ماجرای صرف هزینه صدمیلیونی برای «سگ‌های زرد»

به گزارش افکارنیوز، برخی زوایای ماجرای دفن هنرمندان گروه «سگ‌های زرد» با هزینه صدمیلیونی در قطعه هنرمندان که خبر آن دیروز در سایت وطن آن لاین منتشر شد همچنان نامشخص است. خاکسپاری برادران فرازمند که یک گروه زیر زمینی و بدون مجوز موسیقی بوده‌اند و در فیلمی از فیلمساز فراری - بهمن قبادی - حضور داشته‌اند، باعثبروز نارضایتی‌ و انتقادهایی شده‌است. از همین رو و به دلیل روشن‌تر شدن ابعاد موضوع با علی مرادخانی _ معاون هنری وزیر ارشاد که شخصا مجوز خاکسپاری این ‌دو مرحوم را در قطعه هنرمندان صادر کرده‌است به گفتگو نشسته‌ایم:

**بحثگروه موسیقی سگهای زرد و خاکسپاری آنها در قطعه هنرمندان بهشت زهرا از جمله مواردی است که این روزها منجر به اعتراض شده است. این افراد مجوز قانونی نداشتند، چطور شد پس از کشته‌شدنشان در قطعه هنرمندان دفن شدند؟

- این دو بچه‌های آقای فرازمند هستند، من در جریان واقعه نبودم. در این رابطه آقای سریر با من تماس گرفت و گفت که آنها در زمینه موسیقی فعالیت داشته‌اند و حتی در یک فیلم(گربه‌های ایرانی) هم ایفای نقش کرده‌اند و هنرمندند. آقای ایوبی و معاونت سینمایی هم زحمت کشیده، کمک کرده که آنها به ایران برگردند. خانه سینمایی‌ها هم در این زمینه به خاطر آقای فرازمند خیلی زحمت کشیدند. تو هم اگر میتوانی کمک کن که این دو در قطعه هنرمندان دفن بشوند تا لااقل گفته بشود که این دو شهروندان ما بوده‌اند. من هم گفتم حرفی ندارم ولی اینجا یک قاعده‌ای دارد و شما باید یک نامه‌ای بنویسید و تائید کنید من هم این کار را می‌کنم. ایشان هم گفت باشد من پیگیری می‌کنم. چند وقت بعد آقای نوربخش یک نامه‌ای برای من از خانه موسیقی فرستاد در مورد اینها. من در دفترم نبودم. بچه‌ها گفتند که نامه فرستاده شده و من هم گفتم پی‌گیری کنید. البته این را هم بگویم که مخالف نبودم به این مساله. به این دلیل که آقای فرازمند خودشان سال‌ها در زمینه فرهنگی فعالیت کرده‌اند، بعد این اتفاق برایشان بیفتد و کسی هم در داخل به دلایل سیاسی تحویلشان نگیرد. این موضوع را صد چندان می‌کند. ضمن اینکه در خارج از کشور هم یک مساله‌ای است. نه در وطن و نه در داخل سرزمینی داشته باشم، فشار زیادی دارد.

**اینجا یک بحثمطرح می‌شود که شاید خیلی از کسانی که در عرصه‌های مختلف فرهنگی حضور پررنگ دارند، پس از فوتشان اجازه دفن به آنها در قطعه هنرمندان داده نمی‌شود.

- شما مگر می‌دانید؟

**طی سال‌های گذشته مواردی در این زمینه بوده‌اند.

- از ۲ ماه پیش صحبت کنید. قبل از آن به من مربوط نمی‌شود.

**یعنی تعیین اینکه چه کسی هنرمند است یا نیست در دولت‌های مختلف تغییر می‌کند؟ هر هنرمندی یک گرید و درجه‌ای دارد که به راحتی نمی‌توان آن را تغییر داد.


