علی معلم دامغانی، رئیس فرهنگستان هنر به ابعادی تازه از گرایشهای سودمحورانه و دلال مآبانه برخی به نام حمایت از هنر کشور پرداخته است.
اخیراً جنابعالی اعلام کردید که بیش از 500 تابلو از آثار نقاشان ایرانی با تطمیع و تأثیرگذاری مدیران و برخی کارمندان به بهانه نمایشگاه و غیره، بدون شناسنامه و سند به خزانه فرهنگستان تحمیل شده و در اختیار این نهاد فرهنگی است و شرکت پارس آریان نیز مدعی مالکیت آن است که این یک ادعاست و بایستی اثبات شود و شما از این سخن گفتهاید که این آثار مال الله است و متعلق به مردم و میهن اسلامی است. دقیقاً چه اتفاقی در فرهنگستان هنر اتفاق افتاده است؟
این مسئله سابقه چند ساله دارد و ریشههای آن به پیش از آمدن من به فرهنگستان برمیگردد، عدهای دلال و سودپرست از ابتدای انقلاب از فرصتها و موقعیتهایشان سوءاستفاده کردهاند و بسیاری از آثاری را که در موزهها و جاهای مختلف و حتی منزل مردم نگهداری میشوند به قیمتهای بسیار ارزان خریداری میکنند و این سو یا آن سوی آب عرضه کرده و به قیمتهای گزاف میفروشند، در برخی بازارگرمیهای این آدم های دلال صفت برخی آثار تا قیمت3 میلیارد تومان هم فروخته شده است. در واقع این مسئله را خیلیها میدانستند و گاهی هم اعتراضاتی انجام شده اما به نتیجهای نرسیده است، در سال های گذشته شرکتی به نام پارس آرین که نوع فعالیت آن شفاف نیست حدود 130 تابلو که جزو میراث ملی محسوب میشود، در زمان تصدی شخصی به نام زارع به شکلی که کیفیت آن معلوم نیست جمعآوری کرده و در نمایشگاهی موسوم به صبا در مجموعه فرهنگستان به عنوان اینکه نمایشگاه را اجاره کردهاند عرضه کرده است.
یعنی منبع جمع آوری آثار معلوم نیست؟
حالا اینکه این آثار را چطور جمعآوری کردهاند خود جای بررسی دارد، برخی را که جنس دزدی بوده خریدهاند و برخی هم به انحای دیگر جمعآوری شده است. ما در فرهنگستان نمایشگاه دائمی نداریم و همه نمایشگاههای ما موقتی هستند ولی این افراد مسئولان صبا را به شکلی تحت تأثیر قرار دادهاند و با پرداخت مبالغی اندک، این تابلوها را در فرهنگستان نگهداری کردهاند که این خود محل سؤال است. تعداد این تابلوها به تدریج به حدود 500 اثر میرسد و در همان سال هایی که من آمدم چندین بار با این آقایان تماس گرفتم که تابلوها را تعیین تکلیف کنید و البته فکر نمیکردم مسئله تا این حد حاد باشد ولی پافشاری اینها و تحت تأثیر قرار دادن برخی کارمندان ما باعث شد این تابلوها اینجا بمانند تا اینکه اخیراً شنیدیم یکی از اینها 3 میلیارد فروش رفته است و بعد ما به این فکر افتادیم که چرا اینها اصرار دارند این تابلوها در اینجا نگهداری شود، میتوانستند در یک انبار دیگری نگهداری کنند، چرا وقتی اصرار کردیم اینها را ببرند نبردند، چرا اینها اصرار دارند از کانال فرهنگستان هنر کارهایشان را پیش ببرند. باید بگویم که برخی آدمهای ما را فریفتند، دبیر فرهنگستان و مسئول روابط بینالملل ما را فریفتند و با کمک این دو نفر دو نوبت در همین سال اخیر تابلو خارج کردند و تابلو آوردند.
یعنی با نام فرهنگستان کارهایشان را پیش میبردند؟
ما متوجه شدیم این اموال مسروقه را با نام فرهنگستان به بازار میبرند چون اگر از هر جایی ببرند خریدار متوجه میشود چراکه سندی ندارد، ما در ایران سند هنری مخصوص فروشگاه مجاز به شکل خصوصی نداریم پس آثار سند ندارند و برای همین اینها تدبیری اندیشیده بودند تا از حیثیت فرهنگستان برای فروش این آثار سوءاستفاده کنند، بنابراین با تطمیع و تحت تأثیر قرار دادن و حتی تهدید افراد و کارمندان ما سند درست کردهاند و از اینجا تابلو را خارج کردهاند، اسناد اینها همه موجود است. ما وقتی متوجه این مسئله شدیم کارمندان خاطی را از موقعیتهای خودشان عزل کردیم اما تصمیم نهایی را باید دادگاه روشن کند.
