آقای بازیگر: من باحقوق بازنشستگی چطور باید زندگی کنم؟
آتش تقی‌پور نزدیک به 50 سال در سینما، تئاتر و تلویزیون فعالیت می‌کند و نقش‌های مختلفی را بازی کرده است. تقی‌پور پشتوانه تحصیلی در زمینه بازیگری و کارگردانی را با تجربیاتی عملی و موثر در عرصه‌های مختلف هنرهای نمایشی درهم آمیخت و موفق شد نام خود را میان چهره‌های توانا، دوست‌داشتنی و شناخته شده این حوزه به ثبت برساند.

 

تقی‌پور سال گذشته و پس از چند سال دوری از سینما در فیلم «ترومای سرخ» به کارگردانی اسماعیل میهن‌دوست بازی کرد و همراه پریوش نظریه، ایفاگر یکی از نقش‌های اصلی کار بود. به بهانه تولد این بازیگر پیشکسوت، گفت‌وگویی با او انجام داده‌ایم که می‌خوانید.

سال گذشته و پس از چند سال دوری در فیلم ترومای سرخ بازی کردید و در جشنواره فیلم فجر رویت شدید. دلیل کم‌کاری‌تان در سینمای این سال‌ها چیست؟

دلیل اصلی آن تنبلی خودم و تنبلی عمومی فعالان سینماست. الان کار تولید می‌شود، اما تعداد آثار تولیدی کافی نیست و نمی‌تواند پاسخگوی حضور همه هنرمندان باشد. این مساله شایسته هنر جمهوری اسلامی ایران نیست، چون ما مدعی انقلاب فرهنگی هستیم، اما در عمل به جای توجه ویژه به فرهنگ و هنر، بیشتر جنبه‌های اقتصادی را مطمح نظر داریم. آن هم نه وضعیتی اقتصادی که عامه مردم در آن درآمدهای خوبی داشته باشند، بلکه درآمدهای ویژه فقط مخصوص عده‌ای است و آنها هم کاری به درآمدهای دیگران ندارند و برایشان مهم نیست عموم مردم زندگی خود را چطور می‌گذرانند. شما تصور کنید من با یک میلیون و 450 هزارتومان حقوق بازنشستگی چطور باید زندگی کنم؟ اگر خانه هم نداشتم دیگر واویلا بود، خانه هم چه عرض کنم؟ یک خانه 50 متری!

الان خیلی از بازیگران پیشکسوت و قدیمی حتی تحصیلکرده‌ها بیکار یا کم‌کارند و وضعیت اقتصادی و معیشتی خوبی ندارند. فکر می‌کنید چقدر مافیا و نقش‌فروشی‌ها به این مساله دامن زده است؟ خودتان از این موارد ضربه خورده‌اید؟

این موارد برای من پیش نیامده، اما مساله این است که الان داوطلبان بازیگری و نقش زیاد هستند. ضمن این‌که بله، متاسفانه مسائلی چون نقش‌فروشی هم پر شده است و خیلی‌ها حاضرند پول بدهند و نقش بخرند. این فقط مختص بازیگری هم نیست و در استخدام شدن و پیدا کردن شغل در جاهای مختلف هم وجود دارد. اینها مقولاتی پیچیده و مرتبط به هم هستند. گاهی عده‌ای به من می‌گویند مثل این‌که خیلی در سینما فساد وجود دارد. من هم می‌گویم یعنی شما تصور می‌کنید در جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، فساد وجود ندارد؟ سینما هم جزیی از جامعه است. شما کافی است آدمی را محتاج و نیازمند کنید، کمی هم طمعکار باشد دیگر کارش تمام است و کثافت و آلودگی او را دربرمی‌گیرد. خیلی‌ها هستند که خیلی از کارها را انجام نمی‌دهند و در زحمت زندگی می‌کنند، اما ما از اول به فکر پول درآوردن نبودیم. باور کنید اگر بگویند یک آپارتمان به تو می‌دهیم، تمرین تئاتر را رها نمی‌کنم که به آنجا بروم، اما این شیوه زندگی، نباید بی‌تفاوتی و بی‌اعتنایی مسئولان و متولیان عرصه فرهنگ و هنر را در پی داشته باشد و آنها باید بیش از پیش در مسئولیت خود کوشا باشند. یک بار می‌خواستم از شدت مشکلات، تابلویی بنویسم و از مسئولان بپرسم من با حقوق ماهی یک میلیون و 450 هزار تومان چطور زندگی کنم؟ اما بعد گفتم ممکن است حمل بر این شود که دارم سیاه‌نمایی می‌کنم و به این نتیجه رسیدم که مصلحت نظام نیست که من این کار را بکنم. زعمای ما یا می‌فهمند یا نمی‌فهمند. برتولت برشت می‌گوید آن که حقیقت را می‌داند و نمی‌گوید خائن و جنایتکار است. آن که نمی‌داند هم تکلیفش معلوم است. خیلی از فسادها از همین فقر و نداری‌ها حاصل می‌شود.

