هنر یکی از بهترین وسیله ها برای انتقال آرامش محسوب می شود اما کیمیاگری هنر تنها سیراب کردن روح سرشار از هیجان کودکان و انتقال آرامش به دل بزرگسالانی که از زندگی روزمره خسته اند نیست، هنر موثرترین وسیله در انتقال فرهنگ محسوب می شود.
آوازه شهرت هنر ایرانی با سابقه دیرینه ای که در تاریخ دارد از بسیاری جهات توانسته دورترین نقاط جهان را بپیماید و یکی از جنبه های ماندگاری آن قداست و پاکی خاصی است که بیننده را مسحور خود می کند.
طرح هایی که بر روی فرش ها ایجاد می شود در انتقال تاریخ وقایع و تمدن نقش مهمی دارد، این طرح ها که با اسلامی شدن ایران به «هنر اسلامی ایرانی» در عرصه جهانی مطرح شده است و از جهت تاثیرگذاری بر مردم ایران و نیز گسترش فرهنگ ایرانی در سطح جهان قابل بررسی است.
با گذشت زمان طراحی نقش های قالی و فرش از بعد هنری خود را به بعد علمی و آموزشی کشاند و این نشان دهنده استعداد ذاتی هنر برای رشد و تعالی به سمت تجاری سازی است. حفظ و ارتقاء نقش ها و نگارهای برجای مانده از دوران های گذشته که هر کدام سرنوشت و کتابی مصور از تاریخ اقوام مختلف ایرانی است، از مهمترین اقداماتی است که در روند تجاری سازی و جذب مخاطب داخلی و خارجی باید مورد توجه قرار گیرد.
یکی از زمینه های بروز این هنر توجه به نقش و نگارهایی است که در فرش ایرانی وجود دارد و قدیمی ترین فرش دستبافت ایرانی در سال 1949 در دومین مرحله کاوشهای باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال 1953 در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان نمود. اما نکته جالب توجه در این توضیحات آن جاست که تشخیص تاریخ این قالی از طریق شکل اسب سواران معلوم می شود. "اسبهای m10.jpg جنگی که به جای زین قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوریها می باشد اما در روی فرش پازیریک ریزه کاریهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها، در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود."
با این حال در زمان فعلی که ارزش فرش های ایرانی بیش از پیش مشخص شده است، ظاهرا توجهی به قدرتمندی این ابزار در انتقال فرهنگ نمی شود که هر روز شاهد افت بیشتر نقوش بر روی این فرش ها هستیم.
بیست و پنجمین نمایشگاه فرش دستباف ایران سال 95، در حالی با حضور وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس مرکز ملی فرش ایران در محل نمایشگاه بین المللی تهران گشایش یافت که نقش و نگارهایی از انسان ها در تابلوها نه تنها بویی از هنر اسلامی نبرده بلکه به شکل واضحی به تبلیغ بی حجابی پرداخته است.
این در حالی صورت گرفته که وزیر صنعت، معن و تجارت پس از گشایش رسمی نمایشگاه گفته است: خوشبختانه فرش دستباف ایرانی در یک نگاه اصالت خود را نشان مدی دهد و مجموعه ای از هنرهاست.
محمدرضا نعمت زاده افزود: مجموعه ای از هنر طراحی، رنگرزی، بافت و زمینه های مختلفی که تاریخ سه هزار ساله فرش دستباف ما را در دنیا نمایان کرده است.
مشکل اینجاست که هنرمندان ما به جای توجه به طرح های اصیل ایرانی و وام گرفتن از ادبیات کهن و مناظر شگرف آن به تصاویر غربی و رمان هایی که هیچ ریشه ای در ادبیات ما ندارد، توجه می کنند.
اما متاسفانه تصاویری که در این دوره از نمایشگاه قرار گرفته است بیش از حد در به تصویر کشیدن زنان نیمه عریان دست زده و پرده های حجاب و عفاف را در سایه غفلت مسئولان برداشته است.
این تمام ماجرا نیست، نگاهی به بازار مجسمه سازی نیز چشم انداز چندان روشنی از گسترش فرهنگ که هیچ، بقایایی از اصالت هنر ایرانی مشاهده نمی شود.
ساخت تندیسها و پیکرههای حیوانات و اسطورهها در ایران باستان با موادی مانند سنگ، گل پخته، استخوان، چوب، فلز و ... میساختند و با توجه به آثار کشف شده می تواند پیوند بین هنر و زندگی را به خوبی نشان دهد.
سفال که به نحوی می تواند قدیمی ترین ساخته بشر باشد، هنری ایرانی است که مدت ها مایحتاج روزمره را با همت شکل میدادند و بر ظرفهای گلی نقش و نگارهایی مختلف میکشیدند و با رنگهای مختلف آراسته میکردند.
هرچند هنوز مشخص نیست که اولین سفالها، جان دادن به باورهایی کهن بوده یا راههایی هوشمندانه برای ساده تر کردن زندگی. این روزها سفال بدل به یکی از یادگارهای دوران باستان شده است که هنوز کاربریهای متعددی برای آن وجود دارد. گلدان، تندیس، شمعدان و سایر مصنوعات سفالی که حتی در میان خانه های مدرن امروزی نقش پررنگی بازی میکنند بازمانده ای از هنر آدمی در اعصار مختلف است.
این ولنگاری فرهنگی در تصاویری که به شکل نقاشی در معرض عموم قرار می گیرد و در رمان هایی که در بازار وجود دارد نیز به چشم می خورد و تمام این اتفاقات در زمانی رخ می دهد که رهبر معظم انقلاب به بحث نفوذ فرهنگی اشاره کرده اند و یکی از مصادیق نفوذ فرهنگی هنر است که جزو استعدادهای ذاتی ایرانیان است و هدف قرار دادن این استعداد در جهت گسترش فرهنگ عریان غربی جای خالی نظارت مسئولان را نشان می دهد و امید است که تا زمان بیش از این از دست نرفته، توجه ویژه به این بخش صورت گیرد.