این شاعر  اظهار کرد: در دوره تحصیلاتم در تهران و رفت و آمدم به این شهر طی ۳۰، ۴۰ سال با خیلی از بزرگان ادبیات آشنا شدم و این آشنایی باعث شد با آن‌ها شروع به مکاتبه کنم. از جمله این افراد جلال آل احمد بود که از آغاز فعالیت کانون تا زمان مرگش در  ۱۸ شهریور سال ۱۳۴۸ با او مکاتبه داشتم.

او افزود: گرچه با خانم دانشور آشنا بودم، اما نامه‌نگاری‌ام با او بعد از شب‌های شعر کانون بود. بعد از این‌که خانم سیمین بهبهانی به کانون پیوستند و می‌دانستند من با خانم دانشور مکاتبه دارم، از من خواستند واسطه شوم تا ایشان با خانم دانشور آشنا شوند. من حیران ماندم که مگر می‌شود دو بانوی بزرگ یکی در حوزه داستان و دیگری در حوزه شعر در تهران باشند و با هم آشنا نباشند؟ من این جریان را برای خانم دانشور نوشتم و ایشان گفتند تلفنشان را به خانم بهبهانی بدهم و بگویم تماس بگیرند. من چنین کردم و خانم بهبهانی به سراغ خانم دانشور رفتند و دوستی و آشنایی این دو از این زمان شروع شد و تا زمان مرگ خانم دانشور ادامه یافت.

اوجی گفت: در طی این سال‌ها من نامه‌نگاری‌های زیادی با این دو بزرگوار داشتم و درباره مسائل مختلف مثل ادبیات، جنگ و دیگر مسائل با این دو مکاتبه کردم. این نامه‌ها در حال حاضر در یک کتاب حدودا ۳۰۰ صفحه‌ای با عنوان «۱۱۰ نامه از دو سیمین» تدوین و برای طی کردن مراحل انتشار به انتشارات نیلوفر سپرده شده است.

این شاعر در ادامه بیان کرد: در طول زندگی‌ام با بزرگان زیادی مکاتبه داشتم از جمله محمدعلی جمالزاده، ایرج افشار، هوشنگ گلشیری و...  که در هر کدام از این نامه‌ها مسائل مختلفی موضوع بحث بوده است.

اوجی گفت:جلد دوم نامه‌نگاری‌ با بزرگان ادبیات را هم برای انتشار در دست آماده‌سازی دارم.