نظر خانم بازیگر درباره جراحی های زیبایی
 با پرستو گلستانی گفت‌وگویی انجام شده است که در زیر می‌خوانید.
 

بزودی قرار است تئاتری از آقای زنجانپور روی صحنه برود که شما هم در آن نقش‌آفرینی می‌کنید. جز این کار، مشغول چه فعالیت‌های دیگری هستید؟

خودم هم یک نمایش را کارگردانی می‌کنم. کاری است به اسم «سیرک سیار» که هر شب ساعت 19:15 در تالار هنر اجرا می‌شود.

در عرصه تلویزیون و سینما چطور؟

فعلا کاری نیست. من اصولا تئاتری هستم. اول تئاتر بودم و بعد به تلویزیون آمدم. تئاتر فضا و دنیای دیگری دارد و با روحیه من سازگارتر است. در تمام دنیا اکثر بازیگران از تئاتر شروع کردند و بعد وارد سینما و تلویزیون شدند. تئاتر مادر هنر بازیگری است.

اهل ورزش هم هستید؟

اگر پیش بیاید ورزش می‌کنم.

چقدر کتاب می‌خوانید؟

هر وقت فرصت کنم مطالعه می‌کنم.

بیشتر در چه حوزه‌هایی می‌خوانید؟

اصلا حوزه خاصی ندارد که بگویم رمان یا نمایشنامه می‌خوانم. کتاب‌های مختلفی مطالعه می‌کنم.

چقدر وقت خود را با خانواده می‌گذرانید؟

اگر کار نداشته باشم اکثر وقتم را با خانواده می‌گذرانم. نمی‌گویم دوست و رفیق ندارم، اما بیشتر با خانواده وقتم را سپری می‌کنم.

نظر شما درباره این همه عمل جراحی زیبایی بازیگران چیست؟

واقعا سونامی است. البته این سونامی فقط مخصوص بازیگران نیست. موضوعی است که گریبان جامعه ما را گرفته؛ چه خانم‌ها و چه آقایان. این‌که می‌خواهند زیبا باشند و این‌که فکر می‌کنند اگر جراحی کنند یا تغییراتی در صورتشان بدهند، اتفاق وحشتناکی است.

چطور باید این خلأ را پر کرد؟

مستلزم یک فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی است که در جامعه باید رخ دهد. از کودکی باید این اتفاق بیفتد. در این زمینه خانواده‌ها، مدارس و دولت نقش مهمی دارند. باید ببینند چه خوراکی باید به نوجوانان و جوانان بدهند که این حس خلأ را نداشته باشند. وقتی جوان ما از ابتدا از نظر فرهنگ، هنر، موسیقی و مسائل معنوی خالی است، رو به این چیزها می‌آورد. زیبایی در روح و فکر قشنگ است. این فرهنگ‌سازی را باید در خانواده و مدارس ایجاد کرد، نه با فشار و زور و زیر منگنه گذاشتن جوان‌ها. شاید هم جوان‌ها به دلیل فشارهایی که روی آنها هست، احساس خلأ می‌کنند. اگر فضای امن برای جوان‌ها باشد، فکر کنم این نیاز برطرف می‌شود و دیگر خیال نمی‌کنند باصرف داشتن زیبایی، می‌توانند زندگی موفقی داشته باشند، ازدواج موفقی کنند یا انسان موفقی در جامعه شوند.

مساله دیگری که با آن مواجهیم، استفاده بی رویه از شبکه‌های اجتماعی است.

استفاده از این شبکه‌ها چیز بدی نیست. شبکه‌های اجتماعی می‌تواند خبرساز باشد و همه را در جریان اخبار قرار دهد و افراد از طریق آن می‌توانند مطالعات خود را گسترش دهند؛ به شرطی که فرهنگ درست استفاده کردن از آن را هم بلد باشند. الان بسیاری از جوان‌ها در شبکه‌های اجتماعی وقت تلف می‌کنند. همه اینها به‌ دلیل این است که فرهنگ استفاده از امکانات نیست. ما یاد نگرفتیم و کسی به ما یاد نداده است. خانواده‌ها و مدارس شاید بلد نباشند راه و روش درست استفاده کردن از فضاهای مجازی را آموزش دهند، وگرنه فضای مجازی و شبکه‌ها می‌توانند به ما کمک کنند. مثل این می‌ماند که من ماشین داشته باشم و این وسیله باید مرا ببرد سر کار یا خانه‌ام. اما به‌جای این‌که چنین استفاده‌ای را کنم، الکی به خیابان بروم و مدام بچرخم.

شمـــا خواهرزاده مرحوم مهدی اخوان‌ثالث هم هستید. به‌نظر شما اخوان‌ثالث به اندازه‌ای که بایسته باشد، خوانده یا فهم شده است؟

به نوعی بله و به نوعی نه. کلا ادبیات ما، ادبیاتی است که نسل جوان خیلی با آن آشنایی ندارد. نه فقط اخوان، متاسفانه جوان‌های ما با ادبیات بیگانه شده‌اند، همان‌طور که خیام، فردوسی و مولوی را نمی‌شناسند. این ربطی به یک فرد ندارد و به یک مساله کلی در جامعه تبدیل شده است.