به خاطر بازیگری از زندگی آرام و بدون دغدغه گذشتم!
خودش می‌گوید: «شاید حرفی کلیشه‌ای باشد، اما من واقعا از بچگی به بازیگری علاقه‌مند بودم. در دوران تحصیل از کلاس اول ابتدایی تا زمانی که دیپلم گرفتم در گروه‌های نمایش و سرود مدرسه فعال بودم. بعد از گرفتن دیپلم در کلاس‌های بازیگری که در تالار محراب برگزار می‌شد شرکت کردم، از سال 70 وارد تئاتر شدم و سال 72 مقابل دوربین تلویزیون رفتم و کارم را با برنامه نوروز 73 شروع کردم که کارگردانش آقای حسین فردرو بود. در همین سال در برنامه «ساعت خوش» بازی کردم و به صورت جدی و حرفه‌ای وارد دنیای بازیگری شدم.»

نعیمه نظام‌دوست که در سریال‌هایی مانند روز حسرت، زیر هشت، ساختمان پزشکان و فیلم‌های سن پترزبورگ، توفیق اجباری و ... بازی کرده است، استعداد خوبی برای بازی نقش‌های طنز دارد. او این روزها مشغول بازی در سریال همسایه‌ها به کارگردانی آرش معیریان است که قرار است از شبکه دو به نمایش درآید.

او تجربه بازی در برنامه محله گل و بلبل را هم دارد. در فیلم رفقای خوب هم بازی کرده که در حال اکران در سینماهاست. نظام‌دوست نگاهی واقع‌بینانه به زندگی و حرفه بازیگری دارد با او درباره سبک زندگی‌اش هم صحبت شدیم.

بازیگری انتخاب خودتان بود یا دست تقدیر و شانس شما را به این حرفه آورد؟

انتخاب خودم بود. از بچگی دوست داشتم بازیگر شوم و همیشه در رویاهایم خودم را بازیگر می‌دیدم. فوتبال و بازیگری دو حرفه‌‌ای است که بیشتر مردم دوست دارند وارد آنها شوند. اما تنها علاقه کافی نیست. اگر حرفه بازیگری را دوست داری باید پای همه مشکلات و سختی‌های آن بمانی. بازیگری، شغل بسیار سختی است و باید از خیلی چیزها چشم بپوشی تا بازیگر شده و در این کار تثبیت شوی. سختی‌هایش آنقدر زیاد است که اگر به گذشته برگردیم من خیلی سنجیده‌تر و حساب‌‌شده‌تر وارد این حرفه می‌شوم. سال‌هاست بازیگرم، اما هنوز به اهدافم نرسید‌ه‌ام.

به خاطر علاقه به بازیگری از چه چیزهایی در زندگی چشم‌پوشی کردید؟

از خیلی چیزها که مهم‌ترینش یک زندگی آرام و بدون دغدغه است! بازیگران هیچ وقت برنامه روزانه مشخص و حساب‌شده‌ای ندارند، بیشتر آنها به دلیل مقتضیات حرفه‌شان نمی‌توانند تشکیل خانواده بدهند. آنقدر فراز و نشیب بازیگری زیاد است که کمتر کسی حاضر می‌شود، شریک زندگی یک بازیگر شود. بازیگری،‌ زمان مشخصی ندارد، روز و شب نمی‌شناسد و برنامه‌های زندگی را کاملا به‌هم می‌ریزد و کمتر آدمی را می‌توانی پیدا کنی که این بی‌برنامگی را بپذیرد و با تو همراه شود.

بازیگری نه امنیت شغلی دارد و نه مالی و حالا شما به عدم امنیت خانوادگی اشاره کردید، بخشی که به نظر باید بیشتر آسیب‌زا باشد؟

حرفه بازیگری آنقدر سختی دارد که فقط باید عاشق آن باشی که بتوانی، دوام بیاوری. همه مردم نمی‌توانند برای علاقه‌مندی به یک حرفه مثلا از تشکیل خانواده چشم بپوشند. بازیگر نقش اول و مکمل هم فرقی نمی‌کند. من تاکنون نقش‌های مکمل زیادی را بازی کرده‌ام چون بر این باورم که نقش مکمل خوب، خیلی بهتر از نقش اولی است که بد اجرا شود. برای این که بازیگر نقش اول یک فیلم باشی، ‌معیارهای زیادی وجود دارد که من آنها را ندارم؛ در وهله اول باید چهره خاصی داشته باشی. البته برخی از بازیگران نقش مکمل هم هستند که در حرفه خود آنقدر خوب می‌درخشند که تهیه‌کننده، کارگردان یا نویسنده‌ای پیدا می‌شود و بر اساس ویژگی‌های آنها نقش اول می‌نویسد.

