سرمایه در سینما مهم است. اتفاق‌های بزرگ سینمایی هزینه دارند و نهادهای متولی فرهنگ وظیفه دارند این هزینه را تامین کنند، چرا که در راهبردهای کلان و طولانی‌مدت سینما ابزاری برای یک مواجهه جدی‌تر است. در واقع اگر هزینه‌هایی که یک سیستم در فرهنگ می‌کند را به دیده هزینه‌هایی برای جلوگیری از اعمال هزینه‌های بیشتر مد نظر قرار دهیم- که در خاستگاه سینما نیز همین طور به این هزینه‌ها نگریسته می‌شود- دیگر هزینه در این فضا را به چالش نخواهیم کشید، مگر در مواردی که نتیجه مطلوب حاصل نشده باشد. در کشور علاوه بر صداوسیما که موظف به تامین بودجه‌های پروژه‌های الف سینمایی برای جریان‌سازی است، نهادهای سینمایی دیگری نیز از همان سال‌های ابتدایی انقلاب تشکیل شده‌اند که این وظیفه را برعهده دارند. بویژه در سال‌هایی که گاها بودجه این نهادها از بودجه معاونت سینمایی ارشاد هم بیشتر بوده است.

 
بنیاد سینمایی فارابی از جمله این نهادهاست. بنیادی که مدیریت دهه 60 آن هنوز محور انتقادهای خیلی از سینماگران است. کسانی که حتی چهره‌های مهم سینمایی همچون داوود رشیدی و جمشید هاشم‌پور را نیز براحتی ممنوع‌الکار می‌کردند. محمدحسین فرح‌بخش چندی پیش در گفت‌وگو با «وطن امروز» تاکید کرد: فیلم «عقاب‌ها» که ربطی هم به سینمای قبل از انقلاب نداشت اما چون مخاطب داشت را دوست نداشتند. شما می‌دانید همین دار و دسته خاتمی در ارشاد که برای تشییع جنازه داوود رشیدی رفتند در 2 مرحله او را ممنوع‌الکار کرده بودند و به وی تهمت‌های اخلاقی زدند! حتی سر فیلم «برخورد» سیروس الوند بعد از اینکه یک هفته جلوی دوربین رفته بود، او را کنار گذاشتند و احمد نجفی جایش بازی کرد. آنها سینمایی می‌خواستند که باب سلیقه خودشان باشد و مردم آن را دوست نداشتند.

 به اعتقاد بسیاری از فعالان سینمایی آنها از جدی‌ترین حامیان و اثرگذاران تقویت جریان سینمای جشنواره‌ای در کشور بودند. مسعود فراستی چندی پیش با اشاره به تاثیر برخی رسانه‌ها بر تقویت این جریان به هوشنگ گلمکانی در برنامه هفت گفت: «همان زمان که شما از مخملباف تعریف می‌کردید و برای او فیلم می‌ساختید، من علیه او در مجله «سروش» نقد می‌نوشتم! شما با این توجیه که با یک نقد مجله را تعطیل نکنیم، خط سینمای جشنواره‌ای و روشنفکری را دنبال کردید. کیارستمی محصول مجله فیلم و فارابی و مخملباف محصول مجله فیلم و حوزه هنری است!

 
من از زبان خود آقای بهشتی شنیدم که گفت ما ریلی را در سینمای ایران گذاشتیم که هنوز آن ریل ادامه دارد. آن ریل چیست؟ این ریل همان سینمای جشنواره‌ای بی‌هویتی است که تنها یکی، دو فیلم خوب در آن دیده می‌شود و این جریانی است که از سال‌های سال قبل توسط فارابی و شما بنیاد نهاده شد.» در دهه بعد اگرچه با برخی تغییر و تحولات مدیریتی اتفاقاتی بعضا متفاوت در این نهاد رخ داد اما ساختار به وجود آمده آنچنان هم اصلاح‌پذیر نبود. در این میان با ظهور دولت یازدهم و روی کار آمدن دولت حسن روحانی، حجت‌الله ایوبی در شرایطی معاونت سازمان سینمایی را برعهده گرفت که بسیاری از ناظران سینمایی مدیر دهه شصتی بنیاد را پشت‌پرده تصمیم‌گیری‌های سینمایی ارشاد می‌دانستند. سیدمحمد بهشتی بتازگی در گفت‌وگویی با فارس، عنوان کرده است قبول نمی‌کند که مدیر پشت‌پرده فرهنگی در دولت حسن روحانی است.
 
