سریال جدید این شبهای تلویزیون و شبکه دو سیما داستان و روایت زندگی شخصیتی به نام یکتا است که در کنار آن قصههای دیگری نیز به تصویر کشیده شدهاند. بابک کایدان نویسنده نهایی فیلمنامه سریال «هشت و نیم دقیقه» که تا به حال سریالهای دارا و ندار، سقوط یک فرشته، معراجیها و خوب بد زشت را برای تلویزیون و فیلمهای سینمایی «این زن حقش را میخواهد، زندگی جای دیکری است، صدای پای من و ... نوشته است، درباره جزئیات سریال «هشت و نیم دقیقه»، قصههای زن محور و پایان بندی آخرین اثر خود با ما هم کلام شد.
** خودتان فکر میکنید تا به حال در حوزه سینما بهتر توانستید کارهای خوبی را ارائه دهید یا تلویزیون؟
- نمیتوان جواب قطعی داد، من هم در تلویزیون و هم در سینما کارهای خوب و بدی را داشتم. در سینما بیشتر با تهیه کننده و کارگردان مواجه هستید، اما در تلویزیون با طیف گستردهتری از مسئولان روبرو میشوی و بر همین اساس اعمال نظر و محدودیتهای بیشتری از لحاظ داستان گویی و شخصیت پردازی هم برایت وجود خواهد داشت که خب اینها هم به چهارچوب این رسانه برمیگردد.
** از میان سریالهای تلویزیونی فکر میکنید کدامیک از سایرین موفقتر بودهاند؟
- «سقوط یک فرشته» را بیشتر از همه دوست داشتم آنهم به این دلیل که کارگردان اثر حین نگارش در کنارمان بود و سکانس به سکانس در جریان همه اتفاقها قرار داشت و در عین حال خودش هم به ما ایده میداد و همین موضوع باعث شد تا نتیجه کار به خوبی دیده شده و حس نگارش ما در اجرا هم همان دربیاید و مورد استقبال قرار بگیرد.
** شما مدتی در تلویزیون کار نکردید و به سمت سینما رفتید و بعد از آن دوباره با سریال «هشت و نیم دقیقه» به تلویزیون برگشتید.
- بعد از سریال «خوب بد زشت» در تلویزیون کارنکردم آنهم به این دلیل که وضعیت تلویزیون ثبات لازم را نداشت و تغییر مدیریتی و مشکلات مالی هم گریبان آن را گرفته بود و همین آرامش فکری را به من نوعی نمیداد تا بتوانم به راحتی نگارش قصهای را برای این رسانه به عهده داشته باشم. در این اوصاف ترجیح دادم تا در سینما یا رسانه خانگی مشغول باشم و بعد از ثبات و تغییرهای ساختاری دوباره به تلویزیون برگردم.
** معمولا فیلمنامه نویسها در سینما دستشان خیلی بازتر است.
- اینکه من الان در سینما هم به راحتی فعالیت میکنم به این دلیل است که اولین تجربههایم در تلویزیون بوده است و به همین ترتیب نمیتوانم نسبت به تلویزیون بی تفاوت باشم و به آن پشت کنم. من هم این رسانه را دوست دارم و مطمئن هستم که اگر کار خوبی تولید و ساخته شود مردم آن را دوست خواهند داشت و پیگیری میکنند. الان هم خداراشکر بعد از نگارش 5 سریال این اعتماد متقابل بین ما و مسئولان ایجاد شده است که با نگاهی بازتر مسائل و مشکلات جامعه را پوشش داده و به فضای واقعی مردم نزدیکتر باشیم.
** یکی از فیلمهای شما در حوزه سینما، «پریناز» بود که توقیف شد. با این شرایط برای حضورتان در تلویزیون با مشکلی مواجه نشدید؟
- اصلا اینطور نبود چراکه بعد از اینکه این فیلم توقیف شد ما با همان کارگردان سریال «سقوط یک فرشته» را ساختیم و جالب است که در آن فیلم این انتقاد را به ما وارد کردند که چرا معتمدآریا در فیلم حجاب دارد؟ و انتقادهایی از این شکل. از طرفی بعد از پخش «سقوط یک فرشته» از یکی از جشنوارههای داخلی تندیس حجاب را گرفتیم و به خوبی توانستیم از این موضوعی که در فیلم «پریناز» نقد شده بود دفاع کنیم. در حقیقت دوستان ما در وزارت ارشاد مقداری سلیقهای به این فیلم نگاه کردند،پریناز به جنگ با خرافه پرستی رفته بود و مشکلی با مذهب و دین نداشت. در جواب سوالتان نیز باید بگویم دوستان در تلویزیون با من،تهیه کننده و کارگردان در این زمینه هیچ مشکلی نداشتند و چند ماه بعد از آن ما سریالی برای مناسب ماه رمضان ساختیم. حتی مهدی فرجی مدیر وقت و برازش مشاور ما بودند و حمایتهای لازم را از ما کردند.
