استفاده از شبکههای مجازی نظیر فیسبوک، وایبر، اینستاگرام و این اواخر تلگرام، این روزها در جامعه ایران رواج زیادی یافته است و کاربران ساعتها از وقت خود را با حضور در گروهها و استفاده از مطالب آنها پر میکنند.
صرف نظر از اتفاقاتی که در این فضاهای غیر واقعی رخ میدهد، برخی از سایتهای مجازی این روزها مباحثی را مطرح میکنند مبنی بر اینکه این شبکهها بر میزان رضایتمندی افراد از زندگی تأثیر گذاشته، روحیه آنها را خراب و مشکلاتی این چنینی ایجاد میکنند و حتی استناداتی بر تحقیقات در کشورهای مختلف را نیز ارائه میدهند.
در این گزارش تلاش داریم برخی نکات مثبت، منفی و خاکستری حضور در شبکههای اجتماعی را در گفتوگو با کارشناسان این حوزه مورد بررسی قرار دهیم.
*از گشت زنی مجازی تا شهروند فعال اجتماعی
منصور ساعی، مدیر گروه فرهنگ و ارتباطات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی شبکههای اجتماعی و مجازی را یک ظرف میبیند که میتواند تبدیل به فرصت شود، میافزاید: بسته به کاربر و مخاطبی که از این فضای مجازی استفاده میکند، این تعریف تغییر میکند. کاربر ممکن است وقتش را تلف کند و بیهوده زمان بگذراند اما میتواند هدفمند هم به عنوان یک شهروند فعال در عرصههای مختلف آموزشی و اجتماعی ظاهر شود.
وی علت اینکه فضای مجازی در ایران به عنوان چالش مطرح میشود را نحوه استفاده نادرست مردم از آن میداند و در این باره میگوید: ضعف سواد رسانهای در ایران مشهود است، این کوتاهی هم ابتدا از نظام آموزشی مشخص میشود، متأسفانه ظرفیتهای رسانهها به خوبی شناسانده نشده است. درحالیکه این اتفاق در بسیاری کشورها افتاده و کارکردهای خوب فضای مجازی مشخص شده است و حتی بسیاری از بیماران از این طریق با مراکز درمانی و پزشکان خود مرتبط هستند بنابراین فضای مجازی تنها سرگرمی نیست در همه ارکان زندگی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد از شبکه سلامت گرفته تا بازارهای جهانی و اقتصادی.
فضای مجازی تنها سرگرمی نیست، در همه ارکان زندگی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد از شبکه سلامت گرفته تا بازارهای جهانی و اقتصادی
*ترک فضای مجازی یعنی پاک کردن صورت مسئله!
ساعی معتقد است که نگاه قهری و چالشی ما باعث شده که از ظرفیتهای فضای مجازی باز بمانیم و تصور کنیم که این فضا به دردمان نمیخورد و کارکردهایش به ضد کارکرد تبدیل میشود.
وی یادآور میشود: ترک فضای مجازی یعنی پاک کردن صورت مسئله، باید رسانههای اجتماعی جای خود را در جامعه باز کنند تا ما از این چالش خارج شویم. درست است که یک عده در فضای مجازی فقط جک میگویند و شایعه میپراکنند یا مدام در گروههای مختلف سرک میکشند بدون اینکه اینها بدردشان بخورد، بنابراین میتوانیم نگاه انتقادی داشته باشیم اما راه صحیح ترک فضاهای مجازی نیست.
یکی از نکات مهم در بحث از استفاده فضای مجازی تأثیرات روانی است که بر اذهان میگذارد و سبک زندگی افراد را متأثر میکند، در این باره ساعی معتقد است که کشورهای اسکاندیناوی و جنوب شرق آسیا در این زمینه الگوی خوبی برای ما میتوانند باشند اینها اوقات فراغتشان تعریف شده است درحالیکه در ایران اوقات فراغت و کار زمانش مشخص نیست در یک زمانی، دورهمیهای خانوادگی اوقات فراغت بود اما الان همین دورهها هم کم شده است، همه درحال چک کردن این شبکهها هستند بنابراین اوقات فراغت زمان مند نیست و در کل شبانهروز شناور شده و بر تمرکز شغلی و زندگی تأثیر گذاشته و مشکلاتی را ایجاد کرده است!
*نقاط منفی فضاهای مجازی
در برابر این دیدگاه مثبت نسبت به فضای مجازی، دیدگاههای دیگری نیز از سوی کارشناسان دینی مطرح میشود، حجتالاسلام احمد رهدار، استاد حوزه و دانشگاه و رئیس مؤسسه فتوح اندیشه درباره استفاده از این فضاها و شبکههای اجتماعی میگوید: ابتدا باید خود این شبکهها را ذیل ساحت مجازی تعریف کنیم، اینها کمال مدنیت مادی هستند که انسان را از واقع به مجاز میبرند، همچنان که کمال در مدینه توحیدی این است که ساحتهای اعتباری تبدیل به واقعیت شود.
