پنجم شهریور ماه امسال میشود هشت سال که ما از داوود رشیدی دیگر نه روی صحنه تئاتر و سینما اثر هنری تازهای نداریم. البته که ما چندسال قبل از ازدست دادنشان، از حضور این استادفقید به دلیل بیماری محروم بودیم.
داوود رشیدی هم نسل و هم دوره کسانی است که همگی از اساتید برجسته هنرهای نمایشی ایران به شمار میروند. بیشک چیزی که از او و هم دورهایهایش به جا مانده تنها آثار هنری برجسته نیست؛ بلکه اخلاق حرفهای، منش هنرمندانه و نام نیک است.
نام داوود رشیدی وزن دارد؛ سنگین است، ابهت دارد و هرکسی نمیتواند از او حرف بزند. بیشک بهترین کسی که میتواند از او یاد کند، همسرش خانم احترام برومند است که سالیان طولانی کنار یکدیگر زیست مشترک داشتند.
احترام برومند ، در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین ضمن قدردانی از کسانی که همواره به یاد داوود رشیدی هستند، در رابطه با فضای کاری این استاد بیان کرد: ایشان در کار خودش تداوم داشت. از سال 41 که آقای رشیدی به ایران آمد تا سال 95 همواره در فضای تئاتر، تلویزیون و سینما و تدریس فعالیت داشت. او بعد از انقلاب از بخش مدیریتی تلویزیون فاصله گرفت اما از سال 60 که آقای میرباقری سریال «گرگها» را ساخت به عنوان بازیگر به تلویزیون برگشت. در تلویزیون و سینما آثار ماندگاری داشت. در کنار همه اینها فعالیت صنفی داشت و کار ترجمه انجام میداد. ایشان به نفس کار کردن احترام میگذاشت و فکر میکرد که بهانههای مختلف نباید مانع قطع کردن فعالیتمان شود.
این هنرمند با اشاره بر این که اولین و بیشترین علاقه داوود رشیدی به تئاتر بود، گفت: متاسفانه حدود سال 50 وضعیت تئاتر در ایران به نحوی شد که بسیاری از بازیگران تئاتر به سمت سینما رفتند و آقای رشیدی هم جدا از آنها نبود. اما بعد از انقلاب سعی کرد تا کار تئاتر انجام دهد و چندین اثر ماندگار خلق کرد. یکی از کارهای مهم او در سال 69 نمایش «پیروزی در شیکاگو» بود. بسیار خوشحالم که آخرین کار هنری ایشان هم کارگردانی یک نمایش به نام «آقای اشمیت کیه؟» در تماشاخانه ایرانشهر بود. من شاهد بودم که با وجود بیماری و درمان با کوشش بسیار در تمرینها حاضر میشد و بسیار نمایش موفقی هم بود.
برومند همچنین درمورد اخلاق حرفهای استاد رشیدی گفت: ایشان در کارش بسیار جدی بود. مخصوصا در امور صنفی که سالها انجمن بازیگران را اداره میکرد. انجمن صنفی بازیگران ابهت داشت و یکی از بزرگترین صنوف هنری کشور بود. من شاهد بودم که با چه انرژی و غیرتی کار میکرد و برای رفاه و راحتی اعضای این صنف تا جایی که توان داشت تلاش میکرد و اصلا وظیفه انجمن صنفی همین تامین رفاه و ایجاد کردن فضای امن برای کار کردن است. آقای رشیدی خیلی از مسائل را در خانه بیان نمیکرد اما بعدها من از افراد مختلف چیزهایی شنیدم که احترامم به ایشان بیشتر شد و با خودم گفتم چقدر حیف که پنج سال آخر عمرش بیمار بود و فعالیت نکرد. مرگ سرنوشت محتوم همه ما است اما این که فرد فعالی چون ایشان ناگهان پنج سال نمیتواند کار کند، دلم را میسوزاند.
او به سالها زندگی مشترکشان اشاره و بیان کرد: آقای رشیدی فردی آزاده بود و در محیط خانواده هم این اخلاق را داشت. یعنی ما احساس نمیکردیم که در قید و بند مقرراتی هستیم. ضمن این که هرکدام از ما وظایفمان را خوب میدانستیم و در چارچوب زندگی خانوادگی آن چه که باید رعایت شود را رعایت میکردیم.
وی ادامه داد: همیشه در تمام سالهایی که با آقای رشیدی زندگی کردم احساس راحتی و آزادی داشتم و مخصوصا در امور داخلی خانه حق انتخاب و آزادی داشتم. هیچگاه احساس نکردم فردی است که عقیدهاش را تحمیل کند. گرچه در کارگردانی تئاتر بازیگران و هنرمندانی که با ایشان کار کردند همیشه حتی به شوخی و طنز میگویند که داوود رشیدی بر آن چه که فکر میکرد بهتر است لجاجت میکرد. البته برعکس آن هم بود و وقتی در کار فرد دیگری بازی میکرد، خود را در اختیار کارگردان قرار میداد و عقیده داشت که کارگردان باید او را رهبری کند و به کارگردان احترام میگذاشت.
برومند افزود: به هرحال ما هم مانند تمام آدمهای دیگر مشکلات و مسائلی داشتیم اما آقای رشیدی عادت نداشت که مشکلات خودش را به خانواده بیاورد و یا موارد ناراحتکننده و ناحقی که در حقش میشد را درون خانواده بیان کند. او هیچ وقت روحیه خود را از دست نداد و همواره امیدوار بود. گاهی از او انتقاد میکردم که چرا اینقدر حتی در شرایط بد از امیدواری حرف میزند. اما او همواره عقیده داشت که باید تلاش کنیم. من در اطرافم کمتر کسی را دیدم که روحیهاش به خوبی روحیه او باشد.
احترام برومند، بازیگر سینما در رابطه با انتشار کتابی در رابطه با همسرش گفت: اداره کل هنرهای نمایشی کتابی را تهیه کرد اما متاسفانه مکانهای دولتی این گونه مسائل را هم اداری میبینند و فکر میکنند حالا که این کتاب منتشر شده، وظیفهشان تمام شده. من از لحاظ پخش و تبلیغ کتاب راضی نبودم. زمانی که کتاب منتشر شد به اتفاقات ناراحتکننده سال 1401 برخوردیم و دوست نداشتم در آن شرایط رونمایی از کتاب داشته باشیم.
وی ادامه داد: این مجموعه کتابی است که اداره کل هنرهای نمایشی با عنوان «ماندگاران صحنه» منتشر میکند و کتاب داوود رشیدی هم به همت منصور خلج بود. من مطالب را در اختیار ایشان قرار دادم. البته این کار قرار بود در زمان حیات آقای رشیدی رخ دهد اما زمانی که تصمیم به انجام آن گرفتند هم زمان شد با دوره بیماری ایشان و نشد که ادامه دهیم. بعد از آن من مطالب و مصاحبههای ایشان را و چند یادداشت از افرادی چون علی نصیریان و مرضیه برومند را جمعآوری کردم و در اختیار آنها قرار دادم. کتاب بدی نیست اما در تجدیدچاپ باید بررسی مجدد شود.
برومند در پایان گفت: روز پنج شهریور، هشت سال است که داود رشیدی را از دست دادیم. خوب است که هنرمندانی که میآیند و آثاری از خود به جا میگذارند، توسط مستندسازان و نویسندگان ماندگار شوند. البته درمورد آقای رشیدی دو یا سه مستند ساخته شده و یکی از دوستان هم مقدمات نگارش کتاب تازهای درباره ایشان را فراهم میکنند.