- دستگاه‌ها با حضور آدم‌ها کارشان را انجام می‌دهند، کارخانه که نیست دکمه را بزنند تا کار انجام بدهد. آدم است، تصمیم می‌گیرد، فکر می‌کند. این که برخی هنرمندان اجازه دفن در قطعه هنرمندان را پیدا نمی کنند، خود یک مساله است. خود ما چند سال پیش قطعه هنرمندان را پایه‌ریزی کردیم. آقای ابوالقاسمی معاونت ارشاد، من، آقای کرباسچی شهردار تهران اجازه گرفتیم و این اتفاق افتاد. ما هم آن زمان قصدمان این بود که این جماعت هنرمند پس از دفن یک جا باشند. البته آن زمان تفکیک نکردیم که چه کسانی باید آن جا دفن شوند یا نشوند

**افرادی نظیر احسان نراقی، گلابدره‌ای یا ثاقب‌فر از جمله مواردی بوده‌اند که پس از فوت اجازه دفن در قطعه هنرمندان به بازماندگانشان داده نشد یا به‌سختی انجام گرفت

- من چکار کنم؟ خدا رحمتشان کند، زمانی فوت کردند که ما دستمان در کار نبود. اگر آن زمان بود که ما بودیم، قطعا در قطعه هنرمندان به خاک سپرده می‌شوند. ضمن اینکه آقای نراقی شاید اگر در قطعه نام‌آوران سپرده می‌شد، بهتر بود تا هنرمندان.

**ولی ایشان به قطعه نام‌آوران هم راه نیافت.

- این موضوع دیگر تقصیر من نیست.

**بحثدیگر هم هزینه ۱۰۰ میلیونی است که برای آوردن آنها از آمریکا به تهران انجام شده است. این درحالی است که ما هنرمندان زنده و حی و حاضری داریم که زندگیشان گیر رقم‌هایی بسیار پایین‌تر از این مبالغ است.

- شما فضایی ایجاد کنید که شهروندان ما در هر جایی از دنیا برایشان اتفاقی افتاد، ما نسبت به آنها عِرق داشته باشیم، مگر اینکه عناد داشته باشند و مخالف موجودیت این کشور هستند. اما به هر دلیل نظیر نارضایتی و … می‌توانید با یک محبت کوچک او را جذب کنید. اما اینکه ما آنها را از خارج به ایران آورده‌ایم شما را در افکار عمومی تخریب می‌کند. نوع ورود به ماجرا خیلی مهم است. مردم ما حتی با دیدن صحنه اعدام هم برای اعدامی گریه می‌کنند ولی وقتی در ظاهر می‌بینند که چنین حرف‌هایی زده می‌شود؛ برمی‌آشوبند. من هم که گفتم خیلی نسبت به آنها شناخت نداشته‌ام. آقای نوربخش هم گفت که اینها هنرمند و جزء ما بوده‌اند. از آن طرف هم آقای سریر که می‌دانید هم موسیقی‌دان است و هم در حوزه خانه سینما فعالیت می‌کند، به من گفت که فلانی این کار خیلی شایسته است، من هم دیدم آقای فرازمند ۳۰ سال است که در این کشور زحمت کشیده است و از هنرمندان ماست و آدم به درد بخوری است آن را قبول کردم.

**به دردبخور از چه نظر؟

- خوب آدمی است که در این سال‌ها مانده و مانند برخی دیگر از هنرمندان رها نکرده و برود. بالاخره او جزو جریانات خاص نبود. همه آدمها که با ما موافق نیستند. نگاه خیلی متفاوت است به این قضایا. حال اینکه چرا معاونت سینمایی چرا این هزینه را انجام داده است باید از آقای ایوبی بپرسید. جالب است اگر ما این کار را هم نمی‌کردیم یکسری سوالات دیگر پرسیده می‌شد. می‌گفتند شما نخواستید کاری کنید که اگر شهروندی از ما در خارج از کشور اتفاقی برایش افتاد، ما در داخل از کشور تحویلش می‌گیریم. می‌گویند این بی مهری قرار است تا کی ادامه پیدا کند؟

**موضوع تحویل گرفتن شهروندان خارج از کشور یک موضوع است، موضوع دفن و خاکسپاری این دو خواننده که در ایران موفق به اخذ مجوز نشده بودند، یک بحثدیگر است. یعنی اگر از امروز و فردا اتفاقی برای گروه‌های موسیقی بیافتد، همه آنها می‌توانند در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شوند؟ این مجوز از سوی شما صادر می‌شود؟


- هرکس که خانه موسیقی و معاونت سینمایی به من معرفی کند، می‌تواند مجوز دفن در قطعه هنرمندان را پیدا کند.

**یعنی اگر در این رابطه از سوی خانه موسیقی و معاونت سینمایی نامه‌ای به شما داده شود؛ شما دیگر خیلی درباره آن تحقیق نمی‌کنید و فقط پیگیری می‌کنید تا کار انجام شود.

