زکریا عنوان کرد که برای جامعهای که هنوز شعرهای احمد شاملو را نمیشناسد متأسف است. زکریا گفت در سری جدید «در حاشیه» پزشکان قلابی به زندان افتادهاند و همسران و خانواده آنها در زندان به ملاقاتشان میروند.
اجرای تئاتر در خارج از ایران
سحر زکریا، بازیگر سینما و تلویزیون گفت: این روزها مشغول بازی در سری جدید سریال «در حاشیه» به کارگردانی مهران مدیری هستم. البته فقط در چند قسمت این سریال بازی کردهام چون کار مرد محور است و عجالتاً کارم در این سریال به پایان رسیده است. این روزها مشغول تمرین برای بازی در یک تئاتر هستم که ابتدا در خارج از کشور اجرا میشود. نمیدانم سریالی که با آقای مدیری کار میکنیم با نام «در حاشیه» خواهد بود یا عنوانش تغییر خواهد کرد. در سریال جدید مهران مدیری تمام کسانی که در سری اول به عنوان دکتر قلابی شناخته شدهاند حالا کارشان به زندان کشیده است. من هم همسر بهروز عشقی هستم و برای ملاقات پیش او میروم.
وی افزود: تئاترمان هم یک تئاتر کمدی است. نمیتوانم درباره داستانش صحبت کنم. عنوان نمایشی که در آن به ایفای نقش میپردازم فعلا «پری» است و ممکن است تغییر کند. به ما گفتهاند نگویید کجا اجرا میشود اما همینقدر میتوانم بگویم که در خارج از ایران اجرا میشود. این نمایش در چند کشور اجرا خواهد شد و پس از آن به ایران میآییم و در ایران هم اجرا خواهیم داشت.
کمدی برای بازگو کردن دردهای جامعه ساخته میشود
بازیگر فیلم سینمایی «زنان ونوسی؛ مردان مریخی» در پاسخ به این پرسش که «ما در سینمای امروز در قیاس با کشورهای همسایه و مثلاً ترکیه چه محدودیتها و چه امکاناتی داریم و چرا جلو پخش سریالی مانند «در حاشیه» گرفته میشود؟» گفت: ما اصولاً مردمی انتقاد پذیر نیستیم. دوست داریم مدام از ما تعریف شود. در تعارفات خودمان هم میگوییم تو خوبی و بهترینی. اگر من به یکی از دوستان و همکارانم بگویم با فیلمی که ساختهای، چه چیزی میخواستی به من بگویی ناراحت میشود. باور کنید خود من چنین نیستم. من خیلی رُک هستم. شاید خیلیها چنین نباشند. وقتی از کار یکی انتقاد میکنم برای خودم به این معناست که او را دوست دارم و میخواهم کارش بدون نقص باشد. همواره انتقادهای مردم را محترم شمردهام. شاید کسی از بازی یا چهره من خوشش نیاید، من این نظر را میپذیرم چون آدمها سلایق گوناگون دارند. بارها و بارها درباره سریال «در حاشیه» صحبت شده است. وقتی برنامه پخش میشد و چه بعدش، فکر میکردم با قشری در ارتباطیم که جزو تحصیلکردگان جامعهمان محسوب میشوند و متوجه خواهند بود که کمدی یعنی چه. وقتی من نوعی از یک شوخی ناراحت میشوم که آن شوخی، جدی باشد و بدانم که صحت آن موضوع بر دیگران روشن است. پزشکان با کاری که کردند نشان دادند که دستمایه طنز سریال در حاشیه مابهازای بیرونی داشت. این نقایص وجود داشت و آنها نمیتوانستند از خودشان دفاع کنند. بنابراین به انحای مختلف تلاش کردند تا جلو پخش آن را بگیرند.
