یازدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما برگزار شد. جشنی پرحاشیه که در آن اتفاقات جنجالی و به دور از انتظار بسیاری به وقوع پیوست تا جشنی که به نام منتقدان سینما و با یاد علی معلم، منتقد آرام و کمحاشیه سینمای ایران برگزار شده بود، تبدیل به یکی از پرحاشیهترین مراسمهای سینمایی سالهای اخیر و در فضایی کاملا دور از مشی منتقدانی چون مرحوم علی معلم برگزار شود.
جشنی که چند نکته قابل تامل در ارتباط با آن وجود دارد:
۱. مهمترین حاشیه این جشن که در شبکههای اجتماعی نیز بازتاب بسیاری داشت، انتقاد جمشید مشایخی از توجه بیش از حد برگزارکنندگان این مراسم به عزتالله انتظامی بود. انتقادی که با لحنی تند و دور از رفتار همیشگی یک هنرمند پیشکسوت طرح شد و در نهایت با خروج مشایخی از سالن به پایان رسید.
۲. مشایخی در حالی انتظامی را بازیگری دانست که «زمانی پیش شهبانو تنبک میزده و حالا خانهاش را وقف کرده» که به کار بردن این لحن توسط او در ارتباط با یک هنرمند پیشکسوت دیگر علاوه بر آن که باعث تعجب اغلب حضار شد؛ پرده از حقیقتی برداشت که نشان میدهد بسیاری از بازیگران هم نسل او از بیتوجهیهایی که به آنها میشود؛ به ستوه آمدهاند. بی توجهی هایی که حاصل باندبازی و انحصارطلبی شاه نشینان سینماست و بسیاری از پیشکسوتان را به ستوه آورده است.
۳. البته اظهارنظر مشایخی در ادامه واکنشهای دیگری را نیز داشت تا غلامعباس فاضلی منتقد سینما که این روزها به عنوان مجری برنامه سینما یک تلویزیون نیز فعالیت میکند؛ با حضور بر روی سن به انتقاد از رفتار انتظامی در مواجه با یکی از نقدهایش بپردازد و او را بازیگری بداند که مدتهاست مشغول بازی در نقش پیرمردهای غرغرو است!
۴.اما این نقد فاضلی در ادامه با پاسخی از سوی نوید محمدزاده روبرو شد تا صحنه جشن انجمن منتقدان تبدیل به صحنه نبرد منتقدان با هنرمندان شود. این بازیگر جوان سینما پس از حضور بر روی سن؛ با لحنی پرخاشگرانه به سخنان گفته شده از سوی فاضلی اعتراض کرد و خطاب به فاضلی گفت: «چطور به نقدتان افتخار میکنید؛ آقای انتظامی آقای بازیگر است.»
۵. هر چند که نقد فاضلی با ادبیاتی نسبتا تند بیان شد ولی به نظر میرسد برخوردهای صورت گرفته از جانب برخی اهالی سینما با نقدهای نوشته شده بر تولیداتشان موضوعی بوده که باعث شده تا یک منتقد نسبتا آرام و کم حاشیه از چنین ادبیاتی استفاده کند. نقدهایی که وقتی طرح میشود هم با برخوردهایی از جنس همین برخورد نوید محمدزاده روبرو میشود که اساس نقد منتقد را زیرسوال میبرد و آن را قابل افتخار نمیداند.
۶. البته هنرمندان دیگری نیز از آنچه که در جریان این جشن اتفاق افتاد گلایه کردند که نمونه آن منوچهر شهسواری مدیرعامل خانه سینما بود که در هنگام حضور در جایگاه با انتقاد از رفتار تند مشایخی آن را نوعی نفرت پراکنی دانست و از چهرههای جوانی همچون نوید محمدزاده برای آن که احترام پیشکسوتها را حفظ کردهاند، تشکر کرد.
۷. اما مدیرعامل خانه سینما در حالی اعتراض مشایخی به کمتوجهی به گروهی از هنرمندان را «نفرت پراکنی» دانست که اساسا حقیقت سینمای ایران را میتوان با نگاهی به همین رفتارها دریافت. حقیقتی که نشاندهنده عمق مشکلات اهالی سینما است. حتی اگر در اوج باشند و همه آنها را به عنوان فخر سینمای ایران معرفی کنند ولی باز هم تحمل حضور رقیب را ندارند.
۸. موضوعی که شاهد مثال آن فقط صحبتهای جمشید مشایخی درباره عزتالله انتظامی نبود. چرا که تنها چند دقیقه بعد این توسط جعفر پناهی فیلمساز سفارتی و معلوم الحال و در ارتباط با مهدویان رفتاری زشت تر تکرار شد. زمانی که مهدویان برای دریافت جایزه خود به جایگاه رفت ولی پناهی حاضر نشد برای اعطای جایزه او به روی سن برود تا زمانی که او از سن پایین آمد و بعد در جایگاه حاضر شد و با کنایهای تند به مهدویان او را کارگردانی دولتی دانست! البته همان بهتر که یک فیلمساز سفارتی که فیلمهایش تحقیر ایران و ایرانی است در اهدای جایزه یک فیلمساز وطنی حضور نداشت و به نظر می رسد برگزارکنندگان مراسم نیز درباره دعوت از چنین شخصی در جایگاه باید پاسخگو به افکار عمومی باشند!
۹. هر چند که یازدهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی شاهد اتفاقات عجیب و غریب فراوانی بود که شاید چند سال دیگر به جز سینماگران تنها عده کمی آن را به خاطر داشته باشند ولی بدون شک اولین نتیجه این برخوردها تضعیف جایگاه سینماگران ایرانی در میان مردم و کماعتبار شدن سینمایی است که این روزها حال و روز خوشی ندارد... .