سریال « طوبی » که از شبکه یک سیما ماجرای یک دختر مبارز در دوره پهلوی را به تصویر میشود، برگرفته از کتاب «اربعین طوبی» است، که هنوز شخصیت اصلی آن به دنبال گمشده خود است.
سریال «طوبی» که اینروزها حال و هوای یک دختر هجده ساله در دهه ۵۰ را روایت میکند، برگرفته از کتاب «اربعین طوبی» است، که هنوز پایان آن برای مخاطبان مشخص نیست.
سید محسن امامیان، نویسنده کتاب «اربعین طوبی» درباره این کتاب که نسخه تصویری آن با نام «طوبی» روانه آنتن شبکه یک سیما شده، گفت: بنده در جریان طرح اولیه فیلمنامه «طوبی» بودم. ولی فیلمنامه سه بار بازنویسی شد، که به عهده نویسنده سریال بوده و دیگر در جریان نبودم.
امامیان در پاسخ به این سوال که اثر نمایشی «طوبی» داستان دهه ۵۰ تا دهه ۸۰ را روایت میکند؟ آیا این داستان واقعی بوده؟ توضیح داد: بله، نام خانمی که اسمش در سریال «طوبی» است، بتول بوده و داستان زندگی ایشان از دهه ۳۰ شکل میگیرد. یعنی داستان رمان از کودتا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آغاز میشود. در آن کودتا پدر خانم بتول به رحمت خدا میرود و داستان از آن زمان آغاز میشود. اما شرایط داستان اقتضاء نمیکرده که از دهه ۳۰ شروع شود و دهه ۵۰ نقطه آغازین سریال میشود.
نویسنده کتاب «اربعین طوبی» با بیان اینکه خانم بتول یازده دوازده ساله بوده، که پدرش را از دست میدهد، اما در فیلم میبینیم طوبی یک دختر هجده ساله است، افزود: سریال و سینما و درام حکم میکند که از بعضی واقعیتها صرفنظر شود. به همین دلیل، در متن سریال تعدیلهایی صورت گرفته است.
وی در پاسخ به این سوال که ارتباط داستان «طوبی» با اربعین جزو نکاتی بود که در جدول پخش شبکه یک قرار گرفت. چگونه ماجرای اربعین به قصهای که متعلق به دهه ۳۰ است، پیوند میخورد؟ گفت: ماجرا از این قرار است که پیادهروی «طوبی» در اربعین بستری برای روایت گذشتهاش میشود. یعنی «طوبی» به همراه نوههای خود به سمت کربلا میرود و در این مسیر گذشته خودش را برای نوههایش تعریف میکند. ما با مرور قصه «طوبی» متوجه میشویم، که پایههای زیارت اربعین و ارتباط بین دو ملت ایران و عراق از کجاها شکل گرفته و چه عمقی داشته است. احتمالاً در سریال «طوبی» خانواده به عراق منتقل میشوند و در آنجا اتفاقاتی برایشان میافتد، که مرتبط با اربعین خواهد بود.
امامیان در پاسخ به این سوال که بنظرتان تولیدات نمایشی چقدر مخاطب را در خواندن اثر مکتوب جلب میکند؟ بیان کرد: بین اثر نمایشی و اثر مکتوب رابطه تنگاتنگ وجود دارد. گاهی یک اثر مکتوب آنقدر قوی است، که ممکن است تبدیل کردنش به یک اثر تصویری ارزش کار را پایین بیاورد. یعنی مخاطب با خواندن اثر لذت بیشتری میبرد، تا وقتی فیلم را میبیند. گاهی این اتفاق برعکس است. کار تصویری ارزش کتاب را بالا میبرد. ارزش هر اثر وابسته به خودش است. مسلماً اقتباس از یک اثر منجر به بیشتر دیده شدن اثر میشود. ما حدس میزنیم مخاطب با دیدن سریال «طوبی» به سراغ رمان بیاید. اما اینکه بگوییم کدام اثر برتری دارد، بستگی به آن اثر دارد که بتواند از خود دفاع کند.
نویسنده کتاب «اربعین طوبی» در پاسخ به این سوال که داستان «طوبی» با آمدن داعش به اتمام میرسد؟ بیان کرد: من کامل در جریان سریال نیستم. ولی فکر میکنم به موضوع داعش هم بپردازد. چون ما در رمان «اربعین طوبی» بعثیها را داشتیم و بخشی از ریشه داعشیها از بعثیهاست، احتمال دارد داستان به داعش هم بپردازد.
وی در پاسخ به این سوال که انتهای رمان «اربعین طوبی» به چه صورت است؟ تصریح کرد: ما در کتاب پایان باز را برای خوانندگان گذاشتیم. چراکه زمینه کتاب جستوجوگرانه است. «طوبی» به دنبال فرزند گمشده خود میگردد و پیادهروی اربعین بخاطر پیدا کردن فرزندش است. اگرچه در پایان نشانههایی از فرزند مفقودالاثرش پیدا میکند، ولی اینکه به فرزندش میرسد یا نه را برای مخاطب باز گذاشتیم. چون هنوز فرزند خاله بتول پیدا نشده، ما هم اشارهای به آن نکردیم.
در بخشی از کتاب «اربعین طوبی» میخوانیم: «چند سال پیش، توفیق رفیقمان شد و همراه جمعی از محبان آلالله راهی سفر اربعین حسینی شدیم. سفر از کاظمین و سامرا شروع و به نجف و بعد کربلای معلّی ختم شد. در این سفر که مامن ما سایه عنایت ائمه اطهار (ع) بود، مسکنمان خانه پرمهر زنی پابهسن نهاده، اما پویا و سرزنده بود که به او خاله بتول میگفتند. بتول، زاده تهران و ایرانیالاصل بود که در نوجوانی به همسری مردی عراقی درمیآید و باقی عمرش را در بصره زندگی میکند. یکی از همراهانمان در این سفر که از اقوام ایرانی خاله بتول به حساب میآمد، خلاصه زندگی پرفراز و نشیب خاله را برایمان بازگو کرد. زندگیِ پر از ماجرا همراه با شادی، غم و حالا انتظار.
هرچند بتول بر سختیهای زندگیاش همچون یتیمی، غربت، اذیتهای هَوو، فوت همسر و دیگر عزیزانش فائق آمده و اینک در میان خانوادهاش جایگاه خاصی دارد، اما داستان زندگی او هنوز به اتمام نرسیده و سالهاست منتظر پسر مفقودالاثرش چشم به راه و گوش به زنگ دارد. تقریباً همه اعضای خانواده بتول از بازگشت گمشدهشان مایوس شده و عکس او را با عنوان شهید بر سینه دیوار نصب کردهاند، اما حسی مادرانه، همچنان نوید بازگشت پسر را در دل او زنده نگه میدارد».