در هر سریال و فیلمی بازی نمیکنم
زکریا توضیح داد: به همین دلیل آنها جلو کار را گرفتند. معلوم بود که این موضوع خیلی به ضررشان تمام شد. اکثر قریب به اتفاق کسانی که مرا در کوچه و خیابان میبینند، میگویند شما داشتید حقیقت را میگفتید. معتقدم طنز و کمدی صرفاً برای خنداندن نیست. کمدی برای بازگو کردن دردهای جامعه ساخته میشود. کمدی این نیست که من بازیگر صرفاً توی سر و کله یک نفر بزنم و سلسلهای از حرفهای هجو و ناسزا به زبان بیاورم تا قانع شوم که عدهای از مردم خندیدهاند. کمدی این است که بتوانم دردهای جامعهام را در قالب طنز بیان کنم. این طنز باید شیرین هم باشد و به درد جامعه بخورد. اما متأسفانه ما با هر قشری که شوخی میکنیم میگویند فلان صنف ناراحت شده است. این موضوعی نیست که برای نخستین بار پیش آمده باشد. امروز پزشکان از دست ما ناراحت میشوند و این در حالی است که دیروز معلمها شاکی بودند. پس ما بپذیریم که فرهنگمان مشکلاتی دارد. این در حالی است که ابزار تکنولوژی وارد کشور ما شده است اما ما فرهنگ درست استفاده کردن از آن را نداریم.
این کمدین گفت: تکنولوژی امروز ما شده اینستاگرام، وایبر، تلگرام و رد و بدل کردن جوک ها و شوخیهای بی مزه که به هیچ وجه طنز واقعی محسوب نمیشوند. فرهنگ جامعه را هنرمند جامعه ارتقا میدهد. هنرمند باید کارش را انجام دهد و پای کارش بایستد و دولت نیز از آن حمایت کند. کارهای کمدی زیادی به من پیشنهاد میشود اما وقتی فیلمنامه را میخوانم آن را نمیپذیرم، چرا که با یک پرسش روبهرویم؛ چه چیز تازهای میخواهم به مردمم بگویم. باور کنید در غیر این صورت میتوانم هر روز در این شبکهها باشم و مدام بازیام را تکثیر کنم. شاید از نظر مالی به من سخت بگذرد اما در هر سریال و فیلمی بازی نمیکنم. البته راستش خودم را هنوز هنرمند نمیدانم. من هنرجو هستم. معتقدم هنوز باید یاد بگیرم اما به گمانم باید نکتهای را بگویم که مردمم نمیدانند یا مترصد دریافتش هستند.
مردم «در حاشیه» را تایید کردند
زکریا با اشاره به تحمل نشدن «در حاشیه» از سوی جامعه پزشکی ادامه داد: فکر میکردم در سریال «در حاشیه» این اتفاق نیفتد و تحصیلکردگان آستانه تحمل بالاتری داشته باشند، اما همان اتفاق معمول عصبی شدن در مواجهه با طنز، در حین فیلمرداری رخ داد. دو ماه فیلمبرداری متوقف شد و مهران مدیری پای کارش ایستاد و شبکه به ما اجازه پخش داد. اما متاسفانه پزشکان ما به قدری مشکل داشتند که متوجه شدند باید به هر نحوی که شده با پخش سریال در حاشیه مخالفت کنند.
وی گفت: پای همه ما به بیمارستانها رسیده است و میدانیم که تا پول واریز نشود بیمار را نمیپذیرند. پس ما داشتیم درست میگفتیم. دوباره تأکید میکنم که ما وقتی ناراحت میشویم که یکی حقیقت را به ما میگوید. در کشورهای همسایه میتوان با هر قشری شوخی کرد اما ساختن کار طنز در ایران همواره بسیار مشکل آفرین است. آنقدر اصلاحیه به کار کمدی میخورد که چیزی از کار باقی نمیماند. زنان هم در طنز، در حاشیه قرار میگیرند. من معتقدم باید کار طنز حاوی نکته تازهای برای مخاطب باشد اما وقتی به کار اجازه پخش نمیدهند من بازیگر سرخورده میشوم. به گمانم ما باید فرهنگ شوخی کردن و تعارفات بیخودیمان را اصلاح کنیم. تعارفاتی داریم که جلو روی دیگران آن را میگوییم اما در واقع اعتقادی به آنها نداریم. در هیچ جای دنیا چنین تعارفاتی معنا ندارد. اگر من از کسی ناراحت هستم به او میگویم و او هم میپذیرد. او هم میتواند رک به من بگوید که چه ایرادی دارم. اما این فرهنگ هنوز در کشور ما جا نیفتاده است.
