نذورات یک موقوفه برای بینوایان

بازخوانی تاریخ پربرگ این سرزمین، نماهایی جذاب و دل‌انگیز از پیوند میان آرامگاه‌ها و بقعه‌های یادشده عرضه می‌دارد.

بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در شهری که خاستگاه نخستین دودمان صفوی به شمار می‌آمد همواره مورد توجه اهل تصوف و دوستداران آن خاندان بوده است.

پیترو دلاواله، بازرگان و جهانگرد ایتالیایی همزمان با حکومت شاه عباس یکم صفوی در ایران، به کشورهای ترکیه، ایران و هند سفر کرد. وی خاطرات سفرهای خود را در بازدید از این کشورها نگاشت و سفرنامه‌ای ارزشمند بر جای نهاد. سفر دلاواله به ایران از سال 995 خورشیدی آغاز شد و شش سال زمان برد. سفرنامه وی آگاهی‌هایی مهم درباره ایران عصر صفوی دربردارد. بخشی مهم از خاطره‌های سفرهای دلاواله در منطقه‌های گوناگون ایران به روایت‌هایی از منش و خوی ایرانیان عصر صفوی در زندگی روزمره اختصاص دارد.

آیین نیکوکاری ایرانی که در سنت‌های وقف و نذر جلوه یافته است، در سفرهای پرماجرای بازرگان ونیزی نمودی جذاب دارد. از جمله آن‌ها زمانی است که دلاواله به اردبیل، خاستگاه پادشاهان و اندیشه صفوی می‌رود. او در بازدید از بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی، هنگام روایت معماری باشکوه آن، به شیوه پخت‌وپز و نذورات این بقعه اشاره دارد: «در یک طرف صحنی که مجاور محل سکونت پناهندگان و مامورین و نگهبانان قلعه است، درب کوچکی رو به کوچه باز می‌شود که در مقابل آشپزخانه است و هر روز تعداد بیشماری از بینوایان و محتاجان در آنجا اطعام می شوند.» او سپس غذاهای آشپزخانه را توصیف کرده، از شمار زیاد اجاق‌های همواره گرم آن شگفت‌زده می‌شود: «غذا همواره عبارت است از پلو که بسیار خوب و خوشمزه پخته شده است و تعداد فقرا و به‌طور کلی کسانی که برای تیمن و تبرک از این پلو می خواهند بخورند و شخصا مراجعه می‌کنند یا کسی را برای بردن آن می‌فرستند، به اندازه‌ای زیاد است که صبح تا شام مدام دیگ‌های پلو روی ۳۵ اجاق بزرگ در آنجا به بار است. قبلا فقط ظهرها اطعام می‌شدند، ولی شاه عباس مخارج اطعام شبانه را نیز تامین کرده و اکنون شام و ناهار در آنجا دایر است.»

دلاواله اما تنها جهانگردی نیست که با چنان تصویری از توجه نهادهای مذهبی در تاریخ ایران به نیازمندان و تنگ‌دستان روبه‌رو شده باشد. یک نجیب‌زاده هلشتاینی به نام ماندلسلو نیز در سفر به اردبیل به سال 1015 خورشیدی به نکته‌هایی جالب و درخور درباره این شهر اشاره کرده است و برای نمونه جزییاتی قابل توجه از آشپزخانه شیخ صفی‌الدین را می‌نمایاند. ماندلسلو در گزارش خود در این‌باره نوشته است: «در آشپزخانه شیخ روزی بیش از سه هزار نفر را صبح و ظهر و شب با آش و پلو و گوشت غذا می‌دادند که خرج غذای صبح و ناهار آن عده بالغ بر سه تومان می‌شد که از محل موقوفات بقعه پرداخت می‌گردید ولی خرج غذای شام را شاه از موقوفات دیگری که خود تعیین کرده بود می‌پرداخت. در ساعات تقسیم خوراکی فقیران را با صدای طبلی که می‌گفتند شیخ صدرالدین از مدینه آورده است خبر می‌کردند. در مطبخ دیگی بود معروف به دیگ فرقانی که آنرا مردی عرب، از مکه آورده و وقف آشپزخانه شیخ صفی الدین کرده بود.»