بنایی در مورد فریدون گله و فیلم مورد علاقه خود («مهرگیاه») هم میگوید: «فریدون گله برای من بسیار عزیز بود و هست. «مهرگیاهِ» گله قشنگترین اثری بود که در آن حضور داشتم مخصوصا که بازیگر Actor روبهروی من علی نصیریان عزیز بودند. از «مهرگیاه» خاطرات بسیار خوب و شیرینی برایم باقی مانده و همیشه گفتهام: مهرِ «مهرگیاه» در دلم مانده است…»
پوری بنایی درباره منزوی شدن فریدون گله به خاطر دور ماندن از فیلمسازی هم میگوید: «زمانی که فریدون گله گوشهگیر شده بود و شمال زندگی میکرد، به دیدنش میرفتم. میدانید بعضی از سینماگران مثل خودِ من، سرشان با کارهای جانبی گرم است اما کارگردانها امیدشان به ساخت فیلم و دیده شدن آثارشان است؛ مخصوصا فریدون گله که آنقدر عاشقانه کار میکرد.»
بنایی به فیلم «ماه و همهمه»، محصول مشترک سینمای ایران و آمریکا هم اشاره میکند و میگوید: «گله فیلمساز فوقالعادهای بود و «مهرگیاه» دومین همکاریام با ایشان بود. [یکی از] اولین تجربه[های] مشترک سینمایی ما برمیگردد به «ماه و همهمه» که محصول مشترک سینمایی ایران و آمریکا بود. فیلمی که بازیگرانی شناختهشدهای چون میکی رونی و جان آیرلند در آن حضور داشتند و با انقلاب اسلامی نیمهکاره رها شد و متاسفانه هیچوقت کامل نشد. بعد از انقلاب هم فریدون گله دیگر نتوانست فیلم بسازد و روز به روز منزویتر شد و از بین رفت.»
بنایی در آخر با اشاره به مهیا بودن شرایط ترک ایران و مهاجرت به آمریکا، مانند هنرمندانی که ایران را ترک کردند، صحبتهایش را تمام میکند: «بعد از انقلاب شرایط برای مهاجرتم به آمریکا مهیا بود، ولی هرگز نخواستم ایران را ترک کنم. چون عاشق کشورم هستم. باور کنید اگر زمان به عقب بازگردد، دوباره همین تصمیم را میگیرم و البته جلوی دوربین هم نمیروم!»