در ابتدای این مراسم کیوان کثیریان سخنان کوتاهی گفت و سپس مستندی درباره کیارستمی پخش شد.
در ادامه برنامه محمدرضا اصلانی کارگردان و مستندساز ایرانی، به روی صحنه آمد و درباره عباس کیارستمی گفت: میخواهم از وجه مدیریت فرهنگی بهکیارستمی نگاه کنم. او قبل از آن که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانشکل بگیرد، در موسسه فرانکلین به سرپرستی آقای صنعتی زاده ادبیات کودکان و تصویرگری برای کودک را سامان داد. بعد از مدتی موسسه فرانکلین به کانون منتقل شد که در آن جا با راهاندازی انتشارات ادبی کانون، یک مدیریت فرهنگی را فراهم آورد.
وی ادامه داد: ایران این گونه یک اعتبار جهانی برای ادبیات کودک به دست آورد و افتتاح بخش سینمای کودک کانون نیز افتخاری در زمینه مدیریت فرهنگی محسوب می شد. مدیریتی که فیروز شیروانی در آن زمان به راه انداخت و توانست مجموعهای از استعدادها را کشف کند. در آن زمان سیستم راهبردی به گونهای بود که با آزادی استعدادهای سینمایی کشف میشد و کیارستمی هم بر آمده از همان زمان بود؛ وگرنه هیچ گاه کیارستمی چنین فردی نمی شد و این امر مدیون مدیریت فرهنگی کانون بود.
اصلانی گفت: کانون هم در عرصه سینما و هم ادبیات کودک اعتبارات جهانی بسیاری را پدید آورده بود و کیارستمی آزاد بود هرچه را که دوست داشت، بسازد و فکرش را به اجرا دربیاورد. البته چنین مدیریتی خطر کردن بود اما این مدیران با عشق به سینما کار میکردند.
وی یادآور شد: کانون سنگر یک سینمای سالم بود، البته پس از مدتی سینمای ما بومی شد. مدیریت دیگری با هوشمندی از کیارستمی حمایت کرد که به کن برود و این هوشمندی راه جهانی شدن سینما ما را باز کرد.
اصلانی گفت: هر زمان که ما مدیریت فرهنگی خوبی داشتیم، فرهنگمان شکوفا شد. نقش مدیریت فرهنگی نقشی بسیار سازنده است و بدون این مدیریت، امکان رشد استعدادهای هنری میخشکید.
در ادامه مراسم، ابراهیم فروزش به روی صحنه آمد و گفت: میخواهم اول از استادم محمدرضا اصلانی تشکر کنم؛ به خاطر همه چیزهایی که درکانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از او یاد گرفتم.
وی در ادامه درباره کیارستمی گفت: در مورد عباس کیارستمی حرفهای زیادی زده شد؛ چراکه او رفت اما ماند.
فروزش اظهار داشت: کیارستمی حرفهای زیادی برای گفتن داشت و حرفهایش ماندگار بود. همه چیز را به زیبایی میشکافت و به جهان درون میرسید.
فروزش در پایان گفت: کیارستمی به من میگفت که سینما جای «شدن» است و نباید در آن هیچ چیز غیرممکنی وجود داشته باشد.
در ادامه برنامه حبیب رضایی به روی صحنه آمد و گفت: من مخاطب فیلم های کیارستمی بودم و این شانس را داشتم که چند مرتبه با وی معاشرت داشته باشم که در این معاشرت ها از مشاهده خصوصیات و رفتار کیارستمی حیرت زده شدم و به نظرم جان کلام در خصوص وی این است که ایشان پروا سادگی داشتند.
وی ادامه داد: من از کیارستمی این جمله را به یادگار دارم که می گفتند به دنبال هوش بگرد چرا که هوش اکتسابی نیست بلکه اکتشافی است و به نظر من این هوش عباس کیارستمی را ساخت تا ما زیر بیرقش به خودمان افتخار کنیم.
رضایی یادآور شد: وی در داشتن پروا سادگی بی نظیر است. در پایان می خواهم بگویم شاید کیارستمی نیازی نداشته باشد که یک خیابان به نامش شود اما ما این نیاز را داریم که خیابانی به نام کیارستمی ثبت شود.
پس از پخش کلیپی در خصوص عباس کیارستمی، جابر قاسمعلی به روی صحنه آمد و اظهار داشت: هرگز نشد که من با کیارستمی دیداری داشته باشم و این اتفاق اندوه و افسوس من است اما دوست دارم به چند نکته در خصوص کیارستمی اشاره کنم.
وی با اشاره ای به داستان فیلم نیاز اثر علیرضا داوودنژاد گفت: کیارستمی می گفت سکانس پایانی این فیلم مشکل دراماتیک دارد؛ در صورتی که من فکر می کردم کیارستمی فیلم هایش بر مبنای درام نیست و فیلم هایی ضد پلات را کار می کند، اما من دیدم که او یک رند سینما است و اگر حافظ رند در شعر ایران است کیارستمی هم رندی خاصی در سینما ایران دارد. او در فیلم مسافر و در فیلم کلوزآپ فیلمی بر مبنای ساختار سه مرده ای ساخته است و از عنصر تعلیق استفاده کرده است.
وی یادآور شد: او در فیلمی چون طعم گیلاس ساختاری ایستگاهی دارد و در فیلم فوق العاده گزارش به مرحله ای از الگو شدن در فیلم های خرده پیرنگی رسید.
سپس سکانسی کوتاه از فیلم گزارش پخش شد.
قاسمعلی در خصوص این پلان گفت: فیلم گزارش روایت سوم شخص است اما ما در داستان اطلاعاتی را داریم که نقش اول فیلم دارد و عباس کیارستمی در چهل سال گذشته قواعد فیلم های خرده پیرنگ را نوشته است.
قاسمعلی گفت: کیارستمی به اقتباس در سینما نیز توجه می کند و در فیلم مثل یک عاشق داستانی را از مارکز اقتباس کرد.
سپس کلیپی درباره این فیلمساز بزرگ پخش شد.
در ادامه مراسم شاهد شرافت؛ خواهرزاده کیارستمی به روی صحنه آمد و گفت: خیلی سخت است درباره فیلمی صحبت کنم که قرار بوده با حضور خود کیارستمی اکران شود اما قسمت نشد، این فیلم درباره مادر کیارستمی و مادربزرگ وی است و ترجیح می دهم که خیلی درباره فیلم صحبت نکنیم.
شرافت گفت: مادر کیارستمی شخصیتی بسیار بزرگوار بود و به همین جهت من از ایشان مصاحبه ای گرفتم و فیلم را ساختم و خود کیارستمیهم فیلم را دیدند و با خودشان آن را تدوین کردیم.