صادقی نوشت:
در تمام عمرم نه با درد کسی عکس انداختم و نه اشک تمساح توی مراسمی ریختم ... احترام به قلبه و غیر از اون قلابی و خنده دار .... متاسفم برای جامعه ایی که فصلی رنگ هواداری عوض میکنن و دهان باز و مغز تهی مانع از دیدن زشتی رفتار خودشون میشه .... بله من مراسمی نمیرم چون اصلا دوست ندارم با عینک افتابی و لباس نو برای صفحه ها رنگ تازه باشم .. اهای اونایی که دم از هواداری میزنید و احترام و قدرشناسی .. مرحوم حبیب عزیز چند سال توی همین خاک بود ؟ کی برای خوندنش و روی صحنه بودنش از مسئولین تقاضا کردین یا تجمع کردین یا همخوانی کردین ؟؟ کی حتی یادتون بود که این مرد کجاست ؟ تا کی میخوایم به خودمون دروغ بگیم ؟؟ روحش شاد کاش از این قوم در حیاطش قدر دانی میدید ... خجالت اوره بعد مرگ هنرمند ، حامی و هوادار بودن این مصداق بارز دورنگیه ... من با افتخار کنار بچه های شمس ابادی خواهم بود که شک ندارم دیده شدن درد امثال علی و خانوادش دغدغه مرحوم حبیب و همه هنرمندانه ...
چند سال حبیب توی همین سرزمین از خستگی ها و ارزوی روی صحنه بودنش گفت و فقط تاسف شنید و تشویق بی اثر ، حالا جالبه دیدن و شنیدن روایات عجیب این خلق ... بهترین جمله رو خود حبیب خوند و رفت .. " در این زمانه بی های و هوی لال پرست ... خوشا بحال کلاغان قیل و قال پرست .. رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند .. به پای هرز علفهای کال پرست .... " ------- اصلا توقع ندارم زیر این پست بی حرمتی نبینم ، پس "در حق ما هرچه گویند جای هیچ اکراه نیست" .....