تلویزیون در دهه شصت و هفتاد بهترین دوران خود را در کارهای عروسکی گذراند. مرور آثاری چون: قصههای تا به تا، خونه مادربزرگه، هادی و هدی، چاق و لاغر، کلاه قرمزی، مجید دلبندم، السون و ولسون و سنجد شاید برای کودکان دهه شصتی یادآور همه خاطراتشان باشد و حال و هوایی متفاوت را برای آنها تداعی کند، دقیقا همان چیزی که از ابتدای دهه 80 به بعد و تا همین الان برای کودکان رقم نخورده و هیچ کودکی در این ده سال اخیر خاطره مشترکی با کارتون و مجموعههای عروسکی ندارد.
محمد اعلمی طراح و سازنده عروسکهایی نظیر: سنجد، چرا، چطور، دوست خوب بچهها، داداشیها، مدرسه حشرات، قصههای بوقونی و مادربزرگ، مزرعه بیبی، پلیس شهر میوهها، قصههای پوتک، کلیپهای چرا، شهر حبابهای آبی، دادا، مادربزرگ، قورباغه، منوچ و نونوچ، دی دی بودی، کُپل، مشکی و ... که این روزها تدریس را به سایر کارهایش اولویت داده است، درباره حضورش در دنیای کودک و ساخت عروسک و البته بی مهریهای موجود در این حیطه از هنر با ما همکلام شد.
*دنیای عروسکها از کودکی شما را با خود همراه کرده بود؟ و چطور اشتیاقی در شما ایجاد شد که در این سالها در این حیطه باقی ماندید؟
-عمدتا افرادی که در حیطه عروسکی فعالیت دارند، کودکی خاصی به نسبت سایرین داشتهاند. اگر به زندگی بچهها نگاه کنید به راحتی متوجه میشوید که برخی از آنها علائق خود را از همان دوران کودکی بروز میدهند. در مورد من آنهم به این دلیل که فرزندی ندارم باید از کودکی خودم مثال بزنم. در کودکی علاوه بر اینکه جمع گرا بودم،دنیای خلوت خودم را نیز داشتم و در این دنیا اسباب بازی خاص خودم را داشتم، یعنی اینکه همه اسباب بازیهایم را خودم تهیه و درست میکردم. برای مثال از قوطی شیر، گیره سر و ... برای خودم اسباب بازی درست میکردم و اغلب مشغول ساخت و ساز بودم. همچنین تمام اسباببازیهایم داستان خاص خود را داشتند روایتگر ماجرایی بودند. به همین خاطر شاید بر خلاف برخی از کودکان که به خاطر نخریدن عروسکهایشان با مادر و پدر قهر میکنند،من اصلا چنین کمبودی نداشتم چراکه خودم هر آنچه نیاز داشتم را تهیه میکردم. بچههای نسل ما به خاطر کمبودها نوآوری دارند و حتی وسیلههایمان خراب هم میشد خودمان درست میکردیم.
*شاید در این میان شغل اطرافیان و بخصوص پدرتان نیز تاثیرگذار بود؟
-بله،درست است. پدر من نجار بودند و بخش زیادی از اینکه من همیشه به اصطلاح دست به آچار بودم نیز به همین خاطر است. اَره و چکُش از ابزارهای دم دستی من بودند. جالب است بدانید در کودکی یک قُلک داشتم که در آن پولهایم را جمعآوری کرده بودم، روزی که آن را شکستم، کمی فکر کردم که چطور میتوانم آن را دوباره مثل روز اولش کنم؟ و بعد با استفاده از روشی که خودم به صورت خودجوش کشف کرده بودم و بعدا متوجه شدم یکی از فنون ساخت عروسکهای نمایشی(پاپیه ماشه)است، آن را درست کردم. در نهایت میخواهم بگویم در کودکی برخی اتفاقاتی میافتد که کاراکتر فرد را در آینده شکل میدهد.