** در حوزه رسانه و شبکه نمایش خانگی چه کارهایی داشتید؟
- سال گذشته به همراه رامین عباسی زاده سریالی به نام «احضار» را کار کردیم که برای اولین بار به موضوعی ماورایی میپردازد و هم اکنون نیز در حال تولید است. حدود 10 ماه نگارش 10 قسمت را در دست داشتیم. احضار اولین سریال ترسناک ایرانی است که قرار است بزودی در شبکه نمایش خانگی توزیع شود. بعد از آن فیلم سینمایی «صلیب زرد» را برای داریوش فرهنگ نوشتم و منتظرتامین بودجه هستیم تا کار را کلید بزنیم.
** سریال «هشت و نیم دقیقه» قصهای زن محور دارد. با توجه به اینکه شما در فیلم «پریناز» و «این زن حقش را میخواهد» هم قصهای زن محور را تصویر کردید، حضور قهرمان زن برای خودتان تا چه میزان اهمیت دارد؟
- در اصل طرح اولیه این سه سریال را به من پیشنهاد دادند. اما خب خودم نیز همیشه دوست داشتم تا کارهایی زن محور را بنویسم. زنانی که مقاوم و سرپرست خانواده هستند و با مسائل و مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند. در «هشت و نیم دقیقه» هم به همین منوال طرح اولیه را بهروز مفید به من پیشنهاد داد و من نیز بر اساس روحیاتی که داشتم سعی کردم تا به دور از شعارزدگی و کاملا واقعی به شخصیت یکتا بپردازم. زمانیکه شما شخصیتی را به درستی طراحی میکنید باید در نظرداشته باشید که جملاتی که او میگوید بزرگتر از افکار او نباشد. برای مثال مرحوم علی حاتمی در فیلم مادر دیالوگهای عجیب و غریبی هم داشت اما به این دلیل که شخصیتهایش را به درستی طراحی میکرد باعث میشد که هنوز هم کاراکتر مادر در ذهن مردم باقی بماند. همه این مسائل باعث شد تا در مورد یکتا ضعفها و کمبودهایش را هم توجهم را جلب کند و از کنار هیچ یک از آنها به سادگی عبور نکنم. یکتا نه شخصیتی است که مثبت مثبت است و نه منفی منفی، او نه مدام در حال مبارزه خواهد بود و نه بینهایت خوب و بدون خطا است که غیر واقعی باشد.
** شما در این سریال تیم نویسنده دارید، چطور با آنها هماهنگ شدید؟
- من این سریال را به تنهایی نوشتم و برادرم تا حدودی کمکم کرد. دو سال قبل از اینکه به من پیشنهاد نگارش سریال «هشت و نیم دقیقه» را بدهند، این اثر توسط چند نویسنده نوشته شده بود که مصادف با تغییرات و رفت آمدها در سازمان صدا و سیما شده بود، دوستان نویسنده من نیز در آن مدت درگیر نگارش کارهای دیگر شده بودند. زمانیکه نگارش سریال را به من سپردند 26 قسمت به صورت کامل نوشته شده بود. از طرفی کارگردان، تهیه کننده و مسئولین سازمان نیز با متن مشکلاتی داشتند. همان زمان اولین کاری که انجام دادم تماس با دوستان نویسنده قبلی و کسب اجازه از آنها بود. بر همین اساس با حفظ طرح اصلی، کلیت داستان و حفظ چندین شخصیت، قصههایی کوچک را اضافه کرده و شروع به نگارش دیالوگها کردم.