با مدیریت علیرضا تابش در بنیاد فارابی البته تلقی پشت‌پرده بودن  بهشتی جدی‌تر شد.به گزارش وطن امروز، به هر روی این بنیاد با ادعای حمایت از اهالی فرهنگ و هنر امروز دست رد به سینه کارگردانان شاخص می‌زند و همانطور که مورد سوال بسیاری از منتقدان جریان فعلی سینما است، «معلوم نیست پول‌ها کجا خرج می‌شود!» بتازگی یدالله صمدی، کارگردان شاخص سینمای ایران در گفت‌وگو با یک سایت سینمایی عنوان کرده است: بعد از گذشت ماه‌ها که بنده فیلمنامه‌ام را به بنیاد سینمایی فارابی ارائه داده بودم و شورای فیلمنامه با بی‌نظمی هرچه تمام‌تر برگزار نمی‌شد به تازگی این شورا برگزار و فیلمنامه «مشهدی عباد» من رد شد و بدون اینکه هیچ‌گونه برگه مکتوبی به دست من بدهند گفتند فیلمنامه شما در اولویت نیست!
 
کارگردان فیلم سینمایی «آپارتمان شماره ۱۳» گفته است: نکته قابل تأملی که در این ماجرا وجود دارد این است که من مدت‌ها قبل با نماینده فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی رایزنی کرده بودم و ایشان از این فیلمنامه حمایت کرده بودند و به من گفتند یا به صورت مشارکت یا به صورت وام از تولید «مشهدی عباد» حمایت خواهد شد اما متأسفانه این اتفاق رخ نداد. سوالی که من از اعضای شورای بنیاد سینمایی فارابی دارم این است که آیا شما هیچ به این فکر نکردید چه کسی از شما درخواست حمایت برای تولید فیلمش را کرده؟ چه کسی به جز من که یک آذری زبان هستم و فیلم‌های آذری ساخته‌ام که مورد توجه مردم و منتقدان واقع شده می‌تواند فیلمی فولکلوریک بسازد؟ صمدی خاطرنشان کرد: من و امثال من دیگر امتحان خود را بخوبی در سینمای ایران پس داده‌ایم؛ من فیلمسازی هستم که مسلط به فرهنگ، زبان و ادبیات آذری هستم و تمام آثاری که ساخته‌ام مورد توجه اغلب جشنواره‌های داخلی و خارجی قرار گرفته است و همیشه هم شؤونات عرفی و شرعی را در آثارم رعایت کرده‌ام؛ پس من باید یک تفاوت اساسی داشته باشم با کسانی که امتحان خود را در سینما پس نداده‌اند اما از آثارشان حمایت می‌شود؛ اتفاقاً این من هستم که خودم و فیلمنامه‌هایم باید در اولویت باشیم نه اینکه بعد از ماه‌ها صبر به من بگویند در اولویت ما نیستی!
 

اخیرا علیرضا تابش، رئیس بنیاد سینمایی فارابی در پاسخ به برخی انتقادها گفته است: مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی گفت: بنیاد سینمایی فارابی یک نهاد فرهنگی است ولی عده‌ای تصورشان این است که عابربانک است. عده‌ای فهم و تلقی‌شان از بنیاد فارابی این است که اینجا یک عابر بانک است که می‌رویم و رقمی برمی‌داریم و کارخودمان را می‌کنیم. نه؛ اینجا یک نهاد فرهنگی است و ما با اهالی فرهنگ و هنر سر و کار داریم.  در این میان سوال اساسی این است که آیا سروکار داشتن با اهالی فرهنگ و هنر به معنی سرکار گذاشتن آنهاست؟!