«روح اله سهرابی» ضمن ابراز تاسف از درگذشت «حسن جوهرچی» گفت: هنوز برایمان قابل باور نیست که بازیگر متعهد و با اخلاق سینما و تلویزیون از بین ما رفته است و برای بازماندگانش از خداوند متعال طلب صبر دارم.
وی ادامه داد: از حدود ۲ الی ۳ ماه پیش دوست عزیزمان حسن درگیر بیماری شد و ما به همین دلیل سکانسهای ایشان را به تعویق انداختیم تا خوب و بهتر شوند ولی متاسفانه حالشان بدتر شد و ما مجبور شدیم وقتی که حالشان هم خوب نبود از ایشان بازی بگیریم. تا به حال ضبط نصف سکانسهای مربوط به ایشان انجام شده و نصف آن که حدود ۱۰ جلسه است، باقی مانده است. البته زمان ضبط ما چون به مرحله پخش رسیده بودیم، از ایشان خواستیم که اگر میتوانند بیایند که اعلام کردند میتوانند بیایند و آن زمان ۲ سکانس را ضبط کردیم که در تصویر کاملا حس و حالشان معلوم است، البته به مرحله پخش نرسید چون راکورد ظاهریشان حفظ نشده بود و در نهایت به شکل دیگری سکانسها را پیش بردیم.
وی ادامه داد: حتی تخت بیمارستان هم نتوانست این آدم را از تعهدش به کار و پروژه جدا کند و تعهد به کار برایش مهمتر از بیماری و سختی بود که میکشید. در دورهای که حضورها در آثار علیالسویه شده و یا برخی بازیگران چند کار را با هم میپذیرند و خروجی کیفی هم چندان مهم نباشد، دیدن این حجم از غیرت و تعهد ستودنی است. جالب اینجاست که وقتی تلفنی صحبت کردیم و فهمید که پخش داریم، گفت میآیم و سکانسهای فوری شما را انجام میدهم. نگاه او به حال و احوالش گونهای بود که برود و ۳ الی ۴ روز استراحت کند و با حال خوب برگردد که متاسفانه این اتفاق افتاد و هیچ وقت دیگر برنمیگردد.
سهرابی تصریح کرد: نکته قابل توجه دیگر درباره حسن جوهرچی این بود که آدمی که تا این حد محبوب است و مورد اقبال مخاطبان است، بسیار محجوب و فروتنانه در مقابل پروژه و کارگردان رفتار میکرد و شاید محبوبیت او نیز به خاطر نگاه اخلاق مدارانه به کار بود و فضای حرفهای و تخصص برایش خیلی مهم بود که البته عقبتر از نگاه اخلاقی و انسانیاش قرار میگرفت. برای همین هم بود که میگفت سریالی که هزینه بسیاری برای تولید آن صرف شده، نباید معطل بماند و با یک روز تعلل هزینهها بیشتر میشود و من هرجور شده میآیم تا کار شما لطمه نخورد و با غیرت و تعصب کارش را در پروژه انجام داد.
وی در پاسخ به این سوال که برنامهریزیها برای ادامه کار بدون حضور زنده یاد جوهرچی چگونه است؟ توضیح داد: ما با توجه به اینکه در مرحله پخش هستیم، نیاز داریم که جلسهای فورا با تهیه کننده و نویسندگان برگزار کنیم و ببینیم که به چه نتیجهای میرسیم. میتوانیم هم خط قصه بهزاد و دخترهایش را استحاله کنیم و جوری که به قصه لطمه نخورد آن را در داستانکها محو کنیم. مدل دیگر این است که قصه باقی بماند و پدر را تغییر بدهیم و شخصیت دیگری مانند عمو را درگیر قصه کنیم و مدل آخر نیز این است که پدر را تغییر بدهیم و قصه را همان طور که بود، ادامه بدهیم و چه بسا راههای دیگری هم باشد که با مشورت به آن برسیم.
وی در پایان گفت: علیرغم فوریتی که به خاطر پخش داریم، ولی به دلیل شوکی که به ما وارد شد، حس و حال برگزاری جلسه نبوده و گروه ناراحت هستند. اما باید چند مدل مختلف را بررسی کنیم که ببینیم چه میشود و امیدوارم که بتوانیم جوری که مخاطب این خلاء را حس نکرده و آزار نبیند داستان را پیش ببریم.