از وضعیت جسمانیتان بگویید، هنوز هم روشهای درمانی بعد از سکته را ادامه میدهید؟
بله، هنوز هم درمان را ادامه میدهم و خدا را شکر خیلی بهترم و مطمئنم که بهتر از این هم میشوم، اما به هر حال از اینکه سلامت کامل ندارم ناراحتم. البته بیشتر ناراحتیام از برخوردی است که بعضی از دوستان و همکاران با من دارند. تا چند ماه پیش بعضیها میآمدند و حالی از من میپرسیدند، اما چند ماه است که آنهم قطع شده است. پیشنهاد کاری هم کم دارم. حتی شده گاهی دعوت به کاری میشوم و بعد که میروم و وضعیتم را میبینند دیگر با من تماس نمیگیرند و این آزارم میدهد. خدا نکند کسی به این بیماری دچار شود، اما بالاخره بیماری برای همه هست. هیچکس نمیتواند مطمئن باشد که تا آخر عمر اتفاقی برایش نمیافتد. من خیلی پرجنب و جوش و باانرژی بودم و حتی یادم هست خود آقای میرباقری در سریال «شاهگوش» به من میگفت تو در انرژی روی مرا هم کم کردی، اما الان وضعیتم تغییر کرده است.
خاطرم هست زمانیکه شایعات درباره فوت شما زیاد شده بود از انتشار چنین اخباری دلگیر بودید؟
بله، البته دلگیریام نه از مردم بلکه از کسانی بود که شایعات را ساخته و پخش میکنند. بارها خبر فوتم را شنیدم! یا شایعه کردند که دوباره سکته کردهام. در حالیکه فقط یک بار سکته کردهام. متاسفانه الان با گسترش رسانههای اجتماعی هرکسی میتواند براحتی شایعهپراکنی کند، اما مردم نباید به این حرفها توجه کنند.
از آنجا که بیشتر نقشهای کارنامه بازیگری شما منفی است چه تمهیداتی میاندیشید که بازیهایتان تکراری نشوند؟
من البته الان همان طور که گفتم به دلیل بیماریام کمتر بازی میکنم، اما در دهه 60 هم که خیلی پرکار بودم، چهار سال تمام کار نکردم و تمام ذهنم را معطوف به نقاشی کردم و بعد به آمریکا رفتم و در آنجا نمایشگاه برپا کردم و پس از بازگشت به ایران تصمیم گرفتم کارهایی انجام دهم که حرفی برای گفتن داشته باشد. تا اینکه پس از چند سال دوری از سینما و تلویزیون به من پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی «بوتیک» شد و «بوتیک» راهی برای بازگشت دوباره من به عرصه تصویر بود. در کل برای ایفای نقشهایم هم چند ویژگی در نظر میگیرم تا براساس آن بازی کنم، مثلا در سریال «به کجا چنین شتابان» نقش آدم قدرتطلبی که همه چیز را با پول میخواهد به دست بیاورد، طراحی کردم یا در سریال «ملکوت» دامادی که نقش منفی دارد و... . در تمام نقش هایم با هماهنگی کارگردان کمی طنز در این بازیها وجود دارد تا لحظات شیرینی را برای مخاطب ایجاد کند.
با توجه به این که در آمریکا نمایشگاه نقاشی برگزار کردید و نقاش متبحری هستید، هنوز هم نقاشی میکنید؟
نه! اصلا نمیتوانم؛ چون چپ دست هستم. بعد از سکته دست چپم بسختی کار میکند. حتی در دورهای میخواستم پرتره همسرم را بکشم، اما نمیتوانم قلم در دست بگیرم.
با توجه به ایفای نقش کیان ایرانی در سریال تاریخی «مختارنامه»، خودتان چقدر به مطالعه تاریخ علاقهمندید؟
بله، من در «مختارنامه» نقش یک شاهزاده ایرانی به نام کیان را بازی کردم؛ کسی که باعث انقلاب مختار میشود و تا لحظه شهادت هم کنار او میماند. خودم به تاریخ خیلی علاقهمندم و در این زمینه مطالعات زیادی دارم. البته نمیتوان صحت و سقم بعضیهایشان را تشخیص داد، اما به هر حال باید خواند و از زندگی نیاکان مطلع شد.
با توجه به این که سالها در بازیگری فعال بوده اید چه توصیهای به جوانانی دارید که تازه میخواهند وارد این عرصه شوند؟
میگویم خدا صبرتان دهد؛ چون برای بازیگری باید راهی طولانی طی کرد. من توصیه نمیکنم کسی درسش را رها کند و وارد این کار شود. چون عرصهای پر فراز و نشیب است. الان متاسفانه بیشتر نگاهها به بازیگری اینگونه است که میخواهم معروف شوم و پول دربیاورم، اما این کاملا اشتباه است.
خوشحالی از اجرای یک نقش طنز
در فیلم « خوب ، بد، جلف» نقش هنرپیشهای قدیمی را بازی میکنم که با هنرپیشه قدیمی دیگری که نقشش را آقای مظفری بازی میکند، دائما کل کل دارد. البته بعضی از سکانسهای بازی من در این فیلم را درآوردهاند و نقشم را کوتاه کردهاند که اگر نمیشد به نظرم بهتر بود، اما در کل نوشتههای پیمان قاسمخانی را خیلی دوست دارم و خوشحالم که بعد از مدتها یک نقش طنز را هم تجربه کنم.