دی ماه سال گذشته بود که پس از پخش برنامه ثریا، پیام تقدیری از سوی رهبر انقلاب خطاب به عوامل این برنامه منتشر شد، در بخشی از این نامه آمده بود: «از قول من از ایشان تشکر کنید، من امشب خیلی خسته بودم، نشستم این برنامه را تماشا کردم، واقعاً لذت بردم».
اما دقیقا پس از گذشت یک سال از انتشار پیام تقدیر رهبری، چند هفتهای است شاهد پخش برنامه ثریا نیستیم. اگرچه 5 سال از عمر این برنامه در 2 دولت میگذرد اما در قسمتهای آخر ثریا شاهد حضور وزیر بهداشت بودیم که برخلاف ادب و آداب میهمانی در یک برنامه زنده تلویزیونی (آن هم با شرط حضور در برنامه بدون منتقدان) به مواجههای تند در این برنامه پرداخت و با فرافکنی، مجری و عوامل را به موضوعات مختلفی متهم کرد!
پس از آن نیز وزیر به دیدار رئیس رسانه ملی رفته و ریاست صداوسیما نیز از ایشان دلجویی نکرد. در این بین، صنعت و دانشمندان هستهای، موضوع آخرین برنامهای بود که از ثریا به صورت زنده پخش شد و پس از آن دیگر روی آنتن نرفت؛ در این برنامه دانشمندان و مدیران هستهای حضور پیدا کردند و به بررسی صنعت هستهای کشور پرداختند.
جلوگیری از پخش برنامههای دغدغهمحور
در این برنامه مطرح شد که دانشمندان هستهای به خاطر بیمهریها دیگر در این صنعت مشغول به فعالیت نیستند و یکی در صنعت خودرو و دیگری در سازمان اوقاف و یکی دیگر نیز در صنعت فاضلاب مشغول به کار شدهاند. به نظر میرسد این برنامه بهرغم آنکه مورد استقبال مردم و خانواده شهدای هستهای قرار گرفت اما چندان به مذاق مدیران سازمان و مسؤولان دولتی خوش نیامد. پس از تعطیلی ثریا، محسن مقصودی، مجری این برنامه در اختتامیه جشنواره عمار روی صحنه آمد و از مردم خواست تا برای «استمرار ثریا» دعا کنند و گویا هنوز استمرار ثریا در هالهای از ابهام است.
این در حالی است که رسانه ملی با هر ترفندی سعی در جذب و سرگرمسازی مخاطب دارد ولی در عین حال از استمرار برنامههای جدی که دغدغه مردم را دارند جلوگیری میشود. در روزهای گذشته، تعطیلی این برنامه واکنشهای مختلفی را به همراه داشته است. نصرالله پژمانفر، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: امروز متاسفانه دستگاههای اجرایی ما بویژه با توجه به ابزارهای قدرتی که در بخشهای مختلف اعتبارات دارند، بشدت در مقابل آزادی بیان رفتارهای نامناسبی را ایجاد میکنند. وی افزود: بخشی از طریق تهمت و افتراست و بخشی هم با قطع کردن سوبسیدها و... است. از همه اهرمهای فشار برای خاموشی این زبانها استفاده میکنند و اصل قضیه همینجاست که در فضای رسانهای مورد استفاده قرار میگیرد.
نگذارید نهال ثریا سر خم کند
پژمانفر پیشتر و در مقطع دیگری که این برنامه تعطیل شده بود، در یادداشتی درباره لزوم تکثیر برنامههایی مانند ثریا، نوشته بود: یکی از نمونههای خوب سازمان در برنامهسازی و تقویت نیروهای متعهد و متخصص، برنامه «ثریا» است. این برنامه چند ویژگی دارد که مهمترین آن تیم تحقیق و تولید یکدست آن است. تیمی از جوانان حزباللهی دغدغهمند و متخصص که بهرغم همه مشکلات تولید، بدون در نظر گرفتن منافع شخصی یا گروهی، صادقانه مسائل کشور و مردم را با جهتگیری انقلاب اسلامی دنبال میکنند و البته از بیان صریح موضع خود نیز ابایی ندارند.