زمانی که وارد حرفه بازیگری شدید برای خودتان چشم‌اندازی مشخص کرده‌ بودید؟

هر آدمی وقتی وارد حرفه‌ای می‌شود برای خودش جایگاه‌ بلند و بزرگی ترسیم می‌کند، اما معمولا وقتی وارد مسیر می‌شوی، راه جور دیگری می‌شود و مشکلاتی پیش می‌آید که تو را از اهدافت دور می‌کند.

و دور شدن از اهداف با سرخوردگی همراه است؟

حتما یک جاهایی سرخورده و غمگین می‌شوی ! برای حرفه‌ بازیگری افق‌های زیادی را برای خودم تعیین کرده بودم که به بیشتر آنها نرسیدم. هرچند اکنون هم جای مناسبی در دنیای بازیگری دارم اما راضی‌کننده، نیست.

بازیگری سبک زندگی شما را چقدر تغییر داد؟

خوشبختانه جوری تربیت شده‌ام که شرایط نمی‌تواند اصولی که برای زندگیم در نظر گرفته‌ام را تغییر دهد. بیشتر با واقعیت زندگی می‌کنم تا خیالات و توهم. در حرفه بازیگری خیلی اتفاقات رخ می‌دهد که برخی را تحت تاثیر قرار می‌دهد، اما من به همان سبک و سیاقی زندگی ‌می‌کنم که تربیت شده‌ام. در یک خانواده از طبقه متوسط متولد و بزرگ شدم و هیچ‌ وقت با این توهم که چون بازیگرم باید خانه شیک و ماشین آخرین مدل سوار شوم را نداشته‌‌ام. من دستمزد آنچنانی نمی‌گیرم که سبک زندگیم را مثل ستاره‌های پردرآمد طراحی کنم.اگر دوران بیکاری را حساب کنی، در طول سال آنقدر دستمزد می‌گیرم که بتوانم مثل یک کارمند زندگی کنم. هیچ‌وقت واقعیت خودم را فراموش نمی‌کنم که از کجا و با چه سختی شروع کردم، چگونه ادامه دادم و اکنون کجا هستم.

خودتان را برای به دست آوردن نقش اصطلاحا به آب و آتش می‌زنید؟

هیچ‌وقت! اگر قرار بود برای گرفتن نقش دست به هر کاری بزنم که باید اتفاقات خیلی بزرگی در زندگی حرفه‌ایم رخ می‌داد و در خیلی از فیلم‌ها حضور پیدا می‌کردم. اما واقعیت این است که خودم و کارم را به خدا سپرده‌ام. معتقدم اگر قرار باشد نقشی قسمت من شود حتما می‌شود و لازم نیست خودم را به آب و آتش بزنم و از هر تهیه‌کننده و کارگردانی بخواهم که مرا سرکار ببرد. اما این به این معنی نیست که تلاش نمی‌کنم! ‌همیشه برای بهتر شدن و خوب بازی کردن، تلاش می‌کنم. هر نقش را تجربه‌ای می‌دانم که دانشم را در زمینه بازیگری بیشتر می‌کند. عزت نفسم را همیشه حفظ می‌کنم و ترجیح می‌دهم با قناعت زندگی کنم تا مدام به دفتر تهیه‌کنند‌ه‌های مختلف بروم و از آنها بخواهم به من نقش بدهند.

یک عده برای شهرت و پول وارد دنیای بازیگری می‌شوند، آیا راهی که انتخاب می‌کنند، درست است؟

خیلی‌‌ها دنبال شهرت هستند اما مشهور شدن دشوار نیست، ‌مهم این است که چقدر دوام می‌آوری! محبوبیت بهتر از شهرت است. معتقدم آهسته و پیوسته رفتن خیلی بهتر از این است که با شتاب و فقط برای شهرت وارد دنیای بازیگری شوی، مانند شهابی بدرخشی و خیلی زود خاموش شوی. کسانی هم که برای پول وارد سینما و بازیگری می‌شوند اشتباه محض می‌کنند، چون ما یک ماه سرکاریم و شش ماه بیکار!‌ اگر برای یک ماه پول زیادی می‌گیریم، اما مجبوریم آن را تقسیم کنیم برای شش ماهی که بیکار هستیم و باید از جیب بخوریم.