همزمان با 21 مرداد روز «دریای خزر» به برخی آثار سینمایی که این لوکیشن نقش پررنگی در فیلمنامه داشته است میپردازیم.
«درباره الی» ساخته اصغر فرهادی از مهمترین آثار سینمایی ساخته شده در کنار ساحل دریای خزر است که بخش عمده فیلم در ویلایی ساحلی روایت می شود و غرق شدن شخصیت اصلی فیلم در دریا بستر اصلی داستان را فراهم میکند.
«سه روز تعطیل است و چند خانواده جوان برای تفریح راهی شمال اند. آنها دانشجویان سابق دانشکده حقوق هستند. سپیده و همسرش امیر یک دختر خردسال دارند. شهره و همسرش با دو فرزند خردسال شان هستند که یکی از آنها آرش است. نازی و منوچهر نیز تازه ازدواج کرده اند. احمد نیز که سالها در آلمان اقامت داشته و به تازگی از همسر آلمانی اش جدا شده همراه آنهاست؛ به اضافه دختری به نام الی که به دعوت سپیده همسفر این گروه شده است. الی مربی مهد کودک دختر سپیده است و قصد سپیده از این دعوت، آشنا کردن او با احمد به نیت ازدواج احتمالی آنهاست. آنها به ویلایی می رسند که سپیده از تهران رزرو کرده اما زن روستایی متولی آنجا می گوید که فقط یک شب می توانند در ویلا بمانند، چون صاحب ویلا خواهد آمد و این را پیشاپیش به سپیده نیز گفته بوده اما سپیده راستش را به جمع نگفته تا سفر به هم نخورد. در نهایت پیرزن ویلایی نیمه متروک را در ساحل در اختیار آنان میگذارد که فاقد بسیاری امکانات از جمله تلفن است و به دلیل آنتن ندادن موبایل آنها مجبورند چند بار برای تماس تلفنی به خانه همان زن روستایی بروند. سپیده به دروغ به آن زن میگوید که احمد و الی تازه ازدواج کرده اند و به ماه عسل آمدهاند. سرانجام و به اجبار، آنان با سرخوشی همان ویلا را آماده اقامت چند روزه شان می کنند. الی هم به رغم حضور در میان جمع،کم حرفتر است و در عین حال شاهد نگاه عاطفی احمد به او هستیم و الی هم بیمیل نیست. الی در تماس با مادر بیمار و پیرش در تهران اصرار دارد که کسی نفهمد او به شمال آمده و قول میدهد که فردا برگردد. ضمن اینکه به مادرش هم می گوید با همکارانش است. صبح فردا، الی قصد بازگشت به تهران را دارد اما...»
«بندر مهآلود» ساخته امیر قویدل دیگر فیلمی است که در شمال کشور ساخته شده و بستر اصلی داستان از دریا آغاز می شود.
«عبود، جوان کولی جنوبی، در شمال کشور به قتل میرسد و صیاد سالخورده ای به نام تراب در مظن اتهام قرار میگیرد. تراب هنگام خروج از کشور در پل مرزی آستارا توسط یک افسر تجسس، که داماد اوست، بازداشت میشود. افسر در تحقیقات خود در جنوب از همسر عبود می خواهد که برای تشخیص هویت مقتول به شمال برود. تراب توسط رضا که قاتل عبود است، از پا درمیآید. تحقیقات روشن می کند که عبود سالها قبل دخترش را به سناتوری فروخته و همسر عبود تصمیم گرفته است دختر را که با همسر سناتور زندگی میکند نزد خود بازگرداند. افسر که به رضا بدگمان شده است قصد جلب او را دارد، اما رضا می گریزد و پس از دستگیری، درحالی که مجروح شده است، اعتراف میکند که سناتور طراح اصلی قتل بوده است. وقتی دختر عبود از سفر بازمی گردد افسر که سناتور را دستگیر کرده به او اجازه میدهد که دقایقی با همسر و دختر خواندهاش ملاقات کند.»
«استرداد» ساخته علی غفاری هم از فیلمهایی است که بخشی از داستان داخل کشتی و روی دریای خزر روایت میشود.
این فیلم به موضوع قرامت جنگی میپردازد که قرار بود توسط انگلستان امریکا و شوروی برای جنگ جهانی دوم به ایران داده شود و مربوط به مقطع زمانی 1332 است. این فیلم یک درام تاریخی درباره وقایع جنگ جهانی دوم و مسائلی است که پای نیروهای متحدین و متفقین را به ایران باز کرد و در آن به ماجرای پرداخت غرامت به ایران اشاره میشود.
آرش معیریان هم معمولا در آثارش صحنهای را به ساحل دریا اختصاص داده که این در فیلم «دریاکنار» نقش پررنگتری دارد و داستان در کلبهای ساحلی روایت میشود.
در فیلم «عروس» ساخته بهروز افخمی هم بخش طولانی از فیلم در شمال اتفاق میافتد.
«حمید از مهین خواستگاری میکند، اما پدر مهین با شرط هایی که برای ازدواج تعیین میکند حمید را برای اندوختن ثروت به کار قاچاق دارو می کشاند. حمید در زمان اندکی ثروت کلان میاندوزد و ازدواج او با مهین سرمیگیرد و برای ماه عسل راهی شمال میشوند. در جاده حمید بر اثر سرعت زیاد اتومبیل با زنی روستایی تصادف میکند و به رغم نظر مهین از محل حادثه میگریزد. آن دو به خانه پسرعموی حمید، سعید، میروند و پس از شرح ماجرا عازم ویلای حمید میشوند. پس از درگیری لفظی بین زن و شوهر، روز بعد، مهین حمید را ترک میکند، تا از سرنوشت زن روستایی مطلع شود. حمید که برای یافتن مهین مستأصل مانده است با سعید تماس میگیرد و سعید او را ترغیب می کند که خود را به پلیس معرفی کند. حمید به محل حادثه می رود و درمییابد که زن روستایی جان سالم به در برده و در بیمارستان بستری است. سعید عازم بیمارستان می شود و مهین، که پس از ترک شوهر هزینه مداوای زن روستایی را از حساب پس انداز حمید برداشت کرده است، از راهروی بیمارستان حمید را میبیند که از اتومبیل پیاده میشود.»
آیدا پناهنده هم در فیلم «ناهید» لوکیشن اصلی را کنار دریار قرار داده است.
در بیشتر صحنههای فیلم «مردی که اسب شد» ساخته امیر حسین ثقفی شاهد حضور ماهیگیران در دریا هستیم.
«شام آخر»، «میخواهم زنده بمانم»، «کفشهایم کو»، «آلما»،«محاکمه»، «نسکافه داغ داغ»، «سایه به سایه»، «پل چوبی» و... آثار بسیاری دیگر از سینمای ایران هستند که از ساحل دریای خزر به عنوان بخشی از فیلم استفاده کردهاند.