نگاهی گذرا به تاریخ دفاع مقدس نشان میدهد که جنگ تحمیلی عراق و متحدانش علیه ایران در ۳۱ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ و با شعار جعلی «دفاع پیش گیرانه»! آغاز شد؛ اگرچه عراق پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیش از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ هم درگیریهایی در مناطق مرزی با ایران ایجاد کرد که به شهادت، جراحت و حتی اسارت جمعی از هموطنان ما هم انجامید.
همچنین در بیست و ششمین روز از شهریور ماه سال ۱۳۵۹ بود که صدام، قراردادی را که در سال ۱۹۷۵ میلادی در الجزایر و درباره مرزهای دو کشور بین حکومت پهلوی و عراق به امضا رسیده بود، جلوی دوربین تلویزیون رژیم بعثی عراق پاره و عملا علیه جمهوری اسلامی اعلام جنگ کرد؛ جنگی که به صورت سراسری در آخرین روز شهریور ماه همان سال آغاز شد.
و اما شورای امنیت سازمان ملل متحد - که یکی از مهمترین ارکان این سازمان به شمار میرود و حفظ صلح و امنیت بینالمللی را مهمترین وظیفه خود می داند -، در طول ۸ سال جنگ تحمیلی عراق و متحدانش علیه ایران، فقط ۱۴ قطعنامه و ۱۵ بیانیه صادر کرد که بیشتر این قطعنامه ها هم جنبه توصیه ای داشت.
همین نشان می داد که عراق و متحدانش، شورای امنیت را نیز با خود به همراه داشتند تا بتوانند با خیالی آسوده، خاک ایران را مورد تجاوز قرار دهند.
نکته جالب اینجاست که پس از پذیرش آتش بس از سوی ایران و پایان یافتن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، عراق این بار به کویت حمله کرد و ارتش این کشور در کمترین زمان ممکن کویت را به تصرف خود درآورد و حتی به سمت مرزهای عربستان هم پیشروی کرد.
این بار، شورای امنیت سازمان ملل متحد، ۱۴ قطعنامه که بیشتر آنها جنبه توصیهای نداشت و اغلب، تنبیهی بود، علیه رژیم بعثی عراق صادر کرد! این در حالی بود که مدت زمان اشغال کویت به وسیله عراق، چیزی حدود ۷ ماه بیشتر طول نکشید و در مقابل، جنگ عراق و متحدانش علیه ایران بیش از ۸ سال زمان بُرد؛ جنگی که باید آن را یکی از مخرب ترین و خونبارترین جنگهای تاریخ پس از جنگ اول و دوم جهانی دانست که البته واکنش سازمان ملل در برابر آن بسیار ناچیز بود.
همین رفتار ددمنشانه رژیم بعث در اشغال کویت سبب شد تا جامعه بینالملل و سازمان ملل تصمیم بگیرند تا صدام را به سر جای خود بنشاند و قدرت او را مهار کنند؛ این بود که در مانند چنین روزی یعنی در هجدهمین روز از آذر ماه سال ۱۳۷۰، پیگیریهای متعدد ایران درباره معرفی آغازگر و مسئول جنگ هشت ساله نتیجه داد و خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد، عراق را به عنوان آغازگر جنگ علیه ایران و نقض کننده حقوق بشر معرفی کرد.
دکوئیار در اعلام این خبر، صریحا حمله عراق به ایران را نقض حقوق بینالملل و اصول اخلاقی دانست و توضیحات عراق را برای جامعه بینالمللی قابل قبول و کافی ندانست. وی به دلیل همین صراحت و البته تلاشهای پیگیرش در ایجاد صلح بین المللی، برنده جایزه «تفاهم بین المللی» سال ۱۹۸۷ هم شد.
اینگونه بود که این روز هم در تاریخ دفاع مقدس ما به ثبت رسید؛ روزی که نشان دهنده یک پیروزی دیگر در اثبات حقانیت دولت و ملت شریف ایران است.
در حقیقت باید گفت که پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران، اعلام رسمی آن در ۲۷ تیر ماه سال ۱۳۶۷ و آتش بس میان کشورهای ایران و عراق، ایران همواره بر مسئله ضرورت مشخص شدن شروع کننده و مسئول جنگ، پافشاری می کرد و این پافشاری بر اساس بند ششم قطعنامه ۵۹۸ صورت میگرفت؛ آنجا که دبیر کل سازمان ملل متحد، موظف شده بود تا متجاوز حقیقی را به شورای امنیت معرفی کند.
ذکر این نکته هم لازم است که در دوران دفاع مقدس، ایران که خود درگیر جنگی تحمیلی شده بود، از هیچ تلاشی برای صلح بینالمللی فروگذار نکرد و همکاریهای لازم را با مجامع بین المللی انجام داد تا متجاوز واقعی به جهانیان شناسانده شود؛ چرا که اثبات این موضوع، چهره واقعی انقلاب اسلامی ایران را به جهانیان نشان می داد و برای ایران یک پیروزی سیاسی در عرصه جهانی شمرده میشد.
اینچنین بود که پیگیریهای مستمر ایران، حمله عراق به کویت و البته منش نسبتا متفاوت دبیرکل وقت سازمان ملل در عدم وابستگی نسبی به قدرتهای بینالمللی، روزی تاریخی را در تاریخ دفاع مقدس ما به ثبت رساند تا تاریخ جنگ تحمیلی علیه ما، به همان هشت سال محدود نشود و نقطه عطف دیگری هم بر اساس اراده و پافشاری حق جویانه ملت ایران در تاریخ ایران عزیز اسلامی رقم بخورد.
به بیان دیگر همه چیز دست به دست هم داد تا اراده ملت ایران بر نظام بینالمللی غلبه کند و شرایطی فراهم شد که شورای امنیت سازمان ملل برای جلوگیری از شکل گیری تناقضات بینالمللی و همچنین جلوگیری از بارز شدن نگاه غرض ورزانه این شورا نسبت به کشورهای مختلف، در کنار محکوم کردن عراق نسبت به اشغال کویت، چاره ای جز بازگویی حقیقت در مورد جنگ عراق علیه ایران نداشته باشد و در نهایت، عراق را به عنوان آغازگر جنگ و متجاوزگر بین المللی معرفی کند.
و اکنون، بیست و پنج سال از این روز تاریخی و به یاد ماندنی می گذرد؛ روزی که نسبت به پایان هشت سال دفاع مقدس ما، فاصلهای به گذر سه سال زمان است؛ اما ادامه همان راه است؛ همچنان در یادهاست و یکی از نقاط عطف تاریخ دفاع مقدس ما به شمار میرود.