*چه اتفاقی افتاد که شما طی این سالها همچنان به علاقهتان پای بند هستید؟
- این موضوعی است که برای افراد اتفاق میافتد و خیلی چیز عجیبی نیست. فکر میکنم بهتر است که استعداد بچهها در کودکی توسط والدین و بزرگترها کشف شود،چراکه آنها در ناخودآگاه خود نمیدانند که به چه علاقه دارند و این بزرگترها هستند که باید این استعدادها را کشف کنند و مهم نیست که چه کاری باشد.خدا را از این بابت شاکرم که خودم را یکی از خوشبختترین افراد میدانم،چراکه کاری که انجامش میدهم را دوست دارم و از انجامش لذت میبرم و بر این باورم که اگر هرفردی از کاری که انجامش میدهد،احساس رضایت و لذت کند، به طور قطع فردی موفق خواهد بود.
*حرفه عروسکسازی از لحاظ مالی شما را تامین میکند؟
-بله خدارا از این بابت شاکرم. زیاد به پولش فکر نمیکنم و خوشحالم که انرژی 27 سالگیم را دارم.تنها چیزی که گاهی اذیتم میکند ضعیف شدن چشمهایم هست که دیگر نمیتوانم شبها عروسک بسازم. شغل من، زندگی و درآمدِ من است و الان به این نتیجه رسیدم که برای کارم از لحاظ مالی ارزش قائل باشم و فردی که سفارش میدهد نیز باید ارزش مادی و معنوی کارِ من را بداند. خدا را شکر میکنم بابت کاری که دارم و همیشه از حرفهام تشکر میکنم که مرا تامین کرده است. حرفهام را مانند یک کاراکتر میبینم که به من آموزش ،تجربه،یاد دادن،زندگی و ... را به من میدهد و با تمام اینها روح آدم بزرگ میشود و دنیا را زیباتر میبیند.
*چند سال است که به تدریس مشغول هستید؟
-از سی سالگی مشغول به تدریس شدم و در دانشکده هنر(کارگاه عروسکی و بازیگری عروسکی) و همچنین در موسسه خانه عروسک(عروسک سازی و عروسک گردانی) تدریس میکنم. تدریس به نسبت عروسک سازی در برخی موارد حتی لذت بخشتر است،چراکه از آموختههایت به دیگران یاد میدهی و بخشی از تو در دیگران تزریق میشود.
*بیشتر عروسکهایی که ساختید تلویزیونی بودند یاسینمایی؟
-بیشترین تعداد عروسکهایی که ساختم، تلویزیونی و سینمایی بودهاند. در این بین عروسکهای تئاتری هم ساختهام و بسیار هم دوستشان دارم،اما واقعیت این است که ساخت عروسک در حیطه تئاتر، بسیار مهجور واقع شده آن هم در شرایطی که بیشتر از سایر عروسکها زمان و انرژی میبرد. در مورد تئاترهایی که کارگردانی شان را خودم به عهده دارم، ساخت عروسک را به عهده میگیرم.برای فیلم سینمایی «شهرموشها2» به صورت گروهی کار میکردیم. چهار ماه مشورت میکردیم که به یک بافت خاص برسیم،سینمایی و تلویزیونی نیز حساسیت خود را دارد و تئاتری نیز ظرافت بالایی را میطلبد.
*اینکه در حیطه ساخت عروسک افرادی انگشت شمار وجود دارند،کار شما را بالطبع سختتر میکند؟
-بله، به صورت تخصصی چهار نفر در ایران به حرفه ساخت عروسک مشغول هستند. در تلویزیون که مدتی است کار عروسکی آنچنانی ساخته نشده که این کمبود حس شود.
*کودکهای امروز متاسفانه خاطرههایی شیرین از کودکی شان ندارند،درست بر خلاف ما که تعداد زیادی کارتون و برنامههای عروسکی داشتیم.
