مهران مدیری پس از تولید مسابقه « دورهمی » به سینما و نمایش خانگی رفت و در این مدیومها پرکار بود. او طی این مدت، دومین ساخته سینماییاش « ساعت ۶ صبح » را کارگردانی کرد و در فیلم «تابستان همان سال» اثر محمود کلاری نقشی کوتاه، اما متفاوت ایفا کرد. مدیری در نمایش خانگی نیز مسابقه « اسکار » را تولید کرد و در مسابقه « گل یا پوچ » نیز به عنوان مجری حاضر شد. «اسکار» دی 1402 منتشر شد و انتشار آن طی شش فصل تا خردادماه ادامه داشت. پس از پایان این مسابقه، طولی نکشید که مهران مدیری با اثر جدیدی بازگشت. سوم مرداد «ساعت 6 صبح» به نمایش درآمد و چهار روز بعد نیز اکران «ساعت 6 صبح» آغاز شد. به بهانه حضور همزمان مدیری در سینما و نمایش خانگی، میزان موفقیت او با آثار تازهاش را بررسی کردیم.
موفقیت با «اسکار» متنوع و سرگرمکننده
مسابقه «اسکار» به کارگردانی مهران مدیری نسخه ایرانیزه شده یک مسابقه خارجی بود که با حضور چهرههای مشهور کمدی تولید شده بود. شرکتکنندگان با انجام چالشهای مسابقه امتیازهایی به دست میآوردند و در نهایت کسی که بیشترین امتیاز را کسب میکرد، صاحب مجسمه اسکار میشد. چالشهای اسکار خلاقانه و بامزه طراحی شده بودند و شرکتکنندگان نیز باید شوخطبعی و طنازی خود را به کار میگرفتند و چالشها را پشت سر میگذاشتند. بعضی چهرهها مانند امیرعلی نبویان، غلامرضا نیکخواه، نعیمه نظامدوست، فرناز رهنما و امیر کاظمی به خوبی متناسب با ساختار برنامه عمل کردند و به شیوه بامزهای چالشها را انجام میدادند؛ بنابراین عملکردشان در مسابقه با تحسین مواجه شد. دیگر برگ برنده اسکار تنوع مراحل بود که باعث میشد «اسکار» یکنواخت نشود و مخاطبان را سرگرم کند. مهران مدیری هم به عنوان مجری اصلی برنامه در جایگاه درستی قرار گرفته بود. او مدام با شرکتکنندگان شوخی میکرد و نظرات بامزه و صریحی درباره عملکرد آنها داشت. مدیری با نیما شعباننژاد نیز به عنوان مجری همراهش بده بستان خوبی داشت، در نتیجه حاصل کار جذاب و سرگرمکننده بود.
این جا زمین بازی مدیری نیست
مهران مدیری پس از موفقیتی که با مسابقه «اسکار» به دست آورد، با «گل یا پوچ» ساخته نیک یوسفی به نمایش خانگی بازگشت. مدیری اینبار تنها اجرای مسابقه را برعهده دارد. برخلاف دیگر رئالیتیشوهای نمایش خانگی، این مسابقه با استفاده از بازی ایرانی و مشهور گل یا پوچ ساخته شده و شرکتکنندگان آن نیز مردم هستند. قوانین مسابقه نیز شکل بازی را از ساختار ساده و ابتدایی آن کمی تغییر داده است، اما به صورت کلی «گل یا پوچ» هیجانانگیز و سرگرمکننده نیست، به ویژه برای مخاطبانی که بیرون گود نشستهاند و بازی را در قالب یک مسابقه نمایش خانگی تماشا میکنند. مهران مدیری هم برخلاف ساخته خودش «اسکار»، حضور موثر و تعیینکنندهای در این مسابقه ندارد، در واقع ساختار «گل یا پوچ» طوری است که چالشی نصیب مدیری نمیکند. این مسابقه به هیچ عنوان زمین بازی مهران مدیری نیست و درست نقطه مقابل «اسکار» قرار دارد.
حضور ناامیدکننده روی پرده سینما
دومین ساخته مهران مدیری «ساعت 6 صبح» است. مدیری در این فیلم نیز مانند «ساعت 5 عصر»، علاوه بر کارگردانی، نگارش فیلمنامه را نیز برعهده داشته و به عنوان بازیگر فیلم هم جلوی دوربین رفته است. زنی به نام «سارا» با بازی سمیرا حسنپور، قصد دارد برای ادامه تحصیل در رشته فلسفه به تورنتو برود و این سفر برایش بسیار مهم و حیاتی است. یکی دوستان «سارا» با او تماس میگیرد و برای شرکت در مهمانی خداحافظی، «سارا» را به خانهاش دعوت میکند، اما اتفاقی در این مهمانی رخ میدهد که اوضاع را به هم میریزد. فیلم یا یک مقدمه بسیار طولانی و با ریتم کُند تا اتفاق اصلی پیش میرود. زمان زیادی از فیلم صرف نمایش مهمانی و آواز خواندن میشود و مخاطب را خسته میکند. شوخیهای جمع دوستانه بیمزه و بیهدف است و مهمانی کمکی به روایت فیلم نمیکند. پس از تقریبا 30 دقیقه خستهکننده ابتدایی، اتفاق اصلی رخ میدهد و روایت فیلم باید جان بگیرد، اما رخدادی که شاهد آن هستیم، کاملا غیرمنطقی و غیرقابل باور اتفاق میافتد؛ بنابراین ماجراهایی بعدی که پس از به هم خوردن مهمانی پیش میآیند نیز برای مخاطب توجیهی ندارند. کاراکترهای قصه، انگیزهها و تصمیمات آنها برای مخاطب باورپذیر نیستند. در نتیجه تماشاگر با قصه همراه نمیشود. در نهایت فیلم با یک پایان قابل پیشبینی به انتها میرسد. عملکرد بازیگران و مهران مدیری نیز نکته ویژهای ندارد، اما بازی سمیرا حسنپور در فضای غیرواقعی این فیلم، قابل قبول است. «ساعت 6 صبح» فعلا به پشتوانه نام مهران مدیری حدود پنج میلیارد و 190 میلیون تومان فروش داشته است، اما با توجه به کیفیت فیلم، بعید است که ساخته مدیری جایگاه خوبی در جدول فروش به دست بیاورد.