حاج مرتضی صفاریان یکی از تعزیهخوانهای قدیمی است و از مهمترین موافقخوانهای تعزیه در ایران است که چند سال قبل در پروژهای که عباس کیارستمی با محوریت تعزیه در ایتالیا به صحنه برد، شرکت داشت.
ماجرای این تعزیه هم از این قرار بود که زندهیاد کیارستمی بیش از ۱۰ سال قبل چند مجلس تعزیه را در چند مکان مختلف در خوانسار فیلمبرداری میکند و بعد آن را به شکل ویدئوآرت به مدت حدود ۲۰ شب در شهر رم ایتالیا اجرا میکند. او در این اجرا چهار پرده شبیه پردههای سینما در اطراف یک صحنه میآویزد که روی آن، تصاویری از مردمی که هنگام اجرای تعزیه در ایران فیلمبرداری شده بودند، نمایش داده میشد و در میان صحنه هم یک گروه ایرانی با روایتی از وقایع کربلا، برای ایتالیاییها تعزیه اجرا میکردند.
صفاریان که خودش این روزها در شهر «نیمور» استان مرکزی هر شب تعزیه اجرا میکند، درباره این برنامه و آشناییاش با کیارستمی در گفتوگویی با ایسنا بیان کرد: چند سال قبل، دههی محرم در مسجد بلال صداوسیما تعزیه اجرا میکردیم و آقای کیارستمی در آنجا با ما آشنا شد. ایشان ابتدا خواست چند مجلس تعزیه در حسینیهای در تهران اجرا کنیم و بعد از آن بهدلیل علاقهای که داشت همراه ما به خوانسار آمد تا تعزیهای را که از اربعین تا ۲۸ صفر اجرا میکنیم ببیند و فیلمبرداری کند.
او با اشاره به اینکه آن زمان سرپرستی آن گروه را علاءالدین قاسمی برعهده داشت، افزود: برنامهی ایشان این بود که از حسینیه و جمعیتی که در آنجا برای دیدن تعزیه جمع میشوند، فیلمبرداری کند و بعد هم آن را بر پردهای در ایتالیا بهنمایش بگذارد. البته این را بعدها فهمیدیم. کار بسیار جالبی شد و با استقبال خوبی هم همراه بود. ایشان نگاه جالبی به تعزیه داشت و این کار را هم با سلیقهی خودش انجام داد که من هم آن را دوست داشتم.
صفاریان گفت: عباس کیارستمی تمایل داشت از این کارها، بیشتر انجام دهد، چون برنامهای که در ایتالیا اجرا کرد، خیلی خوب گرفت، اما متأسفانه عمرش کفاف نداد.
این تعزیهخوان همچنین تامین خوب مالی و استقبال مردم را از دلایل اصلی اجرای تعزیه در شهر نیمور دانست و در ادامه، به خاطرهی دیگری از خسرو شکیبایی اشاره کرد و گفت: خدا خسرو شکیبایی را بیامرزد. من با او نیز یک کار تلفیقی از تعزیه و تئاتر داشتم که خیلی خوب بود و همان باعث آشنایی ما شد و بعد از آن، هر از گاهی با هم در ارتباط بودیم.
وی بیان کرد: آقای شکیبایی با عشق و علاقهای که داشت آن پروژه را به خوبی دنبال کرد. یادم میآید کار در تالار محراب اجرا شد و خسرو شکیبایی نقش یک راوی را داشت که در پاسخ به بازیگری در نقش جابر بن عبدالله انصاری که اسمش را فراموش کردهام، وقایع پیشآمده در کربلا را تعریف میکرد. مثلا یک شب ماجرای «حر» را میگفت و شب بعد ماجرای علیاکبر (ع) را تا در نهایت به عاشورا میرسیدیم که تمام این روایتها را بهشکل تعزیه روی صحنه اجرا میکردیم.
صفاریان ادامه داد: خوب به یاد دارم که در شب روایت عاشورا «قتلگاه» را اجرا کردیم که در آنجا من «شمر» بودم و با آنچه روی صحنه بردیم، مردم بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند تا جایی که دو نفر هم بیهوش شدند، همین باعث شد بازیگر دیگر نمایش بهدلیل اینکه شخصیت شمر و کاری که میکرد بسیار مورد توجه قرار گرفت، انتقاد کند؛ ولی خسرو شکیبایی در دفاع از آنچه اجرا شد گفت، کار درست همین است که شمر بهگونهای عمل کند که مردم شورش کنند.