** در قسمتهای اولیه سریال، مخاطب با گرههایی مواجه شد. خودتان چقدر به نگارش قصههای معمایی معتقدید که آنها را در قالب این سریال گنجاندید؟
- معتقدم هر چه قصه رو به جلوتر میرود به جذابیتش افزوده خواهد شد. همیشه در کارهایم اصلی را رعایت میکنم و آن هم این است که قصه حلال بنویسم. آنهم به این معنی که سکانس به سکانس موقعیت، قصه و جذابیت داشته باشد و اگر مردم 40 دقیقه به تماشای سریال نشستهاند، مجموعهای از تمام اتفاقهای لازمی که باید برای هر قسمت از یک سریال بیفتد از جمله: شنیدن دیالوگ خوب، احساساتی شدن، موقعیت و لحظه منحصر به فرد و غافلگیری و ... را در نوشتن سریالهایم داشته باشم. حتی خودم هم وقتی سریال را میبینم با اینکه از پایانش مطلع هستم، اما متوجه گذر زمان نمیشوم و مخاطب را بی حوصله نمیکند. لحظههایی سعی کردیم اطلاعاتی اضافی به مخاطب دهیم و در جایی بدون اطلاع دادن او را به سمت جلو هدایت کنیم. همیشه بر این عقیده هستم که مخاطب با تلویزیون قهر نکرده و هنوز هم دوست دارد سریال ایرانی ببیند. اگر او جذب سریالهای خارجی میشود، به این دلیل است که ما کوتاهی میکنیم.
** در 4 قسمت ابتدایی معماهایی طراحی شدند که خیلی هم جذاب بودند. اما در ادامه گویی شما تمامی گرههای داستانی را باز میکنید.
- اگر برخی گرههای داستانی را بازی میکنیم میخواهیم مخاطب را جلو بیندازیم و کاری کنیم که او به بقیه قصه آگاهی پیدا کند. این در حالی است که بیننده نمیتواند باقی قصه را پیش بینی کند. غافلگیریهایی که در قسمتهای بعدی میبیند برایش جذابیت ببشتری خواهد داشت. در هر حال قصد نداشتیم تا سریالی معمایی بسازیم و هدفمان ساخت سریالی ملودارم بود که بیشتر روابط انسانی بین شخصیتها را نشان میدهد. نمیخواستیم رازهای قصه را لو دهیم که همینطور هم هست. اصلا سعی نکردیم که با ایجاد یک گره مخاطب را تا قسمت پایانی سرگرم کنیم. عمدتا مخاطب نیز به تماشای سریالهای ملودرام بیشتر از معمایی علاقه نشان میدهد.
** بخش دیگری از داستان «هشت و نیم دقیقه» بیان موضوعی حقوقی است که تا به حال در سریالهای تلویزیونی دیده نشده است.
- این موضوع نیز در طرح اولیه وجود داشت و تحقیقهای کامل نیز در اینباره انجام شده بود و تلویزیون نیز اجازه آن را داده بود. برای خود من هم جالب بود چراکه اشاره به چنین مسئلهای میتوان آگاهی لازم را به مخاطبی که این مسئله را نمیداند بدهد. حتی خودم نیز تا قبل از نگارش این سریال اطلاعاتی در این زمینه نداشتم و برایم جذابیت داشت. از طرفی قصه را به سمت مسائل قانونی و دادگاه و ... نبردیم و بیشتر تلاشمان بر این بود که همان روابط بین افراد را نشان دهیم که از جذابیت برای مخاطب کاسته نشود.
** همکاری با شهرام شاه حسینی به عنوان کارگردان برایتان چطور بود؟
- از این تجربه راضی بودم. ایشان در حین نگارش فیلمنامه کنارم بود و در جریان سکانسها قرار میگرفت و بارها نیز بنا به سلیقه ایشان متن را تغییر دادم. اما اگر برخی جزئیات، اصلاح میشد نتیجه بهتر از این بود که خب به دلیل رسیدن به پخش این اتفاق نیفتاد. در هر حال از نتیجه کار راضی هستم.
** به عنوان یک نویسنده از انتخاب بازیگران اصلی و حتی فرعی سریال راضی بودید؟
- بله، راضی بودم. «هشت و نیم دقیقه» تنها اثری است که روی انتخاب بازیگرانش نظر دادم. معتقدم انتخابهای خوبی در این بخش صورت گرفته است، شخصیتها به خوبی سر جای خودشان قرار گرفتهاند و حتی بازیگران فرعی نیز توسط کارگردان به درستی هدایت شدهاند و تصور ذهنی خودم همین چیزی است که این شبها میبینید و امیدوارم تا قسمت پایانی همین روال ادامه داشته باشد.