آثار تلویزیونی ما باید جذابیت داشته باشد
بازیگر فیلم سینمایی «لج ولجبازی» افزود: ما کارهای کمدی زیادی داریم اما همه کارهای کمدیمان درخشان نیستند. کارهای جدیای هم که پخش میشود، اغلبشان چنان تلخ و خسته کنندهاند که مردم آنها را نمیپسندند. معتقدم مردم به اندازه کافی مشکلات عدیده و گرفتاری دارند. آنها میخواهند کمی هم سرگرم شوند و بخندند. ما فیلمنامههای خوب نداریم. اغلب فیلمنامههایمان فقط با هدف درآوردن اشک مردم نوشته میشود. اشک مردم را درآوردن خیلی ساده است اما خنداندن مردم به مراتب بسیار سخت است. خنداندن مردم مهم است. اینکه من بازیگر را میبینند و میگویند ما به امید شما زندهایم بالاترین هدیه برای من است. بیماری را میبینم که سرطان دارد اما میگوید من هنوز «پاورچین» را برای بچهام میگذارم تا ببیند و شاد شود. این برایم یک دنیا ارزش دارد تا اینکه در سریالی بازی کنم که اشک مردم را بر گونههایشان جاری میکند.
این بازیگر سینما در تشریح توان آثار تلویزیونی در رویارویی با ماهواره گفت: آثار تلویزیونی ما باید جذابیت داشته باشد. مگر امروز چند کار طنز ساخته میشود که به آنها بسنده کنیم. من در کشوری زندگی میکنم که قانونش را میدانم و تابع آن قوانین هستم و از آنها سرپیچی نمیکنم اما دولت هم باید پشتیبان من هنرمند باشد. وقتی من همه ضوابط و مقررات کشورم را رعایت میکنم انتظارم این است که از من حمایت شود و دولت وقتی طنز خوبی ساخته میشود و بازگوکننده واقعیتهاست، به جای اینکه پخش کار را قطع کند باید به اصلاح آن زبان طنز یاری برساند.
خیلی از جوانها ر حتی احمد شاملو را نمیشناسند
این بازیگر سینما درباره اینکه این روزها چه کتابی میخواند گفت: مشغول مطالعه کتاب «وقتی نیچه گریست» هستم. داستان این کتاب داستانی مستند است و به زندگی نیچه و اتفاقاتی که برایش رخ داده میپردازد اما بیشتر جنبه روانشناسی و روانکاوی دارد. به نظرم کتاب خوبی است.
وی درباره وضع سینمای امروز ما گفت: زمان زیادی صرف شد تا سینمای ما در خارج از ایران شناخته شود. به گمان من کارگردانهایی مانند عباس کیارستمی برای نخستین بار راه را باز کردند. از نظر دیداری وقتی شما یک کار سینمایی انجام میدهید بیشتر جلب توجه میکند تا قلمفرسایی در عرصه ادبیاتداستانی. در کشور ما کمتر کسی کتاب میخواند. فیلم را میبینند چون جنبه سرگرمی دارد. ولی مردم ما کمتر کتاب میخوانند و فکر میکنم به همین دلیل است که ادبیات ما به ویژه ادبیات داستانیمان مهجور مانده است. وگرنه ما نویسندگان و شاعران درخشانی داریم. شاعران قدر اولی مانند احمد شاملو، سهراب سپهری و در میان کلاسیکها سعدی و حافظ را داریم ولی متأسفانه نمیدانم چرا راجع به آنها تا این اندازه کم لطفی شده. شاید تقصیر خود ماست. اگر بخواهم حرفم را اصلاح کنم باید بگویم که قطعاً تقصیر خودمان است.
بازیگر سریال طنز «پاورچین» ادامه داد: این خود ما هستیم که فرهنگ و ارزشها و اعتبار کشورمان را به دیگران و مردم جهان نشان میدهیم. هر چه نخبگان و روشنفکران ما بیشتر مطالعه کنند و به تبع آن مردم عادی هم کتاب بخوانند این فرهنگ بیشتر گسترش پیدا میکند. خیلی از جوانها را میبینم که حتی احمد شاملو را نمیشناسند و با عرض پوزش باید بگویم که وقتی شعرهایی از احمد شاملو را برای آنها میخوانید، درنمییابند و نمیفهمند. ولی متأسفانه این اتفاق افتاده است. در عین حال از برخی بازیگران و از جمله خود من دعوت شده تا در شهر کتابها حاضر شویم تا باعث شویم مردم کتاب بخوانند و با کتاب آشتی کنند. واقعیت این است که مردم باید با نویسندگانمان در ارتباط باشند که نیستند چه رسد به اینکه توقع داشته باشیم نویسندگان قدر اول جهانی را بشناسند.