این چیزی است که به نظر نگارنده وجه تمایز برنامه ثریا با بسیاری از برنامههای دیگر است؛ برنامههایی که اگرچه مفیدند اما اغلب فاقد این خصیصه مهم هستند. به نظر میرسد حال که چنین برنامهای مراحل متعددی را سپری کرده و به آنتن رسانه ملی رسیده، مسؤولان سازمان باید آن را در برابر توفان مشکلات مالی و غیرمالی محافظت کنند و اجازه ندهند نهال «ثریا» در این نوسانها سر خم کند.
نادر طالبزاده نیز نسبت به تعطیلی ثریا واکنش نشان داده و با اشاره به اینکه بعید میداند با وجود تقدیر رهبری شبکه یک اقدام به حذف ثریا کند، افزود: حتی مدتی پیش که برای جشنواره عمار در کنار گروه ثریا کار میکردیم، آقای علیعسکری رئیس سازمان صداوسیما طی تماسی گفتند در جشنواره عمار حتما از گروه تولید برنامه «ثریا» استفاده کنید و از این گروه تقدیر کردند. وی همچنین گفت: آقای علیعسکری سفارش کرده بودند مشورت چند گروه را حتما در جشنواره عمار داشته باشید که یکی از آنها گروه برنامه «ثریا» بودند.
نامه مستندسازان به رئیس رسانه ملی
جمع کثیری از مستندسازان نیز در نامهای به علیعسکری از تعطیلی ثریا انتقاد کرده و نوشتهاند: ما از تنگناهای سازمان صداوسیما و گروکشیها و توقعات فزاینده مقامات دولتی از این سازمان مطلعیم و میدانیم چگونه تلاش میکنند تا به لطایفالحیل، رسانه ملی را وادار به مماشات و محافظهکاری و در نهایت فروکاستن جایگاهش در قواره «روابط عمومیِ صامت و ساکت دولت» نمایند. اما انتظار داریم رسانه ملی با تکیه بر پشتوانه مردمی و انقلابیاش، در مقابل این فشارها کوتاه نیامده و حیثیت این رسانه ارجمند را پاسداری نماید. بهزعم ما، کوتاه آمدن در مقابل فشارهای فراقانونی و تن دادن به تعلیق و تعطیل برنامههایی نظیر ثریا، به واقع، چشمپوشی از «استقلال رسانه ملی» است. اگر بنا باشد با آمدن و رفتن هر دولتی، اولویتها، رویکردها و جهتگیریهای انقلابی رسانه ملی، دستخوش استحاله و تقلیل شود، دیگر چه اعتباری برای این چشم بینای نظام اسلامی باقی میماند؟
این نامه میافزاید: ما جمعی از مستندسازان و فیلمسازان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، از شما برادر گرامی انتظار داریم با بازنگری در این شیوه برخورد با برنامههایی نظیر ثریا، قلباً به نیروهای جوان و متخصص انقلابی اعتماد کرده و برادرانه و متعهدانه پشتیبان این حرکت رسانهای امیدآفرین در تلویزیون جمهوری اسلامی ایران باشید. توقع حداقلی ما، پخش منظم و بیدغدغه ثریا به دور از محدودیتها و مصلحتسنجیهای کاذب و همراهی و مساعدت جنابعالی با عوامل این برنامه است. حال باید دید با حمایت رسمی رهبری از این برنامه، چه مسائلی در پشت پرده رخ داده تا این برنامه که به عنوان دیدهبانی برای پیشرفت و عدالت، برنامههای قابل توجهی را در حوزه عملکرد مسؤولان جمهوری اسلامی ارائه داده، خاموش شود. به نظر میرسد وابستگی اقتصادی رسانه ملی به دولت و انتظار نامناسبی که دولت از رسانه ملی در حوزه مواجهه انتقادی دارد، موجبات تعطیلی این برنامه را فراهم آورده است.
رفتارهایی از جنس انصراف عراقچی از حضور در مناظره تلویزیونی و درخواست برای حضور در تریبونهای یکطرفه نشان میدهد دولت توانایی پاسخگویی به منتقدان را در حضور مخاطب میلیونی ندارد.