-به نظر من همیشه عروسک جایگاه خود را میان کودکان دارد.مهم این است که ما چه خوراکی به آنها بدهیم و از آنجایی که در این سالهای اخیر خوراک خوبی به بچهها در این زمینه داده نشده است، قطعا نمیتوان انتظاری داشت. در دهه شصت و هفتاد کارهای عروسکی خوبی برای تلویزیون ساخته میشد، اما بعد از گذشت زمانی که دقیقا از چهار سال پیش شدت گرفت، زنجیره این آثار قطع شد. در این شرایط که صدا و سیما نیز با مشکل کمبود بودجه مواجه بود،ما که جزو قشر آسیب پذیر جامعه بودیم، تحت تاثیر این ماجرا قرار گرفتیم. مشکل اصلی کمبود آثار عروسکی در تلویزیون مدیریت و بودجه است، آنهم در شرایطی که ما هم نیروی سازنده و هم ذهن آماده و خلاق برای ساخت این آثار در اختیار داریم. فکر میکنید چرا کلاه قرمزی تا الان همچنان محبوب است؟ به این دلیل که ایرج طهماسب از جایی به بعد هوشمندی خود را بیشتر به کار گرفت و از نیروی جوان استفاده کرد. همچنین شناخت خوب ایشان از دنیای کودکی نیز در این موضوع تاثیر گذار است. یکی ازعوامل موفقیت کلاه قرمزی حضور عروسک های جدید و ساده و جذاب هستند.
*امسال در مجموعه کلاه قرمزی به عنوان عروسک گردان فعالیت داشتید؟
-بله،هر سال به دلایل شخصی و کاری نتوانستم در مجموعه کلاه قرمزی همکاری کنم، اما نوروز امسال شرایط مهیا شد و توانستم با این گروه همکاری کنم. برایم جالب بود که اواسط کار به این نتیجه رسیدم که برایم جدید است و چیزهای جدید یاد میگیرم و ایشان هم گفته مرا تایید کردند. حضورم در این اثر باعث شد انرژی خوبی برای ادامه راه ذخیره کنم و تجربه خوبی برایم شد.
*عروسکهایی که در تلویزیون و سینمای ما ساخته میشوند،تا چه میزان استاندارد هستند؟
-اغلب گروههایی که تا الان با آنها همکاری کردم،از لحاظ ساخت عروسکهای استاندارد کیفیت مطلوبی داشتند و به جرات میتوانم بگویم که درخشانترین بخش «شهرموشها2» عروسک گردانی و ساخت عروسک بود و باید بگویم بهترین خاطره زندگیام در رابطه با ساخت عروسک برمیگردد به فیلم سینمایی «شهرموشها2».
*کدامیک از عروسکها را شما ساخته بودید؟
-کار به صورت گروهی پیش میرفت و نمیتوانم بگویم کدام را من ساختم، اما از بین عروسکها روی کپلک و مشکی زمان زیادی گذاشتم،چراکه از کاراکترهای مورد علاقهام بودند و خودم هم پیشنهاد دادم دوست دارم مشکی را بازی دهم.
*اگر بخواهیم به یکی از مشکلات عروسک گردانی در تلویزیون و سینما اشاره کنیم،کدام به نظر شما اولویت دارد؟
-یکی از بزرگترین مشکلات ما عدم اهمیت دادن به عروسک گردانی در سینما و تلویزیون است. برای مثال در «شهرموشها2» حدود 6 ماه برای عروسک گردانی و یکماه برای صداپیشگی زمان گذاشتیم،اما در نسخه تکثیر شده در شبکه نمایش خانگی فیلم دیدیم که در ابتدا نام صداپیشهها نوشته شد و بعد نام عروسک گردانها، البته جالبتر اینجا بود که به جای نام عروسک گردان نوشته شده بود،بازیگران! در این سالها شبیه این موضوع را زیاد دیدم که به حیطه عروسک گردانی با بی مهری نگاه میشود و هنوز دوستان جایگاه این شاخه از هنر عروسکی را به خوبی درک نکردهاند. برای مثال در حال حاضر عروسک جناب خان در تلویزیون گل کرده و منکر این هم نیستم که صداپیشه آن صدای بسیار خوبی روی آن گذاشته است،اما در کنار این موضوع نباید این را نادیده گرفت که جناب خان، دو عروسک گردان دارد و یک عروسک ساز! هیچکس عروسک گردان و سازنده عروسک را نمیبیند،در صورتیکه همه اینها مکمل یکدیگرند.
