این برنامه که توسط امیر قمیشی تهیه میشود و شهرام شکیبا اجرای آن را برعهده دارد، در تداوم برنامه پرمخاطب «قندپهلو» قرار میگیرد.
به گفته قمیشی تصویربرداری این برنامه در بوستان نوروز واقع در اراضی عباسآباد انجام شده است. قندواره به عنوان یک جشن تلویزیونی میزبان مردم است و با حضور آنها ضبط میشود. این برنامه از مشارکت چهرههای سرشناس حوزه طنز مکتوب نیز بهره میبرد و ناصر فیض و به احتمال زیاد رضا رفیع نیز همراه آن خواهند بود.
گره در زلف ادبیات طنز
«قندواره» یک جشنواره آموزشی تلویزیونی است که هرازچندگاهی نمونهای از آن با نامی متفاوت توسط گروه قندپهلو ساخته میشود. به عنوان نمونه «لبخند تهران» با موضوع بداههگویی طنز میان اهالی پایتخت، «لبخند اقوام» در شهر خوی بر مزار شمس تبریزی و «لبخند صلواتی» در هفته دفاع مقدس جشنوارههایی است که تا به امروز اهالی «قندپهلو» برپا کردهاند.
این بار در فراغت تابستان فرصتی پیش آمده که اهالی قندپهلو به نیت ترویج زبان و ادبیات فارسی در قالب طنز، برنامه قندواره را تدارک ببینند. این برنامه دو بخش ویژه دارد؛ یکی نمایشنامهخوانی و دیگری فکاههخوانی که شامل بحر طویل و پیشپردهخوانی نیز میشود. امیر قمیشی با اعلام این موضوع، به جامجم گفت: فکاههخوانی از دهه 30 در تهران سابقه دارد و استادان بزرگی در این زمینه داشتهایم؛ مثلا استاد عزتالله انتظامی تئاتر را با پیشپردهخوانی آغاز کرده و یکی از استادان این رشته است. در زمینه بحر طویل و پیشپردهخوانی بزرگانی چون مرحوم مرتضی احمدی را خوب میشناسیم، اما شاید عموم مخاطبان درباره این بخش از ادبیات فارسی کمتر بدانند.
وی خاطرهخوانی طنزپردازان حرفهای را از بخشهای دیگر این برنامه برشمرد و تاکید کرد: در این برنامه زلف به طنز مکتوب و ادبیات طنز گره زدهایم؛ ما را به کمدی یا طنز نمایشی کاری نیست.
شبنشینی با طنز مکتوب
شهرام شکیبا که اجرای قندواره را بر عهده دارد، این برنامه را یک کلاس آموزشی شاد و مفرح توصیف میکند که فرصتی فراهم کرده است برای معرفی گونههای مختلف طنز مکتوب کشورمان.
وی توضیح میدهد: این برنامه مانند قندپهلو یک مسابقه تلویزیونی نیست و اجرای متفاوتی را میطلبد. برنامه با حضور مردم در بوستان نوروز تولید میشود و وقتی مخاطبانی از هر قشر حضور دارند، لحن و زبان مجری باید متفاوت باشد.
مجری قندواره، درباره شیوه اجرای این برنامه نیز گفت: وقتی در استودیو اجرا میکنم، مخاطب واحدی را در نظر میگیرم که تماشای این برنامه را انتخاب کرده، جلوی گیرنده تلویزیون نشسته و بیشترین تمرکز را دارد؛ بنابراین میتوان زبان جدیتری داشت و لحن علمی قویتری را ارائه داد، اما در این برنامه با مخاطبانی از اقشار مختلف روبهرو هستیم.
شکیبا با این توضیح، نتیجهگیری کرد: در یک برنامه با حضور عامه مردم لازم است طوری حرف بزنم که مخاطب خسته نشود، تماشای برنامه را ادامه بدهد و از آن لذت ببرد. شاید لازم باشد کمی به سمت سادگی بروم، اما بیشک مردم حاضر در این برنامه علاقهمند به ادبیات طنز هستند و نباید دستکم گرفته شوند.
وی قندواره را یک جنگ شبانه تفریحی ندانست و بار علمی آن را مهم و درخور توجه توصیف کرد.
شکیبا، برنامه را شبیه به یک کلاس درس مفید و مفرح برشمرد و درباره آموزش طنز مکتوب در آن توضیح داد: تقریبا هیچ متن طنز کلاسیکی در ادبیات ما وجود ندارد که من آن را نخوانده باشم، نه به این علت که خیلی اهل مطالعه هستم بلکه بیشتر از این بابت که تعدادشان زیاد نیست و همدورهایها و همکاران من هم آن را مطالعه کردهاند. بنابراین قندواره برای من حکم کلاس درس را دارد؛ کلاسی که باید بتوانم ادبیات طنز را به زیبایی و شیرینی مطرح و تماشاگران را از حضور استادان بهرهمند کنم.
دورهمی ادب دوستان
برنامه «قندواره» شاید در فرم و ساختار بیشباهت به برنامههایی مانند دورهمی و خندوانه نباشد؛ برنامههایی که با حضور مردم اجرا میشوند و هدفشان شاد کردن مخاطب است.
شهرام شکیبا بر وجه آموزشی برنامه قندواره تاکید کرد و آن را با برنامههای نامبرده غیرقابل قیاس دانست. از نگاه این مجری، جنس و فضا، نوع پیام، ساختار و حتی مخاطبان این برنامهها متفاوت هستند؛ هر کدام راه خودشان را میروند و جامعه مخاطب هدف مخصوص به خودشان را دارند.
شکیبا، مخاطبان این برنامه را علاقهمندان به ادبیات و طنز مکتوب فارسی ذکر کرد و درباره تفاوت این برنامهها توضیح داد: ممکن است خندوانه یا دورهمی 70 میلیون مخاطب داشته باشند و تعداد مخاطب قندواره یا قندپهلو یک میلیون نفر باشد، اما این یک میلیون نفر، 90 درصد از مخاطب هدف را شامل میشوند و این یعنی برنامه در ارتباط با مخاطبش موفق بوده است.