاند، بار دیگر مورد بیتوجهی واقع شدهاند. مطمئن هستم اغلب اعضای انجمن منتقدان، میدانند که چرا فیلمهای ما در جشنواره حضور نداشتند؛ بنابراین طبیعی است که توقع ندارم فیلمهایی که از سوی شورای انتخاب دولتی فجر کنار گذاشته شده است، بار دیگر تنبیه شوند و انجمنهای مستقلی مانند انجمن منتقدان هم به آنها بیتوجه باشند. در پاسخ سؤالی که من در مراسم انجمن منتقدان پرسیدم، یکی از منتقدان محترم گفت: در اساسنامه ایشان تنها به فیلمهایی توجه میشود که در جشنواره فجر حضور داشته باشند و خود ایشان معتقد بود باید اساسنامه مجدد بررسی شود. البته فیلم “ملی و راههای نرفتهاش” هم پروانه نمایش دارد و هم در جشنواره جهانی فیلم فجر نمایش داده شد و با آنکه به بخش مسابقه راه یافت، ما قبول نکردیم و فقط از مسئولان جشنواره خواستیم خارج از مسابقه، به نمایش گذاشته شود که به نمایش گذاشته شد؛ بنابراین میتوانست مدنظر و بررسی دوستان منتقد باشد که احتمالا کوتاهی کردهاند.
البته خانم میلانی حتما میدانید که منتقدان اغلب حامی فیلمهای شما بودهاند؟
شک ندارم. البته اگر هم مخالف باشند، از نظر من محترم است. بحث من، کوتاهی و بیتوجهی بود و دراینباره حرفی ندارم و اعتراضی نکردم.
شما حتما میدانید که سینمای ایران به دلیل ماهیت دولتیبودن آن، به مباحث و دیدگاههای رایج و رسمی گرایش دارد. تنها در این میان مستقلها هستند که بیشتر مورد بیتوجهی واقع میشوند و اتفاقا همانها هستند که به سینمای ایران اعتبار دادهاند؛ امثال کیارستمی، فرهادی، مکری، امیر یوسفی و… . حالا شما بهعنوان یک فیلمساز مستقل، چگونه میخواهید حق خود را استیفا کنید؟
به دلیل اینکه با فیلمسازان جوان نشست و برخاست دارم و حرفهای آنها را میشنوم، احساس اجحافی را که آنها دارند، درک میکنم. ازآنجاکه بودجههای کلان صرف ساخت فیلمهای سفارشی و تبلیغی میشود و در پیامد آن، تبلیغ برای دیدهشدن آنها که گاه به حقکشی منجر میشود، بسیاری از این جوانان احساس اجحاف میکنند! زمانی که خانم منیر قیدی و چند فیلمساز جوان به داوری جشنواره فیلم فجر اعتراض داشتند و میخواستند فیلمهای خود را از جشنواره خارج کنند، مطلبی در صفحه شخصیام در اینستاگرام نوشتم و گفتم: “وقتی در یک جامعه عدالت اجرا نشود، آدمها درباره تواناییهای خود دچار سوءتفاهم میشوند! و هرگز به توانایی و ضعف خود پی نمیبرند و…”. مسئله همین است؛ با حقکشی، جامعه درباره تواناییهای خود دچار سو ءتفاهم میشود و ضرر و زیان آن متوجه همه میشود. در همان دوران به تماشای برنامه “هفت” مینشستم و میدیدم که مجری و منتقد، چگونه به هیئت داوران القا میکنند و پیام میدهند که به کدام فیلم باید توجه کنند! خب به نظر شما این قبیل رفتار و اعمال از یک رسانه ملی، چه تأثیری بر سلامت فکری و خلاقیت جامعه هنری میگذارد؟!
آخر چگونه یک فیلمساز مستقل میتواند از سازمانی که ماهیت دولتی دارد، توقع عدالتی مبنی بر تأمین منافع خود داشته باشد؟ همهجای دنیا هرکسی که پول میدهد، توقع دارد دیدگاههایش عمل شود. با این اوضاع، به نظر شما بهترین نوع عملکرد از جانب مسئولان چه خواهد بود؟
کاش فقط مشکل اینجا بود! آن وقت حداقل من اعتراضی نداشتم؛ اما مشکل اصلی این است که اغلب در برخورد با آثار فیلمسازان مستقل، عقیده و سلیقههای شخصی خود را وارد تصمیمگیریهای صنفی میکنند. طبعا منظور من همه مسئولان نیستند؛ ولی بهطور مثال، بارها شاهد این بودهایم که مسئولی در یک دوره، فلان فیلم را مورد بیمهری قرار داده است و با تغییر او، مسئول دیگر همان فیلم را تشویق کرده است. خب، این یعنی اعمال سلیقه و نظر شخصی که خطرناک است. بههرحال در دورههای مختلف برخی از کارگردانان مرکز توجه و حمایت قرار میگیرند و ما هم به این وضعیت عادت داریم. مشکل از زمانی آغاز میشود که کار به بیاحترامی و کشاندن فیلمسازان مستقل به بازخواست میرسد.