*در حال حاضر وضعیت کارهای عروسکی در تلویزیون و سینما را چطور میبینید؟
-اصلا وضع خوبی در تلویزیون و سینما نداریم.
*پس شما از چه طریقی هزینههای شخصی خود را تامین میکنید؟
-از طریق تدریس و ساخت عروسکهای تیزری و بازسازی عروسکهای قبلی ارتزاق میکنم.
*نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که دوست دارم بدانم ساخت یک عروسک در دفعه اول با دفعات سوم و چهارم چقدر برای شما تفاوت دارد؟
-فرق آنچنانی ندارد،اما من سعی میکنم در دفعات دوم به بعد هیجانی را خودم به مراحل ساخت عروسک اضافه کنم،مثلا تکنیک ساخت دست،گوش و ... را ارتقا میدهم تا برای خودم از حالت یکنواختی دربیاید و همان ذوق و اشتیاق بار اول را برایم داشته باشد.در ساخت سنجد همیشه چشم و بینیاش را به طور ثابت و پاسداشت سنجدِ اول استفاده میکنم و جدیدشان نمیکنم.
*چرا هیچ کجای دنیا عروسکها بزرگ نمیشوند؟
-دلیل اصلیش را نمیدانم،شاید به این دلیل که عروسکهای بزرگ را به سختی میتوان بازی داد! اما در مورد سنجد و چرا کمی این تغییرات را اعمال کردیم. از طرفی همیشه این را در نظر داشتیم که بزرگ شدن در دنیای عروسکی به نسبت دنیای واقعی کندتر است.
*ماندگارترین عروسکی که تا به حال ساختید؟
-همچنان سنجد یکی از ماندگارترین عروسکهایم است،اما چطور هم یکی از عروسکهایم بود که خیلی دوستش داشتم،اما آنطور که باید ماندگار نشد.
*با ساخت مجدد عروسک چرا موافق بودید؟
-نه،اما در هر حال سفارش تهیه کننده بود و از آنجایی که حق مسلم طراح عروسک این است که خودش همیشه حتی تا بار دهم عروسکش را بسازد، من هم ساختم. در غیر اینصورت حق رایت را به دیگران میشود واگذار کرد.
*در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
-دور دوم اجرای نمایش «کدوزری» را کارگردانی میکنم که به نویسندگی راضیه برومند و گیتی مرتضوی و بازی هنرمندانی چون:محمد لقمانیان،علی اعتصامی فر،فروزان بهرامپور، سلمان فرخنده، مینا رمضانی، حامد زحمتکش به ایفای نقش و عروسک گردانی و صداپیشگی مشغولند.«کدوزری» یک اثر موزیکال و برای گروه سنی بزرگسال و نوجوان است را از 22 آذر ماه تا یازده دی ماه در سالن انتظامی خانه هنرمندان روی صحنه میبریم. در این اثر که بازیگران و عروسک گردانان و صداپیشهها در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، گاه شاهد حضور هر سه این عناصر در یک شخصیت هستیم که همین موضوع ممکن است برای مخاطب کودک و بزرگسال جذابیت داشته باشد.همچنین صحبتهایی درباره ساخت فیلم سینمایی «کلاه قرمزی» است،اما هنوز خبری نشده است. اگر این اتفاق بیفتد به عقیده من اتفاقی خوب است و امیدوارم من نیز افتخار همراهی گروه را داشته باشم.
جمله پایانی...
امیدوارم افرادی که این حیطه از شاخه هنر عروسکی را درک نمیکنند، وارد آن نشوند و افرادی که درک درستی از آن دارند به درستی واردش شوند.کسانی که درکش نمیکنند، برایش تصمیم نگیرند و قضاوتش نکنند،چراکه به دلیل این تصمیم گیریهای غلط و اشتباه در حال حاضر جامعه عروسکی ما به این حال و روز افتاده است.