قوه قضائیه به این موضوع ورود کرده است؟
ما موضوع را به رئیسجمهور، قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی اطلاع دادیم و به نوعی خواستیم که رهبر معظم انقلاب هم به این موضوع عنایت داشته باشند، رئیسجمهور اخیراً گروهی را در دادگستری قرار است مأمور بررسی این مسئله کند تا به ایشان گزارش بدهند. به نظر میرسد که حرکت برای اقدام جهت صیانت از آثار ملی شروع شده است. در این چند روز هم حوادث جالبی اتفاق افتاد که حتماً میتواند برای دادگستری سند باشد. افرادی از داخل کشور به نام هنرمند به دفاع از شرکت پارس آریان و آقای امیر تفرشی برخاستهاند، کسی که مدعی است این 500 تابلو به طور یکجا به او تعلق دارد. ما گفتیم اگر اینگونه است شما سند خرید یا هرچه دلالت بر مالکیت میکند را ارائه دهید. این مال مشکوکی است که ممکن است مسروقه باشد و این شرکت نمیتواند ادعا کند که این تابلوها را از بیرون ایران آورده است. همه اینها در داخل کشور جمعآوری شدهاند. از موزهها گاهی سرقت شده، بعضی وقتها مسئولان موزهها یا با بدنامی کنار رفتهاند یا هنوز سر کارشان هستند، یعنی موضوع باید به وسیله دادگستری و آگاهی تعقیب شود، از آنجا که چنین مسائلی باعث بدنامی کشور و دین و حکومت میشود پس مسئله ابعاد سیاسی هم به خود میگیرد، ضد انقلاب بدشان نمیآید تا اینگونه القا کنند که جمهوری اسلامی عرضه و صلاحیت پاسداری از ثروت و آثار ملی را ندارد و اجازه میدهد این اموال به غارت بروند. لازم است برای برائت حکومت این مسئله در اسرع وقت مورد بررسی جدی قرار بگیرد، اگر توجه شود مسلماً دست باندهای دیگری هم که در این زمینه فعالیند و زیرخاکی و روخاکیهایی را که ارزش ملی و فرهنگی دارند ، قاچاق میکنند و به ثمن بخس میفروشند رو میشود، گفته میشود که موزهداران غرب، منطقه آسیای جنوب غربی را بهشت خودشان قلمداد میکنند، یا داعش را برمی انگیزند تا بناهای بینالنهرین را نابود کند یا به غرب منتقل کند یا عدهای را در ایران که از داعش هم بدترند اجیر میکنند تا اموال ملی ما را از کانالهای نامشروع به بیرون منتقل کنند. اینها اموالی است که ناموس کشور است و آن را مورد معامله قرار میدهند.
به نظر میرسد چند سالی است کوششی انجام میشود که به این خیانت به اموال ملی جنبه رسمی داده شود و از طریق کانالهای رسمی اموال به غارت برود. اگر پیش از این قدری زیرزمینی کارها انجام میشد اما طی سال های اخیر قاچاقچیان میراث ملی سعی میکنند به فعالیتهای خود جنبه قانونی بدهند.
الان وقت مناسبی است که دولت این مسائل را بررسی کند، این بدنامی دیگر خیلی بد است که با تابلوی فرهنگی اقدام به قاچاق کنند. مدعی هم هستند که از هنرمند و از هنر کشور دارند حمایت میکنند. ما آنچه که در افواه میبینیم و در میان آدم های اهل فکر و فرهنگ میبینیم این است که همه نگرانند و اظهار تأسف میکنند اما آنهایی که شریک این معاملات هستند در این چند روز خوشبختانه خودشان را معرفی کردهاند با این عنوان که از شرکت پارس آرین حمایت کنند که یکی از قاچاقچیان این أثار است. این اواخر همه موزهها و جاهایی که امانتهای مردم در آنجا بوده واکنش نشان دادهاند.
بخش بزرگی از گنجینه ملی ایران قرار بود همین اواخر تحت عنوان برگزاری نمایشگاهی در اتریش از کشور خارج شود که خوشبختانه جلوی آن گرفته شد، دراینباره چه نظری دارید؟
این یکی از تمهیدات در سال های اخیر است که ما نمایشگاهی ملی برگزار کنیم که مثلاً نامی از ایران در غرب مطرح شود و با این عنوان آثاری را خارج میکردند و غالباً اگر چیزی بازمی گشت و آثار کم ارزشتر بود و آثار نخبه به فروش میرفت، اینها باید بررسی شود که چه کسانی حیثیت فرهنگ کشور را به باد میدهند و ایرانی را تا این حد حقیر و فرومایه جلوه میدهند که همه آثار ملی را به فروش میرسانند.
این بازارهایی که اخیراً راه افتاده و آثاری را حراج میکنند چه مبنایی دارد؟
برساخته از همین تیم های مافیایی و خرابکارانه است، اینکه قانون مدت هاست اینها را میشناسد و چرا اقدام نمیکند تنها سؤال ما نیست و سؤال همه است. همه میدانند که این موضوع بارها طرح شده و در آن سوی دنیا هم سروصدا کرده ولی در ایران عملی برای سروسامان دادن به آن صورت نگرفته است جز همین اخیراً آنقدر موضوع بالا گرفت که رئیسجمهور مجبور شد به وزیر دادگستری دستور رسیدگی بدهد و امیدواریم این موضوع مهم ملی به سرعت بررسی شود و نتایج آن در پیش روی ملت ایران قرار گیرد.