علامه طباطبایی فرموده :... آقای ادیب (نام ایشان آقای شیخ محمد علی ارتقائی ملقب به ادیب العماء است...) که از شاگردان برادر من: آقا سید محمد حسن بود و چون روح مرحوم قاضی را حاضر کرده بود و از رفتار من سوال کرده بود، فرموده بود: روش او بسیار پسندیده است؛ فقط عیبی که دارد آن است که پدرش از او ناراضی است و می‌گوید: در ثواب تفسیری که نوشته است مرا سهیم نکرده است! چون این مطلب را برادرم از تبریز به من نوشت، من با خود گفتم: من برای خودم در این تفسیر ثوابی نمی‌دیدم، تا آنکه آن را هدیه به پدرم کنم. خداوند، اگر تو برای این تفسیر ثوابی مقدّر فرموده‌ای، همه آن را به والدین من عنایت کن و ما همه را به آنها اهداء می‌کنیم!

 

پس از یکی دو روز کاغذ دیگری از برادرم آمد، و در آن نوشته بود که: چون روح مرحوم قاضی را احضار کردم، مرحوم قاضی فرموده بودند: اینک پدر از سید محمد حسین راضی شده و به واسطه شرکت و در ثواب بسیار مسرور است و از این اهداء ثواب هم هیچ‌کس خبر نداشت!

 

کتاب اسوه عارفان – ص 63