بااینحال همه میدانیم که چنین رویکردی چندان هم ساده نیست! جدا از این مسئله، مسئولان دولتی از فیلمهای شما خوششان نمیآید. با این وضعیت چه خواهید کرد؟
خب! طبیعی است که رنج میکشم و غمگین میشوم. البته خوشبختانه این امر در مورد همه مسئولان صادق نیست وگرنه من چگونه میتوانستم ١۴ فیلم سینمایی بسازم؟ ولی گاهی احساس میکنم بیش از سایر فیلمسازان زیر ذرهبین قرار دارم. شاید چون موضوع اغلب فیلمهای من در مورد مسائل زنان است. گویا جمعی از تصمیمگیران مایل نیستند به آسیبهای اجتماعی، بهویژه آسیبهای مربوط به زنان، پرداخته شود تا جامعهشناسان و روانشناسان راهحلی برای آنها بیابند! این روزها هم با سرخوردگی بیش از پیش، شاهد هستیم که در کابینه دکتر روحانی برخلاف قولهایی که دادند، مشارکت بانوان در امور اجتماعی و اداره کشور به حداقل رسیده است و حتی بهصورت نمادین هم زن وزیر در کابینه ایشان وجود ندارد! صور من این است که باوجود خواست و نیاز جامعه به رشد روابط اجتماعی که بخشی از آن به حل مسائل اجتماعی، اقتصادی و روانی زنان مربوط است، تصمیمگیرندگان چندان به اینگونه مباحث علاقه ندارند. فیلم جدید من “مَلی و راههای نرفتهاش” که بهزودی اکران خواهد شد، درباره ضعف ارتباط بین زن و شوهر، در جهت تحکیم بنیاد خانواده است که متأسفانه نه مورد توجه مسئولان و نه حتی مورد توجه معنوی دفتر مشاور زنان رئیس جمهور قرار گرفت و این در حالی است که هزینه تولید، نه از ارگانهای دولتی که از سوی خود من و همسرم تأمین شده است. ضمن اینکه هیچوقت از سوی مسئولان وزارت ارشاد مورد بیاحترامی قرار نگرفتهام و میدانم که اغلب آنها مشکل خاصی با من ندارند، اما بیتوجهی آنها به فیلمهایی با موضوع زنان رنجم میدهد. البته این موضوع در مورد برخی رسانهها متفاوت است و آنها در نهایت گاه ادب را به کناری گذاشته و بیاحترامی بسیاری به من و همسرم میکنند و حتی گاه افترا میزنند.
یکی از خبرگزاریها تحلیلی ارائه کرده و گفته که “در جشن منتقدان، خانم تهمینه میلانی که ظاهرا اتفاقات مطرحشده در فیلم ماجرای نیمروز به مذاقش خوش نیامده (با توجه به یکی از فیلمهایش میشود این ناراحتی را بهخوبی دید) و از سوی دیگر از اقبال مردم و منتقدان به این فیلم ناراحت بود، روی صحنه آمد و حرفهایی زد تا شاید خواسته یا ناخواسته، هم از جشن و شادی عوامل این فیلم و هم از ناراحتی جماعت مدعی بکاهد. خانم میلانی با اظهار نارضایتی از توجه انجمن منتقدان به این فیلم آنها را از دوستداشتن فیلمهایی شبیه ماجرای نیمروز برحذر داشت، میلانی تلاش کرد تا با دستهبندی سینما به دو بخش دولتی و غیردولتی سینمای دولتی را سینمایی شکستخورده بداند که نه منتقدان و نه مردم نباید به آن توجه کنند”. تحلیلتان چیست؟
من هرگز چنین مطالبی را در جمع بیان نکردهام. فیلم صحبتهای من در انجمن منتقدان موجود است و همه میتوانند ببینند. چه بسیار فیلمهای دولتی که مورد توجه مردم و منتقدان قرار گرفتهاند.احتمالا نویسنده این مطلب، حدسیات خود را بیان کرده، البته نظر شخصی من، در مورد هر فیلمی برای من محفوظ است.