** در این چند ساله برخی از سریالهای پرمخاطب مورد توجه مسئولین قرار میگیرند و درخواست ساخت ادامه آنها نیز داده میشود. ممکن است این اتفاق در مورد سریال هشت و نیم دقیقه» نیز بیفتد؟
- بیشتر از یک ماه و نیم است که از نگارش قسمت پایانی سریال میگذرد. موافق نیستم چراکه ظرفیت و پتانسیل این قصه همین 26 قسمت بود و من نوعی ایدهای برای ادامه آن ندارم. اگر قرار باشد تا ادامه آن ساخته شود بهتر است انرژی روی اثری جدید گذاشته شود. مگر اینکه بخواهیم قصه را از جایی و فصلی دیگر شروع کنیم. البته ناگفته نماند که این سریال ظرفیت داشت که اگر زمان بیشتری داشتیم با شرایط دیگر و قصههای فرعی بیشتری کار را جلو برده و حتی به 50 قسمت برسانیم، اما در حوزه تولید این امکان مهیا نبود. این در شرایطی است که در اغلب کشورهای دنیا مخاطب با سریالهای چندین فصلی ارتباط بهتری برقرار میکند و آنها را بیشتر دوست دارد، اما هنوز در کشور ما این اتفاق نیفتاده و مهم ترینش همان ثبات مدیریت و پروژه است که هنوز برای ما زود است و امیدوارم تا به زودی وارد این دوره از تولیدها برای تلویزیونمان شویم.
** برخی از نویسندهها به تلخ پیش بردن کاراکترها علاقه بسیاری دارند. در یکتا هم همین طور است؟
- قصههای ملودرام در همه جای دنیا تلخ و شیرین است. واقعیت دیگر این است که تیم تولید باید حواسش به جامعه هم باشد. رسالت ما امیدبخشی است و نمیتوانیم از آن غافل باشیم و پاداش اخلاق پاک و مجازات را نادیده بگیریم. ما نیز باید این را به تصویر بکشیم و این واقعیت زندگی است. در پایان فردی که بر پایه اخلاق پیش رفته را پاداش نیک و آنکه با بی اخلاقی زندگی کرده را مجازات میکنیم. پایان قصه شعارگونه نیست و شخصیتها به یکباره متحول نمیشوند. البته نظر من و سازمان درباره پایان بندی سریال یکی بود.
** شما با تغییر نام سریال از «یکتا» به «هشت و نیم دقیقه» موافق بودید؟
-نام سریال از ابتدا هشت و نیم دقیقه بود و بعد به یکتا تغییرکرد. خودم نیز با نام اول سریال موافق بودم. علاوه بر این سریالهایی با نام زن، بسیار داشتیم و نمیخواستیم آن روند را ادامه دهیم. از طرفی اگر یکتا را به عنوان نام سریال انتخاب میکردیم این شائبه بوجود میآمد که میخواهیم فقط و فقط زندگی یکتا را نشان دهیم، آنهم در شرایطی که باقی شخصیتهای قصه نیز داستان خود را داشتند و همگی به موازات یکدیگر پیش میرفتند. نام «هشت و نیم دقیقه» پر تعلیق تر و جذابتر است و به اصطلاح سینماییتر است و میتواند در این قصه، یک زندگی را زیر و رو کند.
** این روزها مشغول نگارش فیلم یا سریال دیگری هستید؟
- بله،این روزها مشغول نگارش نسخه نهایی فیلم نامه «سن رشد» برای منوچهر هادی هستم که بعد از تولید سریال «عاشقانه» قرار است تولید شود.
** جمله پایانی.
- جا دارد از بهروز مفید تشکر ویژهای داشته باشم. هم از لحاظ حرفهای و هم شخصیتی و مدیریتی و از همکاری با ایشان بسیار خوشحالم و معتقدم اگر الان سریال دیده میشود به خاطر وجود و مدیریت ایشان است.
سریال «هشت و نیم دقیقه» به کارگردانی شهرام شاه حسینی و تهیه کنندگی بهروز مفید با بازی شبنم قلی خانی، سام درخشانی، پژمان بازغی، سیامک اطلسی، آشا محرابی، مزدک رستمی، الهه حصاری و ... این شبها از شبکه دو سیما پخش میشود.