- ما کار اپراتوری را انجام می‌دهیم. ما که مرده‌ها را ممیزی نمی‌کنیم. فقط می‌پرسیم که مورد تائید شما هست یا خیر. در این باره هم خودشان نامه زدند که این دو از هنرمندان مرتبط ما بوده‌اند و این اتفاق افتاده و شما کار خاکسپاری را انجام دهید.

یک زمان ما یک شورایی داشتیم که این شورا الان دست خود خانه‌هاست. در آن شورا آقای تجویدی و گنجه‌ای بود که ما از آنها سوال می‌کردیم و جواب می‌دادند که هنرمند نامیده می‌شود. شاید ما در خارج از کشور هم هنرمندان خیلی توانمندی داشته باشیم، ‌آیا امکان دفن آنها هم در قطعه هنرمندان وجود دارد؟

**شما بحثممیزی مرده‌ها را مطرح می‌کنید، اصلا این آدم‌هایی که در قطعه هنرمندان به خاک سپرده می‌شوند، باید یک تفاوتی با سایرین داشته باشند. آنها هنرمند هستند و این صفت را در دوران حیات با خود به یدک می‌کشند و همین صفت آنها را پس از حیات به قطعه هنرمندان می‌برد. این هنرمند بودن یک تعریف‌هایی دارد که فکر می‌کنم یکی از قواعد آن این است که این هنر در چارچوب انقلاب اسلامی حرکت کند. غیر از این است؟ هنرمندان خارج از کشور وجه متمایزشان با هنرمندان داخل کشور در این است.

- در این میان تناقض وجود دارد. مثلا مرحوم فردین از جمله کسانی است که در بعد از انقلاب ما فعالیتی از او ندیدیم ولی در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شد. این تناقضات باید برطرف بشود. من قبول دارم این موضوع را. اگر خانه موسیقی نامه نزده بود یا اگر دکتر سریر پی‌گیر این ماجرا نبودند، من این نامه را نمی‌نوشتم. شما می‌توانید این موضوع را از آنها هم پیگیری کنید.

**البته این موضوع را هم بگویم که ما با آقای عسگرپور و آقای توحیدی هم در این باره صحبت کرده‌ایم و آنها اظهار بی‌اطلاعی کرده‌اند.

- وقتی من خبر نداشته باشم، گناهش همه می‌افتد گردن من دیگر. این هم یکی از مواردی است که جزو گناهان ما محسوب می‌شود.

**این ماجرا اعتراض‌هایی هم با خود به همراه داشته است.

- خود اهالی سینما می‌گفتند که در فیلمی هم بازی کرده‌اند.

**البته آنها سوژه یک فیلم از بهمن قبادی بوده‌اند.

- من کاری ندارم. خوب وقتی خود معاونت سینمایی پیکر آنها را آورده است… معاونت سینمایی نامه به ما می‌دهد که کار دفن آنها را پیگیری کن. خود آقای سریر به من تلفن زد. مرتب با من صحبت می‌کرد. من که خبر نداشتم. بعد شنیدم که فرزندان آقای فرازمند بوده‌اند و اتفاقاتی که برایشان افتاده بود. من هم به آقای سریر گفتم من کاری ندارم. تائید کنند، من انجام می‌دهم. ایشان هم گفت که تائید می‌کنند. اصلا خودشان دارند زحمت انجام این کار را می‌کشند. بعد هم آقای نوربخش نامه فرستاد و من پی‌گیری کردم. از این به بعد ما باید نامه‌ای آمد، پیگیری کنیم و این بار دعوا از این طرف به راه می‌افتد.

**ما حتی با بهشت زهرا(س) هم تماس گرفتیم. اتفاقا آنها اظهار تعجب کردند که این بار خود آقای مرادخانی در ۲ نامه به امضاء خودش ماجرای دفن این دو فرد در قطعه هنرمندان را پیگیری کرده است.

- بله. خودم پیگیری کردم. حتی اگر از طرف من هم امضاء شده باشد، از مسئولیت من کم نمی‌کند.

**منظورم این بود که شما در جریان ماجرا و پیگیر آن بوده‌اید.

-بله. من همانطور که گفتم آقای سریر با من تماس گرفت و موضوع را انتقال داد و نامه را هم خانه موسیقی فرستاد. من چکار باید کنم؟ باید انجام میدادم دیگر.