«مشکل»، «بحران» «ناامنی» امروز واژههایی آشنایی در صنعت نشر هستند، به گونهای که امروز حجم مشکلات آنچنان زیاد شده که گلاف سردرگم و بهم پیچیده نشر را دیگر نه میتوان با دست باز کرد و نه با دندان. گویی دیگر راهکاری هم برای نشر وجود ندارد که با وجود پیشامدهای متعددی که هر یک به نوبه خود میتوان قامت این صنعت را خم کند، مسئولان علاجی پیدا نمیکنند و گویا ترجیح بر این است که این صنعت در آستانه فروپاشی قرار گیرد.
صنعت نشر امروز آنچنان در مشکلات خویش غرق شده است که نه تنها نمیتوان چارهای برای آن اندیشید، بلکه حتی نمیتوان آیندهای برای این صنعت متصور بود. صنعتی که در سالهای نه چندان دور نه تنها در دوران رونق اقتصادی به سر میبرد، بلکه آینده درخشانی را نیز نوید میداد.اما امروز ناشران یا عمدتاً ورشکسته شده و به کار دیگری روی آوردهاند، یا با کاهش چشمگیر شمارگان نشر خود در حد 100 نسخه به فعالیت میپردازند. کتابفروشیهای نیز وضع چندان بهتری ندارند، در سالهای اخیر به ویژه از ابتدای سال 90 تاکنون شمار کتابفروشیهای تغییر کاربری داده به رستوران فست فودی، فروشگاههای لوازم خانگی و ... رو به افزایش بوده است. در این میان سیاستهای دولتی نیز راه به جایی نبرده است چرا که این سیاستها یا به درستی تعبیه نشده است یا از مسیر درستی پیش نرفتهاند.
با این حال دولت یازدهم نیز به مانند دولتهای گذشته تنها حرف از حمایت از صنعت نشر زده است، معاونت فرهنگی وزارت ارشاد اسلامی نیز اگرچه در اسلهای اخیر کوشیدهاست با طرحهای تابستانه، بهاره، پاییزه و زمستانه کتاب، رفع مشکلات مالیاتی ناشران و ... قدمهایی برای کاهش این مشکلات بردارد، اما از آنجایی که یکم دست صدا ندارد و سایر بخشهای دولت در این زمینه همکاری نکردهاند، چندان موفقیتآمیز نبوده است.
نتیجه سیاستگذاریها و برنامهریزیهای غلط سالهای اخیر این شد که ما شاهد خمیرشدن کتابهاپرشماری از یک ناشر حوزه کتابهای پزشکی در سال گذشته و رواج شدید پدیده قاچاق کتاب در سال جاری هستیم. قاچاق کتاب که تیشه به ریشه کم رمق ناشران زده است، ناشرانی که با گردش مالی اندک نشر باز هم از روی عشق و علاقه در این صنعت ماندگار شده و به فعالیت میپردازند. مشکلات ناشر قدیمی و جدید نمیشناسد، ناشر موفق و ناموفق نمیشناسد، همه را درگیر کرده است.
یکی از اتفاقات تکاندهنده این روزهای نشر زندانی شدن یکی از ناشران باسابقه، فعال و نامآشنای صنعت نشر است، ناشری که کتابهای مرجع او از دوره قاجاریه تاکنون زبانزد خاص و عام بوده است و به عنوان ناشری حرفهای شناخته شده و ناشر برگزیده سال نیز بوده است.
این ناشر که نامش به دلیل حفظ موقعیت حرفهایاش از ذکر نامش معذوریم، به دلیل بدهی در زندان به سر میبرد، اتفاقا از جمله ناشرانی است که کتابهایش مخاطبان خاص خود را دارد، اما به دلیل گردش پایین اقتصاد نشر در سالهای اخیر با بدهی 800 میلیون تومانی ناشی از خرید کاغذ این روزها گرفتار شده است.
در این میان انتظار میرود، وزارت ارشاد به عنوان نهاد متولی در حوزه نشر با وجود گذشت دو هفته از رخداد این موضوع پا پیش گذاشته و اقدامی انجام میداد، چرا که ناشر مذکور از فعالان نشر در طول یکصد سال اخیر بوده است. البته وزارت ارشاد به این موضوع ورود داشته اما هنوز کاری از پیش نرفته و ناشر همچنان پشت میلههای زندان است چرا که به نظر نمیرسد وزارت ارشادبتواند در جبران این بدهی نقشی داشته باشد،بلکه تنها میتواند نقش مذاکره کننده با شاکی را داشته باشد.
اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران نیز طبق اخبار شنیده شده اینطور به نظر میرسد چندان از موضوع اطلاع نداشته و تاکنون وارد پیگیری ماجرا نشده است. درحالی که انتظار میرود، بسیار زودتر از اینها تکلیف این امر را مشخص میکرد.
این اولین بار نیست که یک ناشر به دلیل مشکلات مالی با ممانعت در ادامه فعالیتش روبرو میشود، چندی پیش نیز انتشارات طهوری با مشکلات مالی روبرو شده و درنتیجه آن فروشگاه کتاب طهوری در آستانه فروش و تغییر کاربری قرار گرفت. نکته جالب اینجاست که در این مواقع هر چند نهادهای مذکور از جمله ارشاد و شهرداری برای رفع مشکل به میدان میآیند، اما معمولاً کار از کار گذشته و نوشدارو پس از مرگ سهراب است.
متأسفانه مشکلات نشر دامنهدار است و به دنبال سالها بی توجهی به اصلاح زیرساختهای کتاب رخ داده و خواهد داد. فرآیند تولید و فروش کتاب یک تجارت پول ساز نیست. اما مسئولان هنوز آن را درنیافتهاند.
طبیعی است در صنعتی که گردش مالی سالیانه آن کمتر از هزار میلیارد تومان است، باید سیاستهای تشویقی و حمایتی در همه ابعاد لحاظ شود، هر چه قدر که وزارت ارشاد در این زمینه بکوشد و با فلان نهاد و سازمان و وزارتخانهای وارد مذاکره شود تا اندکی شرایط را برای صنوف تحت پوشش سهل کند، باز هم یک پای کار میلنگد، چرا که دولت در همه ابعاد اید سیاست حمایتی را در پیش بگیرد، امروز بزرگترین مشکلات ناشران در فیشهای آب، برق، گاز، تلفن و مشکلات مالیاتی نهفته است، در حالیکه شاید بتوان گفت صنعت نشر متضررترین صنعت از اوضاع نامناسب اقتصادی در دهه اخیر بوده است.
به هر حال خبر زندانی شدن ناشر به دلیل مشکلات مالی را شاید بتوان تلخترین خبر برای نشر در سال 95 به شمار آورد، اما قطعا با رویه موجود این آخرین خبر تلخ نشر نخواهد بود.