وی با اشاره به اینکه تحقیقاتی درباره این شبکههای اجتماعی و فضاهای مجازی داشته است، میافزاید: اینها را باید مصداق شراب در قرآن که منافعی دارد مضارش بیش از منافعش است، بررسی کرد. سوای اینکه نوعی ارتباط کاذب بین افراد ایجاد میکنند البته در سطحی ترین و نازل ترین سطح خود، نوعی وقت کشی بدون بار علمی است، ارتباطات در این شبکهها عمیق نیست حتی اگر بخواهیم لحظهای تأمل کنیم که البته این درنگ کوتاه را هم فضای مجازی از ما میگیرد، متوجه میشویم که چیزی عایدمان نشده است.
ارتباطات در شبکههای مجازی عمیق نیست نوعی وقت کشی بدون بار علمی است که در سطحی ترین و نازل ترین مرتبه خود صورت میگیرد
رهدار با بیان اینکه یک مجموعه نیازهای حداقلی و دم دستی را فضای مجازی و این ارتباطات پاسخ میدهد، میافزاید: درست است که عدهای شاید بگویند مجموعه تصاویر، اطلاعات و ...به راحتی در این فضاها منعکس میشود، بدون اینکه ما درگیریها و مشکلات گذشته را داشته باشیم اما همینها که منتقل میشود، آیا به کیفیت گذشته است؟ منظورم عکسها و مباحث مبتذل نیست اما همین عکسهای خانوادگی را هم که ببینیم، هزینههای کاذب وقت ماست که البته برای ما به دلیل تکرار عادت و ای بسا هنجار شده است، متأسفانه تکرار بسیاری از این لغویات با تسهیل شبکههای مجازی باعث شده ما این تسهیلات را ضروری بدانیم حتی اگر بگوییم این بحثهای علمی هم اینجا صورت میگیرد از صد تا، نود بحث لغو است.
وی معتقد است که انسانها در این فضاها عمیق نشده و مسائلشان حل نمیشود، میگوید: شما همین الان یک بار گوشی تلفن همراه خود را بررسی کنید، چقدر حرفهای خوب و چقدر مباحث لغو مبتذل در آن است بنابراین بنده معتقدم در بهترین شرایط مضرات شبکههای مجازی از منافعش به مراتب بیشتر است!
* سواد رسانه ای مکمل حضور در فضای مجازی است
از سوی دیگر امیر عبدالرضا سپنجی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و فعال حوزه رسانهای معتقد است که کاربرد این فضاها باید بررسی شود، نکات بهینه و مثبت تقویت و قطعاً هر چیزی که در زندگی روزمره سویه منفی دارد، آسیب زا بوده و باید به مرور از بین برود، اما نکته مثبت این فضاها این است که فضای دیالوگی در جامعه باز میکند که بیش از یک دهه است، در این حوزه ورود شده است. ما میتوانیم این فضای دیالوگی را به گفتوگوی جمعی تبدیل کرده و از این امکانات استفاده کنیم.
وی نقاط منفی هر پدیدهای را جزو آن پدیده به شمار میآورد و معتقد است: بنده اظهار نظری از معاون فلان نهاد دیدم که 75 درصد کل فضای مجازی مربوط به صهیونیستهاست، این اظهارنظری بدون سند و مدرک است! چنین چیزی ممکن نیست در این فضا هر کس بیشتر تولید محتوا کند، حتما این فضا را میتواند در دست بگیرد. در نهایت بنده معتقدم سواد رسانهای متوسط به عنوان مکمل زندگی میتواند ما را در استفاده صحیح از فضای مجازی راهنمایی کند و در نهایت به رضایت از زیست و زندگی روزمره کمک کند فرزندان باید با نظارت اجمالی والدین در این فضاها حضور داشته باشند اما بدون نظارت هر اتفاق و تهدید ممکن است.
فرزندان باید با نظارت اجمالی والدین در این فضاها حضور داشته باشند اما بدون نظارت هر اتفاق و تهدید ممکن است.
ساعی نیز تأکید میکند که سواد رسانهای باید در جامعه بالا برود و مردم پیامدهای ناگوار اجتماعی این فضاها را دریابند وگرنه امنیتی کردن فضاها بی فایده است، رسانههای دیگر نیز در این مسیر آگاه سازی مهم هستند، بیش از بیست میلیون نفر از مردم ما در این گروههای مبایلی عضو هستند این یک ظرفیت مناسب است که برای کارهای اقتصادی، آموزشی، اجتماعی و ... میتواند مورد استفاده قرار بگیرد، کمپینهایی تشکیل شود و سرمایه گذاری با آخرین نوآوری و اندیشهها صورت بگیرد وگرنه بدون آموزش این اتفاقات نمیافتد.