مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم در خانه‌هایتان همه سلامت باشید. خدا نصیبتان نکند که یک وقت در خانه شما اختلاف باشد. بنده دیده‌ام که وقتی در خانواده اختلاف می‌شود، بچه‌ها مثل جوجه دور پدر و مادر خود می‌گردند. گاهی به مادر می گویند: تو چیزی نگو و گاهی به پدر. مثل یک ناصح بزرگ. بعضی اوقات هم، پدر و مادر رحمتشان طلوع می‌کند و به واسطه این بچه‌ها ساکت می شوند و نزاع می‌خوابد.

 

در روایت هم آمده است که وقتی نزاع می‌شود، ملائکه به سراغ کسی که هنوز حرفی نزده است می‌ روند و از او می‌خواهند که چیزی نگوید. اگر گوش نکرد او را رها می‌کنند و به سراغ دیگری می‌روند. بچه‌ها هم همین طورند؛ مثل ملائکه، خیلی لطیف و معصوم. خیلی به پدر و مادر التماس می‌کنند که ساکت باشند. اگر کسی آنها را در آن حال ببیند می‌گوید: «فتبارک الله احسن الخالقین!» امیدوارم همه شما هم ناصح باشید و هم قبول حق کنید.

 

انسان هر چه راه برود و خوبها به منزل او تشریف بیاورند و در قلب و جانش بیایند، قلب او بزرگ می‌شود. هر چه بیش‌تر خوبان را یاد کنید، دل و قلب شما بزرگ‌تر می‌شود. قلب ما خیلی باید بزرگ شود. آن جا جایی است که خدا می‌خواهد تشریف بیاورد. خداوند فرموده است: «من در آسمانها و زمین نمی‌گنجم؛ فقط قلب عبد مومن جایگاه من است.»(1) وقتی میهمانی به این عزیزی می‌خواهد به خانه دل انسان بیاید، باید امیرالمومنین(ع) را یاد کرد تا به برکت یاد آن حضرت، خانه تمیز شود. وقتی آن حضرت را یاد کردید، خانه دل، خودش تمیز می‌شود.

 

به وسیله نماز و ذکر و عمل صالح، خانه تمیز و مرتب می‌شود. کم و زیاد عمل اهمیت ندارد. آنچه مهم است این است که باید بدانی چه می‌کنی و چه می‌خواهی بکنی. قصد شما این است که خانه را تمیز کنی تا خوبها به خانه تو بیایند. می‌خواهی خانه دل را تمیز کنی تا خدا تشریف بیاورد. ابتدا پیغمبر(ع) و امام(ع) تشریف می‌آورند. امام(ع) که تشریف آورد، قلب شما ظهور حجت خداست. حضرت می‌فرماید: من آمدم، خدا هم خواهد آمد؛ هستی مطلق، ظهور صغری و کبری.

 

1.«لا یسعنی ارضی و لا سمائی و لکن یسعنی قلب عبدی المومن بی» عوالی اللالی ج4، ص7.

کتاب طوبی محبت – ص 63

مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی