روایت خاطراتی از شهدای غواص در «خندوانه» +عکس

رامبد جوان شب گذشته در برنامه «خندوانه» میزبان علیرضا دلبریان راوی دفاع مقدس بود.

 

شقایق دهقان در اولین حضور در سری جدید، استند آپ کمدی خود را پیرامون مشکلات و فایده‌های موبایل و فضای مجازی  اجرا کرد. 

 
 
 خندوانه

علیرضا دلبریان هم با حضور در برنامه «خندوانه» خاطراتی از شهدای غواص را با لهجه کاشمری (مشهد) بیان کرد.

 

دلبریان در ابتدا در خصوص فعالیت‌های این روزهای خود گفت: این روزها در عرصه فرهنگی فعالیت می‌کنم. بیشتر روایتگر دفاع مقدس هستم؛ چرا که وظیفه خودم می‌دانم تا شجاعت همرزمان را به جوانان انتقال دهم.

 

دلبریان در پاسخ به سوال جوان در خصوص زمان  اعزام به جبهه عنوان کرد: من متولد سال ۴۴ هستم و در سال ۶۱ اولین اعزام من به جبهه ممکن شد. در مدتی که در جبهه بودم سعی کردم ترسی که داشتم را بروز ندهم.

وی ادامه داد: اوج فعالیت ما در جبهه غواصی بود. من در واحد تخریب حضور پیدا کردم. ما را برای یک عملیات ویژه انتخاب کرده بودند ٬اما با وجود ترسی که داشتم قبول کردم. عملیات بسیار ویژه بود و مشخص نبود کجا می‌رویم.

دلبریان در خصوص پذیرفتن این عملیات اظهار داشت: قبل از اعزام فرمانده لشکر برای صحبت آمده بود. من با خودم می‌گفتم که این عملیات را نروم چراکه ترسی در من وجود داشت اما زمانی که سرم را پایین انداختم، چشمم به پوتین پینه بسته فرمانده لشکر افتاد. زمانی که این صحنه را دیدم سرم را بالا آوردم و در دلم گفتم جانم فدای این فرمانده لشکر. من می‌روم. ما برای آموزش غواصی به زیبا کنار رفتیم.

 

دلبریان راوی دفاع مقدس در خصوص عملیات کربلای چهار و پنج گفت: تمام جنگ یک طرف عملیات کربلای پنج طرف دیگر. عملیات های کربلای چهار و پنج قله های جنگ بودند. درسته ما در عملیات کربلای چهار شکست خوردیم اما باعث پیروزی عملیات کربلای پنج شد.

 

دلبریان با بغض و چشمان خیس  در خصوص شب عملیات چهار بیان کرد: بچه ها زحمات زیادی در آموزش های غواصی کشیده بودند. شب عملیات چه شبی بود؛ خندیدن در شرایط سخت خوب است. باید به ریش دنیا بخندید و بچه ها هم دغدغه دنیا نداشتند. صفا و عشق بین بچه ها وجود داشت. حتی فرمانده لشکر هم در آن شب برای بدرقه بچه‌ها آمده بود و التماس دعا داشت.

دلبریان ادامه داد: به محض اینکه دشمن اولین غواص ما را دید، شروع به تیراندازی کرد. آنها آماده بودند و بچه ها در محاصره قرار گرفتند. عملیات لو رفته بود. یکسری از بچه ها برگشتند اما بقیه مراحلی از عملیات کربلای چهار را  تا زمانی که مهمات داشتند انجام دادند. برخی بچه‌ها اسیر شدند و برخی از غواصان برگشتند. ما عملیات کربلای پنج را بلافاصله شروع کردیم و تا ده کیلومتری بصره رفتیم و دستاورد این عملیات این بود که سازمان ملل و دنیا حقانیت ما را قبول کرد و برای اولین بار گفت صدام متجاوز است.

دلبریان در پاسخ به سوال جوان در خصوص از دست دادن پای خود گفت: در عملیات کربلای پنج در  تاریکی شب در کانال پایم روی مین رفت و اصلا باورم نمیشد روی مین رفتم. بعد با پای قطع شده به سمت آمبولانس رفتم.