72 سالگی چه حس و حالی دارد؟

من هنوز جوانم. (می‌خندد) ترک‌ها می‌گویند: (اینجا شروع به خواندن متنی آهنگین به زبان آذری می‌کند که ترجمه فارسی آن این است) «من هرچقدر پیر باشم، به 100 تا جوان می‌ارزم. جانم را در راه دوستانم فدا می‌کنم. نان را خالی نمی‌خورم.» البته الان چرا، نان خالی هم می‌خورم! (می‌خندد)

در جشنواره فیلم فجر، چند فیلم جدید سینمای ایران را دیدید. سینمای این سال‌ها را در مقایسه با گذشته چطور ارزیابی می‌کنید؟

نکته مهم و تاسف‌باری که وجود دارد این است که برخی از مهم‌ترین کارگردان‌های مهم و قدیمی سینمای ایران در این سال‌ها منزوی شده‌اند یا بهتر بگویم آنها را منزوی کرده‌اند. درصورتی که به‌زعم من آنها میراث زنده ما هستند و تا زنده‌اند باید به آنها کار داد و از وجودشان بهره برد. حق این هنرمندان بزرگ، بیکاری و خانه‌نشینی نیست. وقتی به خواست خدا، چنین عزیزانی به دنیا آمده‌اند و هنرآفرینی کرده‌اند، استفاده نکردن از آنها ناشکری به خداوند است. باید برای کار کردن، منت این هنرمندان را کشید. نکته خوشحال‌کننده این سال‌های سینمای ایران هم ورود و حضور موثر چهره‌های مستعد و جوان چه در بازیگری و چه در کارگردانی است. نوید محمدزاده و رضا درمیشیان فقط دو نمونه از این استعدادها هستند. بویژه در تئاتر، پر از استعدادهای جدید است که مثل بذری هستند که دارند شکوفه می‌دهند. این جوانان مستعد و باانگیزه در تئاتر، تلویزیون و سینما مثل نفت ما هستند، حتی از آنها هم باارزش‌ترند. آنها با شکوفایی و درخشش در این عرصه بجز هنرنمایی می‌توانند برای فرهنگ و هنر درآمدزایی کنند.

به عنوان یک هنرمند پیشکسوت، پند و پیشنهادی هم به جوانان بدهید.

با این‌که موانع زیادی وجود دارد، اما تا می‌توانند کار کنند. یادم می‌آید زمانی محمد یعقوبی می‌خواست نمایش «شب بخیر مادر» را با بازیگرانی چون پانته‌آ بهرام و ریما رامین‌فر روی صحنه ببرد، اما مجوز اجرا به او ندادند، ولی آنها دست از تلاش برنداشتند و نمایش را در زیرزمین خانه پانته‌آ بهرام و برای تماشاگرانی اجرا کردند که خودشان انتخاب و از آنها دعوت می‌کردند. گاهی برای وارد گود شدن باید، برای خودت جای پا درست کنی. مقاومت این گروه درنهایت باعث شد همین نمایش را در یکی از سالن‌های مجموعه تئاترشهر روی صحنه ببرند.

بازی در نقش متولی یک امامزاده

من در فیلم «ترومای سرخ» نقش فردی به نام مش بایرام را بازی می‌کنم که متولی یک امامزاده است. بخشی از داستان فیلم مربوط به مسائل این فرد و خانواده‌اش می‌شود و بخش مهمی هم مربوط به قهرمان داستان است که نقش آن را خانم پریوش نظریه بازی می‌کند. من از آقای اسماعیل میهن‌دوست، کارگردان فیلم تشکر می‌کنم که نقشی را به من داد تا بتوانم از برخی قابلیت‌هایم استفاده کنم. در این فیلم هم فارسی حرف می‌زنم و هم ترکی می‌خوانم. در مجموع از کار در این فیلم و شیوه ویژه کارگردانی آن لذت بردم.