موعظه و نصیحت، کلید سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت است. موعظه، دل‌ها را صفا می‌بخشد و چشم و جان را به جهان پُر رمز و راز معنویت می‌گشاید. خداوند متعال در قرآن کریم یکی از مهمترین تکالیف حضرت رسول(ص) را ارشاد مردم از راه پند و اندرز و موعظه معرفی می‌کند.

به همین منظور، فرازهایی از درس اخلاق آیت‌الله سیدمحمد علوی گرگانی از مراجع تقلید را برای علاقه‌مندان بازنشر می‌کنیم:

 

«وَعَلَى الْعَاقِلِ أَنْ یَکُونَ بَصِیرًا بِزَمَانِهِ، مُقْبِلا عَلَى شَأْنِهِ، حَافِظًا لِلِسَانِهِ»؛

پیامبر اکرم(ص) خطاب به ابوذر غفاری می‌فرمایند: بر عهده عاقل است که نسبت به زمانش بصیر و بینا باشد و بداند که چکار باید بکند و صلاح او در چیست.

عاقل باید با وضعیت و مقتضای زمان آشنا باشد؛ همان طور که انسان باید نسبت به مزاجش آگاه باشد و اگر غفلت کند ممکن است او را از پای در آورد، باید نسبت به روزگار نیز آگاه باشد. چه بسیار افرادی که بر اثر ناآگاهی برای آنها مشکلاتی پیش آمده که چنانچه بیدار می‌بودند، دچار نمی‌شدند و این مسأله در مورد مزاج نیز هست.

مثلاً دیده شده کسی ناراحتی قلبی دارد بر اثر ناآگاهی شیرینی خورده و برای او گرفتاری به وجود آمده یا مرضی در بدن انسان است، از روی بی‌توجهی کاری انجام داده که باعث رشد میکروب‌های آن بیماری است. پس بنابراین مزاج جامعه نیز این چنین است اگر مخصوصاً طبقه روحانیت عزیز به وضع زمان آگاه نباشند و آن را نشناسند، ممکن است از آنها حرکت یا سخنی صادر شود که جامعه را مختل کند و بعد از آن نیز موجب از بین رفتن شخصیت خود شود.

حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند: «إِنَّ لَکُمْ فِی الْقُرُونِ السَّالِفَةِ لَعِبْرَةً» خوب است که انسان درباره گذشتگان فکر کند و تاریخ آنها را بنگرد تا سبب عبرت او شود و از اشتباهات دیگران و سرنوشت‌شان پند بگیرد و ببیند کجا رفتند و چه شدند و مواظب باشد خودش اشتباه نکند. البته یک نکته‌ای هست به این که اگر کسی دچار اشتباه شد، باید تأسف او را خورد و او را نجات داد؛ نه این که به طعنه و زخم زبان زد خداوند دوست ندارد به کسی که در چاه افتاده نیش زده شود، بلکه باید او را کمک و راهنمایی کرد.

اگر انسان قابل رشد باشد و به زمانش بصیر باشد، ممکن است بتواند جلوی خیلی از مشکلات را بگیرد، در غیر این صورت عقب می‌ماند. انسان باید همیشه در مسیر تکامل باشد. «مُقْبِلا عَلَى شَأْنِهِ» به طرف آبرو و شأن و و مقام روی آورد. از لحاظ علمی و فکری رشد کند و طبیعی است اگر «مُقْبِلا عَلَى شَأْنِهِ» نباشد، از مسیر تکامل باز خواهد ماند و عمده اشکال انسان‌ها در این است که این جمله را در نظر ندارند. امروزه باید روحانیت معزز جهات رشد را حفظ کنند و نگذارند رو به ضعف بروند.

افرادی که دارای استعداد هستند و می‌توانند در آینده پرچم اسلام را به دست بگیرند، باید تلاش کنند. حضور مستمر در درس برای انسان توفیقاتی به همراه دارد. کسانی که برای اهداف مادی و مقام و دیگر مسائل به درس بروند، به جایی نخواهند رسید. مرحوم آیت‌الله آسید ابوالحسن اصفهانی می‌فرمود: این‌ها اگر صد سال در حوزه بمانند، اگر نگوییم عقب‌تر می‌روند،‌ جلوتر نمی‌روند.

بعد حضرت فرمود: «حَافِظًا لِلِسَانِهِ» عمده مصیبتی که بشر را از پای در می‌آورد، زبان است. زبان انسان را بیچاره می‌کند. مراقب زبان خود باشید. روحانیون در ایام تبلیغی مواظب زبان خود باشند. قفل دهان خود را با کلمه «لا اله الا‌ الله» و «محمد رسول‌الله (ص)» و با نام خدا باز کنید مواظب حرف‌هایی که روی منبر می‌گویید باشید، درباره سخنان‌تان مطالعه کنید. اگر خداوند درباره سخنی که می‌خواهید بگویید راضی است، بگویید. اگر سخن شما سبب نجات دیگران از مهلکه است، بگویید، در غیر این صورت به زبان نیاورید. سخنانی را که باعث ریختن آبروی دیگران و موجب هتک حرمت و از پای در آمدن آن‌ها می‌شود، نگویید.

از حضرت امام صادق (ع) سؤال کردند: چه زمانی بندگان خدا از دیگر اوقات بیشتر گناه می‌‌کنند؟ حضرت فرمودند: وقتی دهان باز شد، گناه زیاد می‌شود. از ملک دست چپ سؤال کردند چه موقع کار نوشتنت زیاد می‌شود؟ فرمود: وقتی بشر سخن می‌گوید و دلیل این مطلب این است که انسان حرف‌هایی می‌زند که ریشه نداشته و دروغ است.

علمای قدیم آنقدر احتیاط می‌کردند که حتی در روزهای ماه رمضان منبر نمی‌رفتند که مبادا کلمه یا حدیثی بگویند و از زبان ائمه (ع) نباشد و روزه آنها باطل شود. منبری که بر اساس سخن‌های بی‌ریشه باشد. «زبدیه» است؛ یعنی مانند کف است که خدا فرمود: «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جفاء» آن گاه است که در دل دیگران اثر نمی‌کند و زود از بین می‌رود. خدا رحمت کند بزرگان قدیم را چه منبرهایی داشتند مانند مرحوم شیخ محمدتقی اشراقی و مرحوم آقای تربتی بزرگان و مراجع پای منبر آنها می‌نشستند و استفاده می‌کردند.