در آغاز هفته سوم پخش برنامه «باصبح»، مانند برنامه های گذشته شامل گفتگوی عبدالله روا با شهرام لاسمی بود.
شکستن سکوت سی ساله
شهرام لاسمی یا همان «قلقلی» برنامههای کودک در ابتدای صحبت از چندین سال سکوت خود و زمان شکستن آن حرف زد و گفت: بعد از سکوتی نزدیک به سی سال بالاخره در 9 فروردین سال 94 آن را شکستم. این سکوت چندین ساله برای حفظ کاراکترم بود اما زمانی که دیدم درحال از دست دادن خیلی چیزها هستم به این سکوت پایان دادم. البته فراموش نکنیم که سکوت بالاترین ذکر است. همه حرفها گفتنی نیستند؛ یکی از دلایل انتخاب کاراکتر قلقلی و حرف نزدن او به این دلیل بود که بچه ها چیزهایی را که میبینند بهتر درک میکنند. مایل بودم تا فضای ذهنی بچهها را نشکنم. به همین خاطر حتی در کوچه و خیابان هم در مواجهه با بچهها سعی می کردم حرف نزنم، من رسالت خود را به انجام رساندم. شاید علاقه زیادم به چارلی چاپلین یکی از علتهای حفظ سکوت سی ساله ام بود.
سحرخیزی در چهار صبح
در بخش دیگری از برنامه، لاسمی در جواب سوال روا که آیا آدم سحرخیزی است یا نه بیان کرد: در روزهایی که کار خاصی داشته باشم، صبح های زود هم از خواب بیدار می شوم. حتی پیش آمده روزهایی که 4 صبح از خواب بیدار شده ام، معمولا شب ها ساعت یک یا دو می خوابم.
بسیاری فکر می کنند قدرت تکلم ندارم
این قسمت از گفتگو پاسخ به سوال روا بود؛ آقای لاسمی چرا آن زمان ما می فهمیدیم شما چه می گویید؟
لاسمی گفت: من و مجید قناد تمرین های زیادی میکردیم. سعی ما بر این بود تا حرکات واضح باشند. به طوری که بچه ها متوجه تمام آن حرکات بشوند. حتی برخی مواقع مجری یعنی عمو قناد با توضیحاتی که ارائه می داد، به درک معانی حرکات کمک میکرد. صدای خنده بچه ها به من آرامش می داد. دوست داشتم همیشه بخندند.
امیدوارم شرایط مثل 5 سال گذشته نباشد
در بخش پایانی برنامه شهرام لاسمی خاطر نشان کرد: دوست دارم همچنان به فعالیت خود ادامه بدهم. امیدوارم شرایط مثل 5 سال گذشته نباشد. امیدوارم شرایط در آینده تغییر کند.
دعای شهرام لاسمی در انتهای برنامه: خدایا کاری کن فردا صبح که از خواب بیدار می شوم مردم را شاد ببینم.